حسن بهشتی پور
تحلیلگر مسائل خاورمیانه
رابطه ایران با عربستان در ابعاد زیادی می تواند رونق یافته و توسعه یابد که در این میان میتوان به بحث همکاریهای این دو کشور در چارچوب اوپک اشاره کرد؛ به این معنا که تعامل ایران و عربستان میتواند قیمت نفت را به نفع تولیدکنندهها تثبیت کند. در عین حال، هر نوع تعارض در سیاست ایران و عربستان موجب آماده شدن فضای سوءاستفاده برای مصرف کنندگان و خریداران نفت خواهد شد؛ بنابراین همکاری ایران و عربستان به عنوان بزرگترین تولیدکنندگان نفت صادراتی دنیا در چارچوب اوپک را باید اتفاقی تواًم با تاًثیرگذاری مثبت قلمداد کرد. ایرانیهای زیادی مایل هستند به مکه و مدینه سفر کنند و متقابلاً بخشی از شهروندان عربستانی خواهان سفر به شهرهای مذهبی ایران هستند؛ بنابراین اگر دو کشور بتوانند جاده مواصلاتی از مشهد به تهران، از تهران به اهواز، از اهواز به جنوب عراق و از آنجا به عربستان بکشند، این همکاری میتواند تاًثیر مثبتی هم در حمل و نقل جادهای و هم در رفت و آمد گردشگر داشته باشد تا علاوه بر سفر هوایی که از گذشته بود، شهروندان دو کشور از طریق مسیر زمینی هم تردد کنند که در چنین حالتی، همکاری سه جانبه بین ایران، عربستان و عراق بوجود خواهد آمد؛ البته این ایده قبلاً مطرح شده، اما هیچ وقت پیگیری نشده است. در عین حال میتوان به همکاری ریلی هم اشاره کرد؛ با این توضیح که رفت و آمد ریلی در این چند سال اخیر، بین ایران و عراق متوقف شده است و اگر عربستان برای همکاری دعوت شود، سرمایه گذاری سعودیها میتواند پروژه سریعتر اتفاق بیفتد و در نتیجه به تورسیم مذهبی بین سه کشور کمک کند. با در نظر گرفتن اینکه عربستان یکی از سرمایه گذاران عمده اصلی بانک توسعه اسلامی است، هر نوع تعاملی با این کشور میتواند زمینه سرمایه گذاری بانک توسعه اسلامی در ایران را فراهم کند. البته تا زمانی که ایران تحریم اقتصادی است و تا زمانی که پیوستن به افای تی اف برای تصمیم گیران ایران تابو شود، احتمالاً بانک توسعه اسلامی در این زمینه برای داد و ستد با ما به مشکل بخورد و نتواند همکاری را جدی بگیرد. ایران همچنین میتواند با عربستان همکاری مثبتی در بحث مهم انرژی داشته باشد؛ چرا که سعودیها سابقه بلند بالایی در سرمایه گذاری انرژی در کشورهای مختلف دارد؛ بنابراین میتوانیم به همکاری دوجانبه در صنایع نفت و گاز با این کشور فکر کنیم که این تعامل احتمالی به نفع هر دو کشور است. در واقع به همان میزان که منافع اقتصادی کشورها باهم گره بخورد، به همان مقدار در رابطه و عملکرد سیاسی شان هم تاًثیر مثبت و کارآمدی خواهد داشت. باید این موضوع را که همیشه مطرح بوده است، مبنی که رابطه این دو کشور مهم خاورمیانه تحت تاًثیر نگاه ایران به آمریکا و رابطه عربستان با آمریکا است؛ را مورد بازنگری قرار داد. اگر واقعاً ارادهای جدی بین جمهوری اسلامی با دولت سعودی برای همکاری باشد، میتوانند تاًثیرپذیری کاخ سفید را به حداقل برسانند. همانطور که بایدن بعد از جنگ اوکراین رسماً از بن سلمان خواست تا با افزایش تولید نفت از گرانی بیش از حد قیمت نفت جلوگیری کند؛ اما عربستان در آن مقطع با روسیه هماهنگ شد و با وجود اصرار آمریکاییها تولید نفت را ثابت نگه داشت؛ بنابراین اگر منافع تاًمین شود، به راحتی میشود رابطه را طوری تعریف کنند تا همکاری ایران و عربستان در تعارض با منافع ایالات متحده نباشد. البته این را هم نباید نادیده گرفت که آمریکا از پایان نزاع ایران و سعودی استقبال میکنند و استقبال آنها هم به این دلیل است که نزدیکی ایران و عربستان به امنیت خلیج فارس کمک میکند. با این توضیح که ناامنی خلیج فارس به هر حال رفت و آمد کشتیرانی صدمه میزند که در این صورت شرکتهای نفتی آمریکایی ضرر میکنند.