امروز یکی از انتقاداتی که به دولت وارد میشود، کاهش بیشازحد نرخ تورم
است. به نظر میرسد ما همیشه تصویر کاملی از اوضاع نداریم.
میدانیم امروز
سیاستهای پولی دولت انقباضی نیست و رشد 23درصد نقدینگی در اقتصاد رشد
بالایی محسوب میشود و میدانید که چه فشاری در یک دهه اخیر روی طبقات
فرودست اجتماعی ایران وارد شده است.
درواقع ماهیت بحران اقتصادی در ایران
در بسیاری از موارد بهدرستی شناخته نشده است و نامهای که اخیرا از سوی
چهار وزیر منتشر شد یکی از نشانههای سهم نادرست اقتصادی است.آمارهایی
منتشر شده که نشان میدهد مصرف متوسط مواد غذایی در 10 سال گذشته 26 درصد
بهطور متوسط کاهش پیدا کرده است.
امروز بهطور متوسط هر شهروند ایرانی در
هر 11 روز یک لیتر شیر مصرف میکند.
به اعتقاد من ماهیت رکود و بحران
اقتصادی در ایران هنوز بهدرستی شناخته نشده است. نکته اصلی بحران فعلی
اقتصاد ایران، فروپاشی طرف تقاضاست.
در سال 1390 معادل 119 میلیارد صادرات
نفتی و صد میلیارد واردات کالا به کشور داشتیم اما 11 درصد قدرت خرید
کارگران نسبت به دستمزدشان کاهش پیدا کرده است.
حدس میزنم که اکنون صد
میلیون مترمربع مسکن شهری بدونمشتری داریم که ارزش آن حدود 200 هزار
میلیارد تومان است.
این میزان به این زودیها مصرف نخواهد شد و رونقی را
حداقل تا چهار سال آینده ایجاد نخواهد کرد. به نظر من رکود فعلی اولین رکود
درونزا در اقتصاد ایران است.
اگر تا یک دهه آینده دولت قادر نباشد
بدون درآمدهای نفتی اقتصاد را اداره کند، بخش خصوصی در ایران تبدیل به یک
معضل میشود. در 20 سال گذشته خصوصیسازی در ایران یک ژست بوده است اما
وضعیت فعلی را باید فرصتی برای بخش خصوصی بدانیم.
ارائه بستههای اقتصادی
میتواند برای شروع حرکت مناسب باشد اما مشکلات ساختاری که در سالهای اخیر
به اقتصاد ایران اضافه شده است با چنین اقداماتی برطرف نمیشود و اقتصاد
ایران باید از همان راهی که آمده بازگردد.
امیدی که به سرمایهگذاری
خارجی بستهایم واهی است، چراکه با اوضاع سیاسی فعلی اتفاق نخواهد افتاد.
بخش خصوصی باید در این زمینه فعال باشد. مشکل اقتصاد ایران درحالحاضر قدرت
خرید مردم است.
با وجود تلاشهایی که در این زمینه صورت گرفته است، قدرت
خرید بین 35 تا 40 درصد نسبت به سال 1389 پایینتر آمده است. این عنصر اصلی
مشکلات اقتصاد امروز ایران است که بهسادگی قابل رفع نیست و وجود تورم
باعث میشود اتخاذ سیاستهای انبساطی بهراحتی انجام نشود. بیشتر
راهحلهایی که برای حل مسائل اقتصادی در ایران ارائه میشود، راهحلهای
سیاسی است تا راهحلهای اقتصادی؛ بهعنوان نمونه اینکه یارانهها را قطع
کنیم یک راهحل سیاسی است یا اینکه میگویند قیمت حاملهای انرژی باید
افزایش یابد در چارچوب راهحلهای سیاسی است. به اعتقاد من بهترین راه برای
شکستن رکود فعلی، مراجعهکردن به مردم و بخش خصوصی است. امروز نقطه امید
اقتصاد ایران برای خروج از رکود بخش خصوصی است.
در بهترین حالت در سالهای
گذشته بین سه تا پنج میلیارد جذب سرمایهگذاری خارجی اتفاق افتاده است که
بعید به نظر میرسد با توافق صورتگرفته حتی به وضعیت قبلی برسیم که البته
بیشتر این سرمایهگذاریها در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی خواهد بود. تنها
راه نجات اقتصاد ایران از وضعیت فعلی، آزادسازی اقتصادی است؛ آزادسازیای
که باید منسجم و همگن باشد. این یک گزینه برای اقتصاد ایران نیست بلکه یک
اجبار است.