عطا بهرامی
استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل اقتصادی
در شرایط کنونی بازار بورس وضعیت بهتری دارد، بازار ارز همچنان نابسامان است، بازار طلا نوعی همپوشانی با بازار ارز دارد و در نهایت، بازار مسکن نیز تا حد کمی عقبگرد را در شرایط رکود تجربه میکند. از چشم اندازی کلی اینطور به نظر میرسد که به دلیل چرخش قابل توجه کشور در دولت سیزدهم به سمت شرق، دولتهای غربی مایلند تا سیاست خارجی ایران همچنان در مدار غرب باقی بماند در حالی که آنها حاضر به دادن امتیازی به ایران نیستند. الگوی غالب در گروکشیهای بین المللی این است که مثلا اگر قرار است کشوری را از یک جهتگیری خاص دور کنند، به آن امتیازاتی نیز بدهند. اما این در مورد ایران صدق نمیکند. ایران در عرصه مبادلات تجاری خود به دنبال خرید کالاهای مورد نیازش با قیمت پایین و به صرفه است و در عین حال توقع دارد که بازارهایی را نیز در اختیار داشته باشد تا بتواند کالاهایش را بفروشد. این انتظار حداقلیِ تهران، مورد تایید غرب نیست. از منظری دیگر همچنین شاهدیم که روسها از سرمایه گذاری ۴۰ میلیارد دلاری در پارس جنوبی حرف میزنند و چینیها نیز در قالب برنامه مشارکت راهبردی ۲۵ سال با ایران، از سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری (و حتی بیشترِ) خود در ایران در حوزههای مختلف خبر میدهند. در عین حال چینیها در هر پروژهای که در ایران وارد شده اند، عمدتا کار را با سرعتی بیشتری در قیاس با همتایان غربی خود به پیش برده اند. مجموع این مسائل موجب میشوند تا ایران به سمت محور شرق جذب شود. موضوعی که مطلوب غرب نیست و البته این نارضایتی تا حد زیادی جلوههای عینی خود را در قالب تحولات جاری کشورمان نیز به نمایش میگذارد. به طور کلی بر این باورم که در حوزه اقتصادی، مشکلات کشورمان تا حد زیادی ریشه داخلی دارند و به آنها به اندازه کافی توجه نمیشود. مثلا بانک مرکزی به سمت تک نرخی کردن قیمت ارز نمیرود و مدام از افزایش بهای آن تعجب میکند. مگر میشود بازار ارز تک نرخی نباشد و ما نوسانات ارزی را تجربه نکنیم؟ از این منظر من معتقدم که نوع رویکرد دولتهای غربی در رابطه با ایران، چه از حیث سیاسی و چه اقتصادی، نوعی "گروکشی" را تداعی میکند که همانطور که گفتم، ریشه در سیاستها و جهتگیریهای کلان کشورمان دارد؛ در نتیجه اکنون شاهدیم که سیلی از فشارهای اقتصادی و سیاسی علیه ایران روانه شده است. بهبود اقتصاد با سرعت پایین است و همین مساله موجب میشود تا مردم به صورت عینی نتوانند این موضوع را تجربه کنند. به نظر من منطقه اوراسیا برای ما و اقتصاد کشورمان بسیار مهم است. این بدان معناست که ما باید تعرفه صفر را در قبال این منطقه چه در چهارچوب صادرات و چه واردات اعمال کنیم. این مساله در نوع خود میزان قابل توجهی از بوروکراسیهای زائد و پر پیچ و خم داخلی ما را از بین میبرد. با این حال ما به سرعت بالاتری از رشد اقتصادی نیاز داریم. از این جهت، چشمانداز آتی اقتصاد ایران را با سرعت کم، رو به رشد میدانم. در این چهارچوب، باید با افزایش سرعتِ آن، کاری کرد که بر وضعیت اقتصادی مردم کشورمان نیز تاثیرگذاری مثبتی داشته باشد و وقوع تغییرات به نحوی ملموس از سوی آنها هم حس شود. از طرفی همچنان انتظار تلاطمهای ارزی بالاست و تا زمانی که که نظام ارزی در کشور ما چند نرخی است، وضعیت همین است. اکنون بانک مرکزی هر کاری میکند الا تک نرخی کردنِ ارز و این واقعا عجیب است. چند نرخی بودن قیمت ارز موجب ایجاد رانتها و فسادهای مختلف در نظام ارزی کشورمان میشود. در این چهارچوب، ذینفعانِ قدرتمند عملا قواعد بازی را به زیان کشور برهم زده اند. تا زمانی که بازار ارز چند نرخی است، این یعنی میدان دادن به تلاطم و نوسانهای گسترده ارزی.