وحید شقاقیشهری
اقتصاددان
موضوع مهم در عضویت در پیمانها اینکه کشوری که به عضویت در پیمانهای منطقهای و بینالمللی در میآید، باید برنامه و اهدافی را دنبال کند و در این صورت است که میتواند از منافع عضویت در این پیمانها استفاده اقتصادی داشته باشد و میتواند منافع اقتصادی برای اعضا ایجاد کند.اگر کشوری بدون برنامه، عضو پیمانهای بینالمللی شود و نقشه راه تجاری و راهبرد اقتصادی نداشته باشد، عضویت در این پیمانها برای آن کشور نه تنها عایدی نخواهد داشت بلکه میتواند مضراتی هم داشته باشد. از جمله اینکه ممکن است تفاهماتی که درباره تعرفهها صورت میگیرد به ضرر کشورمان باشد.هرچند عضویت در پیمانهای منطقهای و بینالمللی باعث ارتقای اعتبار سیاسی میشود و وزن سیاسی را افزایش میدهد اما در حوزه اقتصاد اگر راهبرد اقتصادی و بده و بستانها مشخص نباشند ممکن است که عضویت در این پیمانها عایدی هم برای کشورمان نداشته باشد؛ چنانکه سالیان سال ایران عضو سازمان اکو هستیم اما عضویت در این سازمان و پیمان برای کشورمان عایدی نداشته و نتوانستیم از ظرفیتهای اکو استفاده کنیم.اساسا فلسفه بریکس این است که بتواند قدرت ٧ کشور توسعه یافته به رهبری آمریکا را بشکند، چین از اعضای بریکس قدرت اول دنیا از حیث تولید و هند از دیگر اعضای بریکس از حیث تولید ناخالص داخلی برحسب قدرت برابری خرید رتبه سوم در دنیا است. همچنین روسیه از دیگر اعضای این پیمان جزو ١٠ الی ١۵ کشور برتر با تولید ناخالص بالای ٢ تریلیون دلار و برزیل هم از دیگر اعضا از کشورها در حال توسعه محسوب میشود. بنابراین وزن تولید ناخالص داخلی برحسب قدرت برابری خرید کشورهای عضو بریکس از ٧ کشور توسعه یافته جهان غرب بیشتر است.این کشورها میتوانند نهادهایی برای خود ایجاد کنند و قواعدی خارج از قواعد قرن بیستمی داشته باشند، اعضای بریکس هم قاعدتا رقابتهایی دارند و قطعا در آینده بین هند و چین رقابتهای تجاری و اقتصادی ایجاد خواهد شد اما در کنار این رقابتها میتوانند نهادیی با قواعدی جدید ایجاد کنند.