به گزارش خبرگزاری تسنیم، نماز جمعه تهران روز گذشته پس از 8 سال به امامت مقام معظم رهبری برگزار شد که در آن نکات بسیار مهمی مطرح شد.
دو هفته گذشته تحولات پرتلاطم و مهمی را به خود دیده است که شاید به اندازه کافی توان درگیر کردن کشورهای دیگر برای چندین سال را داشته باشد. اما خطبههای روز گذشته آیتالله خامنهای نشان از پتانسیل جمهوری اسلامی دارد که در میان امواج تحولات، خود را به بالا کشیده و بر جریان اصلی تمرکز کند. به عبارتی سخنرانی روز گذشته، خاتمهای بر افتراق و اغتشاش ذهنی به واسطه مخلوط شدن تحولات اخیر توسط رسانهها و مقامات غربی بوده و از طرفی بیانگر شروع عصر جدید راهبردی در ابعاد منطقهای و جهانی است.
پس از ترور شهید سپهبد سلیمانی توسط آمریکاییها، آمریکاییها با چندین سیلی روبرو شدند. اولین و محکمترین سیلی، حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع پیکر این شهید و همراهانش بود. به همین دلیل بود که مقام معظم رهبری از آن روز به عنوان «یومالله» یاد کردند. شمار شرکت کنندگان در مراسم تشییع به حدی زیاد بود که ناظران خارجی و حتی داخلی را نیز متحیر و انگشت به دهان باقی گذاشت. این اتفاق محاسبات آمریکا و اروپا را درباره وضعیت اجتماعی و افکار عمومی ایران تغییر داد. آمریکاییها به واسطه اعتراضات آبانماه تصور میکردند که کمپین «فشار حداکثری» جواب داده و به همین دلیل میتواند به راحتی بر دولت ایران ضربه بزنند. اما مراسم تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی گویای واقعیت دیگری بود و نظر مردم ایران درباره نظام مستقر و همچنین سیاستهای آمریکا را به وضوح به تصویر کشید.
حضور میلیونی مردم در خیابانها برای گرامیداشت یاد نماد مقاومت در منطقه و جهان، انگیزه مضاعفی به جمهوری اسلامی برای پیگیری مجدانه سیاستهای خود در زمینه حفظ استقلال و مقابله با زورگویی، میدهد. جدای از مشروعیت بخشی سیاسی به نظام اسلامی، این امر به مثابه نیروی محرکه مقاومت فعال است. طبیعتاً چنین روندی میتواند تحولات مهم راهبردی را در منطقه طی سالهای آتی رقم بزند. و این یعنی شکلگیری عصر جدیدی در منطقه که منافع بازیگران را دستخوش تحولات میکند. قطعاً در این مرحله کار برای آمریکا و متحدانش برای رویارویی با جمهوری اسلامی دشوارتر خواهد بود، چرا که این سیاستها پشتوانه مردمی قابل توجهی دارد.
نقطه عطف تاریخی دیگری که در سخنرانی روز گذشته بدان اشاره شد موشکباران پایگاه عین الاسد در عراق بود که نیروهای آمریکایی در آنجا حضور دارند. این حمله اولین حمله رسمی یک کشور به یک پایگاه آمریکایی پس از جنگ جهانی دوم بوده است. به ویژه که کشور حمله کننده به صورت علنی مسئولیت حمله را نیز بر عهده گرفت. این اتفاق جدای از آنکه در کتابهای تاریخ به عنوان نقطه مهمی ثبت میشود، به لحاظ راهبردی نیز مفاهیم عمیق را با خود به همراه دارد. حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی و عدم پاسخگویی آمریکا، گویای برقرار توازن قوایی جدید در منطقه است. پیامی که واشنگتن در این حمله دریافت کرد این بود که ایران برای پاسخ به هرگونه تعرضی ابایی ندارد و این بازدارندگی مهمی در قبال جنگ یا اقدامات نظامی آتی علیه کشور به صورت مستقیم یا به صورت غیر مستقیم علیه منافع آن در منطقه است.
حمله تاریخی ایران به عین الاسد نشانگر شجاعت، جسارت و همچنین توانمندی نظامی بالای کشور در حمله به پایگاهها و منافع آمریکایی در منطقه است. دقت صد در صدی موشکها در اصابت به اهداف مورد نظر نشانگر این است که بحث انقلاب در دقت موشکها فقط در انحصار آمریکا نیست. بلکه برخی یک قدرت منطقهای مانند ایران نیز به آن رسیده است. این دستاورد بدون شک نقش موثری را در نبردهای مدرن نظامی و محاسبات طرفین از هم خواهد داشت.
تحولات فوق در کنار راهبرد جدید ایران برای خروج نیروهای آمریکایی، تصویر جامعتری را از افق پیش رو به نمایش میگذارد. خروج یا کاهش نیروهای آمریکایی در منطقه مولفهای است که میتواند بر توازن قوا در منطقه موثر باشد. بنابراین تلافی راهبردی ایران، توازن راهبردی در منطقه را نیز تغییر خواهد داد. با این حساب میتوان گفت که در مبدأ عصر جدیدی در منطقه قرار داریم که شرایط منطقه در آن مثل گذشته نخواهد بود؛ عصری که ایران به لحاظ نظامی، سیاسی و چه بسا اقتصادی در قامت جدیدی سربرخواهد آورد. با توجه متاثر بودن جهان از تحولات منطقه، این تغییر توازن میتواند بر مناسبات جهانی نیز سایه افکند.
انتهای پیام/.