گروه اقتصاد کلان: از نگاه برخی آگاهان و کارشناسان تحریم های آمریکا علیه کشورمان یک فرصت طلایی تاریخی برای رهایی از اقتصاد وابسته به نفت و به نوعی آغاز دوره اقتصاد بدون نفت خواهد بود و این مهم البته با تمرکز بر زیرساخت ها و اعمال تدبیر و درایت لازم از سوی مسئولان و همراهی تنگاتنگ قوای سه گانه و همراهی همه دستگاه ها و مردم محقق خواهد شد و اگر یک عزم ملی را به عنوان پشتوانه داشته باشد تعبیر چنین رویایی به هیچ وجه دور از دسترس نخواهد بود.
برداشت نادرست از تعریف در حال توسعه
در این راستا عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با بیان اینکه بیش از ۹۰ درصد اقتصاد ایران به نفت وابسته است، میگوید: متاسفانه تعریف توسعه را به دست افرادی سپردیم که یا اقتصاد نخوانده بودند و یا اقتصاد خواندههایی که ساختارهای اقتصادی و اجتماعی را نمیشناختند و توسعه را فقط محدود به رشدی کردند که از فروش نفت حاصل میشد. تمامی این سه دهه به فروش نفت وابسته بودیم و اسم کشور را در حال توسعه گذاشتیم.
به گزارش تجارت به نقل از سایت خبری الف، مرتضی افقه درباره اقتصاد نفتی افزود: در ۳۰ سال گذشته و بعد از جنگ، با وجود تصویب و اجرای شعارها، برنامه های پنج ساله توسعه، چشم انداز و غیره که با هدف کاهش وابستگی اقتصاد به نفت بود، موفقیتی به دست نیاوردیم؛ به طوری که در حال حاضر اقتصادمان بیش از ۹۰ درصد به صورت مستقیم و غیرمستقیم به نفت وابسته است. صادرات غیرنفتی مان هم که به آن تفاخر داریم بر اساس آمارها در سال گذشته ۱۰ میلیارد دلار با کاهش فروش مواجه بوده که نشان می دهد صادرات غیرنفتی مان هم به نفت وابسته بوده است.
اقتصاد منهای نفت سخنی اشتباه است
افقه می افزاید: البته اقتصاد منهای نفت برای ایران سخنی کاملا اشتباه است. نفت اصلی ترین مزیت فعلی اقتصاد ایران است که باید به آن توجه صحیح شود و به آن وابسته نباشیم، موضوعی که الان بودجه و اقتصاد ایران به نفت و درآمدهای آن وابسته است با تکانهای در این محصول دچار چالشخواهیم شد.
افقه عنوان کرد: کلاف سردرگم اقتصاد نفتی در کوتاه مدت باز
نمی شود و کاهش وابستگی به فروش نفت، کار مدت داری است. تعریف توسعه و صادرات غیرنفتی از همان ابتدا غلط بود که باعث شده مسیری به اشتباه از مسیر توسعه حرکت کنیم.
وی ادامه داد: گفته شده بود که صادرات غیرنفتی می خواهیم در حالی که باید می گفتیم صادرات محصول فکر و اندیشه می خواهیم. در حال حاضر صادرات غیرنفتی مان محصولات خام هستند که ارزش چندانی ندارند و وابسته به محصولات نفتی هستند.
چگونگی رهایی از اقتصاد نفتی
این استاد دانشگاه اضافه کرد: این کلاف سردرگم زمانی باز می شود که تعریف توسعه از انسان ها نشات گرفته باشد، مادامی که کشور را در حال توسعه می دانیم و توسعه از طریق فروش نفت حاصل می شود، این کلاف سردرگم باز نمی شود و همواره مشاهده می کنیم و مواجه هستیم با اینکه انبوه نیروهای انسانی که خود ثروت محسوب می شوند و می توانند تولید ثروت کنند ولی برایمان مهم نیستند و هیچکس نسبت به آنها حساس نیست.
آغاز دوران اقتصاد بدون نفت؟
تحریم های نفتی در صورت ادامه وضعیت اقتصادی ایران را با مشکلات جدی تری مواجه خواهد ساخت و کشورمان را وارد یک دوره دشوار اقتصادی با ویژگی اقتصاد بدون نفت خواهد کرد که اداره این دوره تدابیر ویژه ای را طلب می کند.
به گزارش فرارو، یک تحلیلگر مسائل اقتصادی در این باره اظهار کرد: ایران در حال ورود به دوران اقتصاد بدون نفت است. زیرا حتی در سالهای ۹۰ و ۹۱ هم وضعیت به این شکل نبود و دولت وقت سعی داشت صادرات نفت ایران را تدریجی کاهش دهد و ما در بدترین حالت ۷۰۰ هزار بشکه نفت میفروختیم، اما الان دولت ترامپ به دنبال قطع یک باره فروش نفت ایران است.
وحید شقاقی شهری ادامه داد: حالا اگر قرار باشد با وضعیت به وجود آمده ما در سال ۹۸ هم با چنین رویکردی از سوی صادرکنندگان غیرنفتی مواجه باشیم، وضعیت کشور بسیار بحرانی خواهد شد. زیرا این باعث میشود بانک مرکزی به ذخایر ارزی خود دست ببرد و این بسیار خطرناک است.» این کارشناس مسائل اقتصادی در پاسخ به این سوال که آیا احتمال دارد که صادرات نفت ایران به صفر برسد، عنوان کرد: «این مسئله به چند عامل بستگی دارد. اول اینکه باید صبر کرد و دید آیا چین و روسیه هم از این تحریمها تبعیت میکنند یا خیر. زیرا به طور کلی از همان سالهای قبل هم صادرات نفت به کشورهایی مثل ژاپن و کره بسیار کم بود. آنها حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار بشکه در روز از ما نفت خریداری میکردند. از طرف دیگر این دو کشور هم همواره در تیم ایالات متحده بودند و اینجا هم به احتمال زیاد با کاخ سفید همراهی خواهند کرد؛ بنابراین الان امید اصلی ایران کشورهایی مثل چین و هند هستند.»
جمع بندی
این استاد دانشگاه در خصوص راهکاری موجود برای کاهش فشارها بر اقتصاد ایران گفت: «حالا حاکمیت دو راهکار دارد. یکی این است که صادرکنندگان غیرنفتی را مجبور کند تمام دلارهای حاصل از صادرات را وارد اقتصاد کشور کنند. زیرا باید به نوعی این درآمد ارزی از طریق صادرات غیرنفتی تامین شود. دومین راهکار این است که با توجه به اینکه درآمد ارزی ناشی از فروش نفت کاهش چشمگیری پیدا میکند باید به طور کامل به سمت درآمدهای مالیاتی برویم و دست به یک اصلاحات اساسی در باز توزیع ثروت بزنیم.»