مصطفی شریف
استاد اقتصاد
اگر ما تفکر تولید ی د اشته باشیم برای نیروی کار ارزش والایی د ر نظر میگیریم. اگر بخواهیم تولید رونق بگیرد و ارزش افزود ه بالا برود و د رآمد ملی ما از ناحیهی تولید افزایش پید ا کند باید برای نیروی کار ارزش بالایی قائل شویم. شورایعالی کار باید بر اساس نرخ تورم حد اقل د ستمزد را تعیین کنند و اگر تعیین حد اقل د ستمزد بد ون ارتباط با نرخ تورم باشد ما برای سال آیند ه همچنان شاهد فقیرتر شد نِ کارگران و کوچکتر شد نِ سفرهی آنها خواهیم بود . چنانچه د ستمزد امسال عاد لانه تعیین نشود همچون سالهای قبل کارگران مورد ظلم قرار خواهند گرفت. نرخ سبد معیشت نیز حتما باید برای تعیین حد اقل مزد کارگران د ر نظر گرفته شود . این سبد جنبههای ماد ی زند گی کارگران را د ربرمیگیرد و بد ون د ر نظر گرفتنِ آن نمیتوانیم اد عا کنیم که د ستمزد د رستی تعیین کرد هایم. تورم علل مختلفی د ارد . ساختار اقتصاد کلان د ر نرخ تورم تاثیر د ارد ، همچنین مسائلی مثل سیاست خارجه نیز بر نرخ تورم تاثیر میگذارد . مسیر برای تولید کنند هی واقعی باید باز باشد و او بتواند خیلی سریع مراحل گرفتنِ مجوزها را سپری کند و بتواند مواد اولیه خود را به راحتی تأمین کند . اگر تولید کنند ه د ر وارد ات مواد اولیه و صاد رات کالاهای خود مشکل ند اشته باشد د ر نتیجه هم تولید او رونق میگیرد و هم میتواند تعد اد بیشتری از نیروها را به کار بگیرد ، همچنین این تولید کنند ه د یگر بهانهای د ر پرد اخت د ستمزد واقعیِ کارگران خود نخواهد د اشت. هرچه هزینههای غیر د ستمزد ی را پایین بیاوریم، به سمت برد اشتنِ موانع تولید بیشتر حرکت کرد هایم و این راه حلِ مناسبتری برای کاهش نرخ تورم است نه کاهش د ستمزد کارگران. پایین آورد ن هزینههای تولید به د ولت و ساختار کلان برمیگرد د و این بخش کلان است که باید مشکل کارفرمایان را حل کند و هزینههای تولید را کاهش د هد . د ر واقع د ستمزد کارگران سهم زیاد ی از هزینههای تولید را به خود اختصاص نمید هد اما خیلیها برای کاهش هزینه از د ستمزد کارگران مایه میگذارند . ساد هترین راه کم کرد نِ د ستمزد کارگران است د ر حالیکه نقش د ستمزد کارگر د ر مجموعهی تولید ناچیز است. سرکوب مزد ی سبب شد ه کارگران از بسیاری از نیازهای خود بزنند . اگر قبلا آنها میتوانستند به همراه خانواد ه خود یک بار د ر سال به مسافرت بروند د یگر به سختی میتوانند این کار را انجام د هند . از طرفی کاهش د ستمزد بر کاهش تقاضای برخی از کالاها اثر میگذارد . یعنی اگر د ر مورد خرید های ضروری و اجتناب ناپذیر، سرکوب مزد ی باعث کوچک شد نِ سفرهی کارگران از کالاهای اساسی میشود اما د ر مورد یک سری از کالاهای غیراساسی ولی لازم زند گی، وقتی کارگر توان خرید خود را از د ست مید هد د یگر نمیتواند از تولید ات د اخلی استفاد ه کند و این باعث رکود اقتصاد ی میشود . اگر بخواهیم هزینهی د ستمزد نسبت به سایر هزینههای تولید را با هم مقایسه کنیم و این نسبت را با کشورهای د یگر - منظورم کشورهایی که مانند ما هستند - مقایسه کنیم متوجه میشویم که هزینهی د ستمزد د ر ایران به شد ت پایین است. سرکوب د ستمزد باعث میشود که نیروی کار متخصص به جای اینکه د ر کار تولید ی بماند به سمت کارهای خد ماتی برود تا د ستمزد بیشتری به د ست بیاورد . البته کار خد ماتی نیز کار تولید ی است اما خب گرایش از سمت کار فنی با تولید فیزیکی به سمت کار خد ماتی بیشتر است. کسانی که نتوانند د ر د اخل به سمت کارهای با د رآمد بیشتر بروند برای کار به کشورهای د یگر میروند . بنابراین د ستمزد پایین باعث خروج نیروی کار از ایران میشود ، د ر حال حاضر تمایل به مهاجرت بالا رفته است؛ چون نیروی کار متخصص میبیند د ر کشورهای د یگر با د رآمد بیشتری میتواند کار کند بنابراین از کشور خارج میشود .