همشهری نوشت: «افزایش انتقادها از دراگان اسکوچیچ در فضای بعد از بازی با امارات، باعث شد این مربی نهایتا در نشست خبری پیش از دیدار با کره جنوبی واکنشی خبرساز به موضوع نشان بدهد. اسکوچیچ که معمولا مربی آرامی است و تیترهای جنجالی به مطبوعات نمیدهد، این بار خلاف رویه عمل کرد و منتقدانش را دارای قصد و غرض خواند: «میفهمم که عدهای میخواهند جای مرا بگیرند اما الان وقتش نیست.» بیتردید اسکوچیچ فرضیههایی در ذهن دارد و همینطوری این جملات را به زبان نیاورده است. باید دید منظور او از کسانی که چشم طمع به جایگاهش دوختهاند، کیست؟ در این مدت انتقاد زیاد بوده اما طبیعتا فلان پیشکسوت فوتبال بدون سابقه مربیگری یا فلان بازیگر سینما قصد ندارند جای اسکوچیچ را بگیرند. او حتما به کسی ظنین است که شرایطش را دارد. با بررسی شواهد، شاید یحیی گلمحمدی محتملترین هدف ممکن برای طعنه دراگان به نظر برسد.
چند نشانه
در شرایطی که برخی منتقدان سنتی مربیان خارجی از قبیل امیر قلعهنویی، مجید جلالی، محمد مایلیکهن و ... در این مدت یا سکوت کردهاند یا در مورد تیم ملی موضع منفی نگرفتهاند، شرایط در مورد یحیی گلمحمدی و نزدیکانش فرق دارد. به طور مشخص حمید مطهری، دستیار یحیی، ۲۴ساعت پیش از اظهارات دراگان اسکوچیچ به صراحت در یک برنامه تلویزیونی تیم ملی را «بازیکنمحور» و فاقد برنامههای تاکتیکی مشخص خواند. شنیدن این مطالب از زبان یک مربی باشگاهی در فاصله دو روز تا بازی با کره جنوبی، کمی دور از ذهن و عجیب بود. یک شب پیش از آن هم مدیر رسانهای پرسپولیس با انتشار مطالبی غیر قابل باور، از سرمربی تیم ملی به خاطر این که میلاد سرلک و مهدی ترابی را به طور موقت و برای حضور در بازی دوستانه با سپاهان به سرخپوشان پس نداده، گلایه کرد. در کنار همه اینها یحیی گلمحمدی هم مدتهاست تعامل پرسپولیس و تیم ملی را یکطرفه میخواند و به هر بهانهای به این تیم زخم زبان میزند. جالب است که حتی وقتی فدراسیون فوتبال مجوز جذب بازیکن خارجی را به پرسپولیس نمیدهد، باز هم یحیی به تیم ملی طعنه میزند و منت حضور کریم باقری را سر آنها میگذارد. شاید الان با خودتان بگویید جایگاه یحیی در پرسپولیس خیلی هم خوب است و منطقی نیست که او به نیمکت تیم ملی چشم طمع داشته باشد. در این صورت کافی است تنها این بخش از مصاحبه آذرماه سال گذشته گلمحمدی را مرور کنید: «هر مربی دوست دارد روی نیمکت تیمهای بزرگ و تیم ملی کشورش بنشیند و حتی به عنوان یک لژیونر خود را در سطح آسیا و اروپا معرفی کند. این اهداف بلندمدت من است.» یحیی صراحتا از سرمربیگری تیم ملی به عنوان یکی از رویاهایش یاد میکند. حالا فرض کنید پای جام جهانی وسط باشد، معلوم است که این وسوسه جذابتر خواهد شد. چرا او و مطهری نباید خودشان را در دوحه روی نیمکت تیم ملی مقابل بزرگان جهان تصور کنند؟ البته شاید همه این گمانهزنیها بیراه باشد.
داستان تمدید قرارداد
مثال نقض برای تمام این فرضیات، میتواند تمدید قرارداد اخیر یحیی گلمحمدی و حمید مطهری با باشگاه پرسپولیس باشد؛ آن چه قانونا باید این دو مربی را تا سه سال دیگر سرخپوش نگه دارد. طبیعتا اگر یحیی نیمنگاهی به نیمکت تیم ملی داشت، نباید قراردادش را با قرمزها تمدید میکرد. در عین حال اما فراموش نکنید یحیی سال ۹۱ با صبای قم قرارداد داشت که اول دستیار و بعد سرمربی پرسپولیس شد. او در سال ۹۸ هم با پدیده مشهد قرارداد داشت که با آن داستانها کار را رها کرد و به پرسپولیس بازگشت. جام جهانی قطر پاییز سال آینده برگزار میشود و اگر شرایط برای حضور یک مربی ایرانی در تیم ملی فراهم باشد، شاید یحیی با همان ترفند همیشگی مدیران باشگاه را برای جدایی راضی کند. البته فقط شاید!»