کورش شرفشاهي
k.sharafshahi@gmail.com
بي شک پلاسکو به فاجعه اي در همه زمينهها تبديل شده و بخشهاي بسياري را به چالش کشيده، اما بيشترين تاثير را بر صنعت پوشاک گذاشته است. اينکه پلاسکو با 590 مغازه نقش مهميدر توليد و توزيع پوشاک در سطح کشور داشته، غير قابل انکار است، اما اين مساله نبايد باعث شود تا عدهاي فرصت طلب از اين وضعيت سوءاستفاده کنند. متاسفانه پلاسکو در اياميفرو ريخت که يکي از بزرگترين گردشهاي مالي در بازار شب عيد به پوشاک اختصاص دارد. مردم با اعتقادي که نسبت به نو شدن سال دارند، با لباسهاي نو به استقبال اين ايام ميروند و همين امر باعث ميشود تا يک باره بازار مصرف پوشاک با متقاضي زيادي رو به رو شود و اين نگراني وجود دارد که برخي کسبه، قيمت پوشاک را بدون آنکه دليلي بر آن وجود داشته باشد، افزايش دهند. شايد اين رفتار در کوتاه مدت به نفع برخي فروشندگان باشد، اما با سياستهاي اقتصاد مقاومتي و حمايت از توليد داخلي مغايرت دارد. نبايد فراموش کنيم که اگر قيمت پوشاک توليد داخل را بالا ببريم، پوشاک خارجي به صورت غير قانوني وارد ميشود و بدون آنکه بخواهيم، توليد داخل را به چالش ميکشيم. امروزه پوشاک خارجي در قالب نمايشگاههاي اينترنتي به وفور عرضه ميشود تا رقيبي در سايه براي توليد داخل شکل گرفته باشد. انواع پوشاک با قيمتهاي گوناگون در فضاي مجازي عرضه ميشود و مردم بدون آنکه نياز به مراجعه به خيابان داشته باشند، ميتوانند انواع پوشاک را انتخاب کنند و پس از آنکه در خانه تحويل گرفتند، قيمت آن را بپردازند و اين رويکرد به بزرگترين تهديد براي فروشگاههاي عرضه پوشاک هم تبديل شده است. نکته ديگر اينکه پلاسکو نقش برجسته اي در توزيع پوشاک توليد داخل به سراسر کشور داشت. اگرچه مراکز بسياري در زمينه توزيع پوشاک نقش موثري دارند و ميتوانند در ارايه توليد داخل به سراسر کشور نقش آفريني کنند، اما خلاء ارتباطي که بخش توزيع پلاسکو با عده بسياري از خرده فروشان سراسر کشور داشته، به اين زوديها پرشدني نيست و چون به ايام عيد نزديک هستيم، نميتوان به سادگي از کنار اين مساله گذشت. نکته ديگر خسارتهايي است که به کسبه پلاسکو وارد شده است. اين ساختمان انبوهي از پوشاک را در خود جاي داده بود که اکنون وجود ندارد و اگر هم بخشي از آن سالم مانده باشد، ديگر لباس نو نيست و آب ناشي از عملکرد آتش نشاني براي اطفاي حريق، باعث شده که حتي به عنوان لباس دست دوم نيز قابل عرضه نباشد. نکته ديگر نقش پلاسکو در طراحي پوشاک است. بسياري از توليديهاي پلاسکو لباسهايي را طراحي و عرضه ميکردند که منحصر به فرد بود و اکنون بخشي از لباسهاي مدل جديد که ميتوانست بازار پوشاک را رونق بدهد و باعث تنوع بشود، ديگر وجود ندارد و همين امر ميتواند در رونق اين بازار نقش پررنگي داشته باشد. اما از همه اين موارد که بگذريم، تاکيد مسوولان بر توجه به توليد داخل است. اکنون بسياري از کارگران شاغل در پلاسکو بيکار شدهاند و نميدانند هزينه شب عيد را چگونه بگذرانند. از سوي ديگر بسياري از مغازههاي پلاسکو ايام رکود را بهاميد رونق بازار شب عيد تحمل کرده بودند تا بتوانند هزينههايي که در دوران رکود متحمل شدهاند، در ايام رونق شب عيد جبران کنند و اکنون در بحران آتش، ويراني و از دست رفتن تماميآرزوهاي خود به سر ميبرند. بنا بر اين بايد براي اين فعالان بازار پوشاک چارهانديشي شود تا بتوانند براي آينده برنامه ريزي داشته باشند. اما پيشنهاد تامين محلي که اين افراد بتوانند به فعاليت خود ادامه دهند نيز گام بزرگي است. شايد اين افراد محل کسب خود را از دست داده باشند، اما روابط خود را که از دست ندادهاند و اگر مسوولان بتوانند به سرعت محلي را که به اين افراد وعده دادهاند، به سرعت تامين کنند، شايد از بحران بزرگي که در انتظار اين افراد جلوگيري شود. امروز ريزش پلاسکو يک بحران اقتصادي است، اما اگر به درستي مديريت نشود، به بحران اجتماعي، قضايي و حتي سياسي تبديل ميشود. بايد مراقب باشيم که اين چهار هزار نفري که تا ديروز ساعت هشت صبح وارد مغازه ميشدند و به فعاليت سالم ادامه ميدادند، امروز بيکار هستند و براي يافتن کار يا سرچهارراهها ميايستند، يا آواره کوچه و خيابان ميشوند که ميتواند تبعات نامناسبي داشته باشد. نتيجه اينکه اگر مسوولان وعده ميدهند، مراقب باشند که وعده عملي بدهند و به عواقب خلف وعده خودشان توجه داشته باشند.