محمدرضا رنجبر فلاح
اقتصاددان
تمام اقتصادهایی که متعادل و با ثبات هستند نرخ ارز در آنها متغییر و همراه با نوسانات کم است. در اقتصادهای آزاد نیز خودِ بازار عرضه و تقاضا این ثبات را ایجاد و دامنه نوسات را کم میکند. اما در اقتصاد ما که عوامل متعددی در آن اثرگذار است این نرخ ارز طبیعی است. البته بانک مرکزی هم باید یک سیاست شناور مدیریت شده را دنبال کند تا بتواند تغییرات نرخ ارز را در یک کانال مشخص حفظ کند. این برای اقتصاد ما بسیار ضروری است، چون برنامه ریزان و کارگزاران اقتصادی باید بتوانند در برنامه ریزیهای خود، روی نرخ ارز با ثبات فکر کنند؛ چه در زمانی که مواد و قطعات و ماشین آلات را وارد کنند و چه در زمان صادرات محصول که آنرا میفرشند. در هر حالت به یک ثبات نرخ ارز نیاز دارند. نکته مهم دیگر تفاوت بین ثبات و ثابت نگه داشتن نرخ ارز است. تثبیت نرخ ارز به معنای این نیست که یک نرخ ثابت را به اقتصاد کشور تحمیل کنیم، چون عوارض منفی را ایجاد میکند. بلکه مهم ثبات یا تغییر نرخ ارز است که اجازه تغییر دارد، اما در یک محدوده و دامنه مشخص؛ خوشبختانه این سیاست را بانک مرکزی به درستی اتخاذ کرده و در این مسیر حرکت میکند. از آنجایی که در بازار ارز فروشندگانی وجود دارند که همان صادرکنندگان کالاها و خدمات کشور هستند و از طرف دیگر یک سری متقاضیان ارز که در واقع واردکنندگان کالاها و خدمات هستند، لازم است هر کدام بتوانند در بستری مناسب ارز را عرضه کنند یا نیازشان را تقاضا و برآورده کنند. بانک مرکزی به درستی یک بازار مبادله را تشکیل داد و به عرضه کنندگان گفته است ارز خود را در این بازار عرضه و متقاضیان هم در این بازار ارز خود را تقاضا کنند و در این صورت نرخ و مقدار ارزی که در تعهد صادرکانندگان است عرضه شود. ضمن اینکه کالاهای در اولویت واردات آنها نیز برای تخصیص اولویت در این بازار، قابل مدیریت است. به ویژه کالاهای مهم و اساسی که برای اقتصاد کشور ضروری هستند، تقاضای آنها در این بازار پاسخ داده میشود و واردکننده هم از این طریق میتواند ارز را خریداری و کالاها را وارد کشور کند. بانک مرکزی میتواند از طریق این بازار نرخ ارز را مدیریت کند و در واقع با این شیوه فعالان و کارگزاران اقتصادی میتوانند در برنامه ریزیهایی خود برای سرمایه گذاری پیش بینیهای دقیق تری انجام دهند و کمتر با شوک مواجه شوند. شوکهایی که هزینه را بالا میبرد و سودهای غیر مترقبه ایجاد میکند. قطعا سودهای موجود در یک بخش از بازار میتواند اختلالات قیمتی را دربازارهای دیگر بوجود آورد. در نتیجه ثبات نرخ ارز برای اقتصاد کشورمان بسیار کلیدی است. همچنان تاکید میکنم بین ثبات و ثابت ماندن نرخ ارز باید تفاوت قایل شد. حتی همان کانالی که نرخ ارز اجازه نوسان دارد را هم نباید ثابت در نظر گرفت و در واقع باید با توجه به متغییرهای اقتصادی از جمله حجم نقدینگی، نرخ رشد اقتصادی و میزان صاردات نفتی و غیر نفتی، این کانال تغییر پیدا کند. اگر بانک مرکزی میخواهد کانال نرخ ارز صعودی نباشد، باید تا حد امکان شیر نقدینگی را ببندد تا نقدینگی کمتری وارد اقتصاد شود. اگر نقدینگی بطور مستمر وارد اقتصاد شود و عرضه ارز و تولیدات و صادرات با آن شدت نقدینگی بالا نرود طبیعی است نرخ ارز بالا خواهد رفت. برای جلوگیری ازاین اختلال بانک مرکزی باید از طریق کنترل نقدینگی نرخ ارز را مدیریت کند. البته به لحاظ سیاست گذاری کار سختی است، ولی خوشبختانه بانک مرکزی با اتخاذ سیاستهایی که در یکسال گذشته داشته و رئیس کل بانک مرکزی با جدیت بیشتری آن سیاستها دنبال میکند شاهد کنترل رشد نقدینگی هستیم. به نحوی که نقدینگی که به رشد ۴۰ درصدی رسیده بود با کاهش به ۳۰ درصد رسیده است. باید این سیاست انقدر استمرار داشته باشد تا میزان رشد نقدینگی به مقدار پایینی برسد. چون همین رشد نقدینگی هم رقمی قابل توجه و بالاست و به نقدینگی و تزریق جدید آن اصلا در اقتصاد نیاز نیست.