مهدی مطهرنیا
کارشناس مسائل بینالملل
درخواست چین برای بهبود همهجانبه روابط با ایالات متحده یک موضوع جدی بوده که نیازمند تحلیل و بازخوانی است. آمریکاییها در ارتباط با چین بر اساس سُنت کسینجری عمل میکنند که دیپلماسی پینگ پنگی و همچنین کاهش سطح نزاع و تنش با پکن در آن نهفته است .واشنگتن به دنبال آن است که به هر ترتیب سطحی از مدیریت تنش را با چینیها عملیاتی کند و از سوی دیگر به دنبال آن هستند تا بتوانند هزینه تقابل با چین و همکاری با اتحادیه اروپا را میان خود و شرکایشان تقسیم کنند. به یاد داریم که دونالد ترامپ در زمان ریاست جمهوری خود در مقابل سران گروه ۷ صراحتاً اعلام کرد که ایالات متحده دیگر همانند گذشته به صورت یک جانبه هزینه برقراری امنیت بینالملل را نخواهد داد. در همان جا بود که واشنگتن بسیاری از قدرتهای بزرگ دنیا را به این سمت برد که همه باید سهم خود را پرداخت کرده و در آن مشارکت کنند. به هر ترتیب ایالات متحده میخواهد به چین نزدیک شود تا بتواند آن را کنترل کند. این در حالیست که آمریکا یک برنامه ضد چینی مشخص را برای هدایت افکار عمومی در داخل و خارج از خاک خود در دستور کار دارد و آن را بر اساس راهبردهای خود پیش میبرد. به یاد داریم که در زمان شیوع کووید ۱۹ بسیاری از کارشناسان اعلام میکردند که چین پس از پایان این پاندمی قدرت بلامنازعه اقتصادی در جهان خواهد بود اما این اتفاق رخ نداد حتی میتوان گفت که اوضاع تا جایی به نفع آمریکا رقم خورد و حالا هم چین به دنبال همگرایی با واشنگتن است. چینیها میخواهند خود را از مقابل «شاخ آمریکا» کنار بکشند تا یک باره مورد ضربه واشنگتن قرار نگیرند. این در حالیست که ایالات متحده میخواهد چین را به آوردگاه خاورمیانه بکشاند و هزینههایی را برای آنها بتراشد و از سوی دیگر در حوزه تایوان و مابقی سناریوها قصد دارد پکن را مورد ضربه و تحریک قرار دهد. در مقابل چین به خوبی این موضوعات را درک کرده اما باید توجه داشت که در صحنه بینالمللی و جهانی آمریکا به عنوان ابر قدرت در مرکز مغناطیس سیاسی و اقتصادی قرار دارد و سعی میکند که قدرتهای بزرگ را با خودش به عنوان یک ابر قدرت سر میز معامله قرار دهد. آمریکا به عنوان ابر قدرت و سایر قدرتهای دیگر قصد دارند منافع متقابلشان را برای شکل دادن به نظم آینده جهانی تقسیم کنند. این روند در حالی پیش میرود که چین هم این موضوع را به خوبی درک کرده و میخواهد بر اساس منافعش با واشنگتن وارد گفتمان جدید شود. بحث اینجاست که آمریکا و اسرائیل حالا در خاورمیانه به دنبال آن هستند که از ۷ اکتبر به بعد به نوعی بازی کنند که منافع بسیاری از دولتها در این میان معنا پیدا کند یا درگیر روندهای جاری شوند؛ چراکه کلوپ قدرت جهانی همین حالا به دنبال مستقر شدن نظم نوین جهانی در سراسر عالم است تا بتواند بر اساس مسائل و راهبردهای جدید مناسبات خود را تنظیم کرده و منافع متقابل را کسب کنند.