کد خبر: ۲۱۸۰۰۳
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۲
«تجارت آنلاین»ضرورت تنظیم واقع‌بینانه سند دخل و خرج دولت در سال آینده را بررسی کرد
در حالیکه قرار است طی روزهای آینده لایحه بودجه 1402 توسط دولت به مجلس تقدیم شود،این نگرانی وجود دارد که سیاستگذار مجددا بدون کاهش هزینه‌ها و افزایش درآمدها،بودجه غیرواقعی تنظیم کند که نتیجه چنین امری استمرار تورم بالای 50 درصدی در اقتصاد ایران خواهد بود.

تورم مزمن پیامد کسری بودجه

گروه اقتصاد کلان: در حالیکه قرار است طی روزهای آینده لایحه بودجه 1402 توسط دولت به مجلس تقدیم شود،این نگرانی وجود دارد که سیاستگذار مجددا بدون کاهش هزینه‌ها و افزایش درآمدها،بودجه غیرواقعی تنظیم کند که نتیجه چنین امری استمرار تورم بالای 50 درصدی در اقتصاد ایران خواهد بود.

به گزارش«تجارت آنلاین»،باید توجه داشت که شرایط دشوار فروش نفت و بازنگشتن ارز حاصل از صادرات به اقتصاد،ادامه تحریم‌ها و افزایش انتظارات تورمی،خلق نقدینگی و ناترازی بانک‌ها همگی مسائلی هستند که دولت سیزدهم باید با نگاه واقع بینانه برای حل آنها قدم بردارد.

نقش کسری بودجه در بروز تورم
در اقتصاد همواره نمی توان بین تورم و کسری بودجه رابطه ای بی ابهام برقرار کرد، زیرا کسری بودجه گرچه به تورم می انجامد، اما می تواند با پیامدهای تورمی، همراه نباشد. به شرط وجود سه عامل مهم، کسری بودجه به تورم منجر می شود. این عوامل عبارتند از: علت ایجاد یا ریشه کسری بوجه، شرایط اقتصاد کلان و چگونگی تأمین مالی کسری بودجه سومین عامل اهمیت بیشتری دارد.اگر افزایش کسری بودجه دولت به دلیل افزایش مخارج جاری (مصرف) آن باشد و این امر در شرایطی روی دهد که تولید ملی تغییر نکرده و کسری نیز از طریق سیستم بانکی تأمین شده باشد، در این حالت، با اطمینان می توان گفت کسری بودجه باعث ایجاد تورم شده است. نتایج تحلیل نظری و تجربی این مقایسه با توجه به اطلاعات آماری سال های 1370- 1358 در اقتصاد ایران، حاکی از این است که کسری بودجه دولت در تشدید تورم نقش مهمی داشته است. بنابراین سیاستهای اقتصادی برای کنترل تورم، باید در جهت کاهش واقعی کسری بودجه گام بردارد.دولت در طول سال اجرای بودجه همواره تلاش می‌کند تا به اندازه‌ای که منابع وصول می‌شوند هزینه کند. طبعا هر قدر هم منابع وصول نشوند ممکن است از مصارف خود کم کند. مثلا سالانه به دلیل عدم تحقق منابع بخشی از بودجه عمرانی اختصاص نمی‌یابد. اما بخشی از هزینه‌ها که یا واقعا ضروری هستند یا دولت تمایل دارد که پرداخت عملا اجتناب ناپذیر تلقی می‌شوند. این مواقع اگر منابع به اندازه کافی وصول نشود دولت از هیچ تلاشی برای تامین منابع برای این مخارج دریغ نمی‌کند. به بیان دیگر مساله اصلی این است که در بودجه سال‌های اخیر هزینه‌های اجتناب ناپذیر در مقابل منابع غیرقابل تحقق قرار می‌گیرند.
یکی از راهکارهای دولت برای جبران کسری بودجه استقراض مستقیم از بانک مرکزی است و این کار را به اصطلاح چاپ پول می‌گویند. این روش به افزایش پایه پولی و نقدینگی می‌انجامد و در عمل تورم به همراه می‌آورد. روش دیگر استفاده از منابع صندوق توسعه ملی است. با این همه منابع صندوق توسعه ملی باید صرف توسعه زیرساخت اقتصادی برای کشور شود و نه مخارج جاری. از سوی دیگر و با توجه به تحریم اقتصاد ایران احتمالا ارزهای صندوق توسعه در حساب‌های بلوکه شده قرار دارند. به همین دلیل وقتی دولت آنها را به بانک مرکزی فروخته و معادل آن ریال دریافت می‌کند بانک مرکزی نمی‌تواند آن ارز را به مردم و واردکنندگان بفروشد و معادل ریالی که به دولت داده را از اقتصاد جمع کند. به این ترتیب عملا استقراض از صندوق توسعه ملی مشابه استقراض از بانک مرکزی عمل می‌کند و پایه پولی و نقدینگی را همراه با تورم افزایش می‌دهد.از سوی دیگر گاهی دولت برای تامین مخارج خود به بانک‌های تحت نفوذ خود فشار می‌آورد که پول خرج های دولت را بدهند. مثلا به بانک کشاورزی فشار می‌آورد تا هزینه خرید گندم تضمینی را متقبل شود. در این روش نیز بانک‌های برای پوشش کسری بودجه خود از بانک مرکزی استقراض می‌کنند. درواقع به جای استقراض مستقیم دولت از بانک مرکزی، دولت با واسطه بانکها از بانک مرکزی استقراض می‌کند. اثر این کار رشد پایه پولی و نقدینگی و درنتیجه تورم خواهد بود. ضمن اینکه این امر سبب می‌شود که این بانک‌ها در تامین مالی بخش غیر دولتی هم دچار مشکل شوند. به بیان دیگر در هر سه روش فوق عملا کسری بودجه دولت منجر به آثار تورمی خواهد شود.

نرخ تورم بالا و سیاست های نادرست دولت
احمد مجتهد در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا درباره نتیجه سیاست‌های اقتصادی دولت سیزدهم و ادعای وزارت اقتصاد مبنی کاهش نرخ تورم از نیمه سال اول سال آینده اظهار داشت: واقعیت این است که وضعیت اقتصادی کشورمان مطلوب نیست و سیاست‌های دولت برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور موفق نبوده است.وی با بیان اینکه بخشی از این وضعیت نامطلوب اقتصادی کشور به موضوع تورم شدید کشور برمی‌گردد، ادامه داد:‌ در کنار نرخ تورم بالا، کاهش ارزش پول ملی، نقدینگی و مشکلات واحدهای تولیدی، ناترازی بانک‌ها، کسری بودجه از دیگر مشکلات اقنصادی کشورمان است اما تمرکز دولت باید بر روی کاهش نرخ تورم باشد.
رییس اسبق پژوهشکده پولی و بانکی با اشاره به آمار ارائه شده از بهبود شرایط اقتصادی و شاخص‌های اقتصادی کشور تاکید کرد: واقعیت‌ این است که با آمار می‌توان دروغ گفت. در تهیه آمار اینکه چه تاریخی را مبدا تغییرات مد نظر قرار دهیم، می‌تواند نتیجه را تغییر دهد و موضوع تاریخ مقایسه‌ و تاریخ مبنای آمار موضوع بسیار مهمی است. با توجه به این موضوع مشخص است که با گزارش آماری می‌توان عملکرد یا وضعیتِ بهتری از اقتصاد را به تصویر کشید و نشان داد.این کارشناس اقتصادی ادامه داد: در اقتصاد تورم بالای 10 درصد را تورم بسیار شدید می‌دانیم و در طول سال‌های جنگ تحمیلی هم نرخ تورم به طور میانگین 20 درصد بود اما امروز در شرایط تحریم‌های سختگیرانه به ویژه تحریم‌های بانکی و مالی که از مهم‌ترین مشکلات اقتصاد ایران محسوب می‌شود، شاهد تورم بالای 40 درصد هستیم.مجتهد افزود: بانک‌های کشور با محدودیت منابع مواجه هستند و سیاست‌های بانک مرکزی درباره سیاست‌های انقباضی هم بیشتر در جهت این بوده که منابعی را برای تامین کسری بودجه دولت فراهم کند. در واقع دولت برای جهت کاهش هزینه‌ها در اعمال سیاست‌ها به طور جدی عمل نکرد، این در حالی است که در این زمینه امکان انجام اقدامات متعددی بود و می‌توانست در این شرایط مدیریت هزینه‌ها را انجام دهد. از سوی دیگر با توجه به تورم قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرد و هم قیمت‌های کالا و خدمات داخلی و هم قیمت کالاهای خارجی به شدت افزایش پیدا کرد و البته عواملی مانند جنگ روسیه و اوکراین به شدت آن افزود و شرایط بین‌المللی منجر به افزایش قیمت جهانی مواد غذایی شد. ‌وی درباره اثرگذاری حذف ارز ترجیحی در افزایش قیمت‌ها اظهار داشت: باید توجه داشت که اکثر کارشناس‌های اقتصادی مخالف اجرای ارز ترجیجی بودند و در دولت گذشته هم شاهد حذف تدریجی ارز 4200 تومانی بودیم اما دولت قبل از آنجایی که نگران موقعیت خود بود نسبت به حذف کامل ارز ترجیحی اقدام نکرد.
معتقدم هر چند دولت باید نسبت به حذف ارز ترجیحی اقدام می‌کرد اما باید سیاست‌هایی جایگزینی جبرانی به اجرا می‌رسید که این سیاست‌های جبرانی باید در جهت کمک به افراد کم درآمد جامعه باشد و از این رو باید برخی از سیاست‌های دولت در این باره اصلاح شود.این کارشناس اقتصادی گفت: معتقدم در بحث افزایش دستمزد کارگران دولت می‌توانست این افزایش را به صورت پلکانی و دو مقطع انجام دهد چراکه همین افزایش یکباره دستمزد‌ها منجر به افزایش تقاضا در بازار شد و در واقع دولت سیزدهم سیاست‌های پولی مناسبی برای این شرایط را انتخاب نکرد. رییس اسبق پژوهشکده پولی و بانکی با اشاره به ارائه آمار درباره مهار نقدینگی تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم که رشد نقدینگی مهار نشده‌ بلکه روند رشد نقدینگی به دلیل سیاست‌های محدود کننده، به طور بسیار کُندی کم شده‌ است. متاسفانه سیاست‌هایی که بانک مرکزی اعمال کرده، سیاست کنترل مقداری پول بوده در حالی که در بسیاری از کشورها در این شرایط، از سیاست‌های نرخ بهره استفاده می‌کنند. در حال حاضر در کشورمان با این نرخ تورم فعلی بانک‌ها حق ندارند تسهیلات را با نرخ سود بیشتر از 18 درصد پرداخت کنند و این منطق غلط باعث می‌شود که همه متقاضی دریافت تسهیلات باشند و از آن طرف بانک‌ها امکان دریافت منابع را ندارند چراکه نرخ سود سپرده‌ها هم بیشتر از 18 درصد نیست و شرایط سپرده‌گذاری جذاب نیست.مجتهد با بیان اینکه این سیاست‌ها متضاد از هم هستند و در یک جهت قرار ندارند، ادامه داد: در سیاست‌های هم جهت هم باید نرخ بهره‌ها بهره افزایش پیدا می‌کرد و هم کنترل‌های مقداری پول به اجرا می‌رسید و به طور قطع اعمال سیاست یک جانبه جواب نمی‌دهد و نمی‌توان شرایط اقتصادی را بهبود دهد.این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال که آیا شاخص‌های اقتصادی سینگالی از کاهش نرخ تورم در نیمه اول سال آینده را می‌دهند، گفت: یک بُعد مهم در این زمینه، مسائل سیاست‌های بین المللی کشورمان است، باید توجه داشت که در حال حاضر نرخ رشد سرمایه‌گذاری منفی است. همچنین در حالیکه عمده منابع کشور از محل فروش نفت است اما این منابع در اختیار کشور نیست.وی افزود: علی‌رغم فروش نفت، با موانعی در بحث انتقال منابع حاصل از فروش نفت به کشور مواجه هستیم و به دلیل محدودیت‌های بانکی که وجود دارد، منابع حاصل از فروش نفت در اختیارمان قرار نمی‌گیرد.
در نتیجه دولت ارزی را که در اختیار بانک مرکزی نیست را به فروش می‌رساند و همین موضوع منجر به افزایش پایه پولی کشور می‌شود که و اثرات تورمی خواهد داشت.مجتهد تاکید کرد: معتقدم درباره آماری که در ارتباط با رشد صادرات داده می‌شود باید احتیاط شود چراکه صادرات کشورمان عمدتا مشمول کالاهایی است که به کشورهای همسایه انتقال داده می‌شود و این کشورها ارز آن را با ریال ایران پرداخت می‌کنند. این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه فرار سرمایه از دیگر مشکلات اقتصادی ایران است، گفت: در روند مهاجرت به غیر از ازدست رفتن نیروی انسانی ماهر، منابع سرمایه ای کشور هم از دست می‌رود و از کشور خارج می‌شود و این خود شاخص اثر گذار در اقتصاد کشور است. وی ادامه داد: این شاخص‌ها اگر هم بهبودی هم داشتند، اثر آن درشرایط تورم 45 درصدی کشور، بسیار اندک بوده و نمی‌توانند مشکل اساسی را حل کنند و نمی‌توانند اقتصاد را به ثبات برگردانند.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار