محمد طبیبیان
کارشناس مسائل اقتصادی
واقعیت این است که با بحران جدی معیشت رو به رو هستیم و سیاستهایی که ما را به اینجا رسانده شامل سیاستهای داخلی و سیاستهای بینالمللی و شرایط ما درعرصهی جهانی است. در مورد شرایط داخلی اقتصاد کارکردی نداریم و همه چیز تحت کنترل دولت و نهادهای بالادست است و تکلیف مردم مشخص نیست. از طرفی این بخشها قسمت بزرگی از اقتصاد را در دست خودشان گرفته و از طرف دیگر هزینههای مختلفی از طریق مالیات و تورم و نا اطمینانی به مردم و بخش خصوصی تحمیل میشود. در خصوص مشکلات بینالمللی نیز تحت تحریم هستیم و این وضعیت، کشور را از جوانب مختلف در مضیقه قرار داده است.
وقتی پاسخ مسئولان به چرایی شرایط و فشارهای موجود مکرر این است که باید مقاومت کرد، یعنی مردم باید پیامد حاصل از هر تصمیمی که اتخاذ میشود را بپذیرند و هر اتفاقی میافتد را تحمل کنند. در این وضعیت اگر این گمان ایجاد شود که مسئولان به دنبال راه حل نیستند، نباید تعجب کرد. دو سال پیش شخصیتی میگفت تحریمها وضع عدهای را در بالای هرم خوب کرده و همین عده در مقابل تغییر مقاومت میکنند.
در این شرایط رفع تحریمها و برقراری رابطه با کشورهای دیگر حدود ۷۰درصد اهمیت دارد؛ بدون اینکه این مشکل حل شود نمیتوانیم کار درخوری انجام دهیم. با وجود تحریمها و بدون برقراری ارتباط با کشورهای دیگر توانایی مانور در حیطهی اقتصاد داخلی را هم نداریم.
دنیا به گونهای است که هیچ کشوری در انزوا نمیتواند زندگی کند؛ البته کشورهایی مثل کره شمالی سعی کردند اینگونه زندگی کنند که مفلوک هستند و مردمش در وضعیت بدی زندگی میکنند. کشورهایی هم مانند کوبا دلشان نمیخواهد اینگونه باشند و به دنبال انجام اصلاحاتی بودند اما برخی از افراد وابسته به قدرتهای دیگر و گروههایی که از تحریم وعدم ارتباط این دو کشور نفع میبردند، مانع از برقراری ارتباط شدند. در کشور ما هم عدهای از این وضعیت سود میبرند و همینها اجازه نمیدهند مسئلهی روابط خارجی ما حل شود مگر اینکه یک قدرت سیاسی و اجتماعی مقابل این ذی نفعان بایستد. نتیجه اینکه درصد بسیار زیادی از مردم به زیر خط فقر کشیده شده و صرفا تعدادی میلیاردر به وجود آمده است. در واقع به ازای هر میلیاردری که در این وضعیت به وجود آمده شاید صدهزار نفر فقیر شدهاند. همهی عواملی که ما را به اینجا رسانده رابطهی تنگاتنگی با هم دارند؛ رانتهای موجود به محدودیتها برمیگردد؛ وقتی مردم در تنگنا باشند و عدهای در این شرایط امتیاز داشته باشند از آن امتیازات استفاده میکنند تا از این وضعیت مردم هر چه بیشتر بهره ببرند. بنابراین تا وقتی تنگناها را برطرف نکنیم امکان از بین رفتن رانت و فساد هم وجود ندارد. دولت محروم و محبور است، نهاد دولت، نهاد در تنگنا و عسرت است و از کجا میتواند حمایتی انجام دهد؟ بیشتر ثروت عمومی به شکلهای مختلف تحت کنترل بخشهایی است که متاسفانه برای مردم خرج نمیشود. در این وضعیت باید مقداری از این ثروت را در اختیار مردم قرار میدادند.