کد خبر: ۱۲۳۰۷۴
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۳
پژوهشگر حوزه تاریخ گفت: آیت‌الله خویی هرگز طرفدار نظریه جدایی دین از سیاست نبود و برخی او را به اشتباه این‌گونه معرفی کردند، وی در ماجرای تهاجم شوروی به افغانستان، مسأله فلسطین، حمایت از نهضت ایران و انتفاضه شیعیان عراق نقش ایفا کرد و در فروردین ۱۳۵۸ حمایتش از جمهوری اسلامی را اعلام کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، محمود فروزبخش شامگاه یکشنبه در دومین لایو اینستاگرامی «ایستگاه اندیشه» با موضوع بررسی اندیشه سیاسی آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی اظهار کرد: برای فهم رفتار آیت‌الله سیستانی باید مبانی اندیشه‌ای آیت‌الله خویی را شناخت زیرا مبانی رفتاری آیت‌الله سیستانی در امتداد رفتار سیاسی استادش است.

این پژوهشگر حوزه تاریخ  ادامه داد: آیت‌الله خویی بدون شک بالاترین فرد فقهی و اصولی چند دهه حوزه‌های علمیه جهان تشیع بوده است و این مهم از آنجا اثبات می‌شود که امروز اکثر فضای حوزه علمیه قم روش مدرسی وی را پیگیری می‌کنند و این به پشتوانه هشتاد کتاب علمی، تربیت شاگردان فراوان و روشمندی وی در فقه است.

وی با اشاره به اختلاف دیدگاه‌های فقهی امام خمینی و آیت‌الله خویی افزود: این دو به یک شکل ولایت فقیه را نمی‌فهمند، امام معتقد است تمامی شئون انبیا و امامان به ولی‌فقیه عیناً منتقل می‌شود اما آیت‌الله خویی حداقل فهم از ولایت فقیه را می‌پذیرد و به تدریج سعی دارد دایره امور حسبی را به صورت کاربردی افزایش دهد در واقع در نگاه امام، حکومت حق و مسؤولیت حتمی فقیه است که وظیفه دارد آن را در هر زمانی به دست آورد اما در نگاه آقای خویی وظیفه اصلی فقیه آن است که اذن و جواز دهد و به امور سیاسی مشروعیت دهد.

فروزبخش با مثالی تفاوت این دو دیدگاه را در رفتار آیات سیستانی و خامنه‌ای این‌گونه توضیح داد: امروز مدیریت و جهت‌دهی سپاه قدس بر عهده مقام معظم رهبری است این در حالی است که حشدالشعبی در عراق تحت ولایت آیت‌الله سیستانی نیست بلکه با فتوای او مشروعیت می‌یابد و آن‌ها با اذن تصرف حق کشتن یا کشته شدن را کسب می‌کنند، امروز آقای سیستانی از خانه بیرون نمی‌آید و این منش با تفکر وی همخوانی دارد زیرا بر طبق آقای خویی فقیه رسالت اصلی‌اش مدیریت مستقیم نیست و طبق چنین دیدگاهی در خانه ماندن آقای سیستانی قابل فهم می‌شود.

این پژوهشگر حوزه تاریخ با اشاره به سوابق سیاسی آیت‌الله خویی اشاره کرد: آیت‌الله خویی هرگز طرفدار نظریه جدایی دین از سیاست نبود و برخی طرفداران او به اشتباه این‌گونه ایشان را معرفی کردند، وی در ماجرای تهاجم شوروی به افغانستان، مسأله فلسطین، حمایت از نهضت ایران و انتفاضه شیعیان عراق نقش ایفا کرد و در فروردین سال ۱۳۵۸ حمایت خود از جمهوری اسلامی را اعلام کرد؛ شباهت آیت‌الله خویی با امام در آن است که آن‌ها دین اسلام را جامع سعادت می‌دانستند و معتقد بودند که احکام اسلامی فرازمانی هستند و اسلام باید در مسائل اجتماعی و سیاسی حضور داشته باشد.

وی تأکید کرد: به طور کلی رفتاری سیاسی آیت‌الله خویی منفعلانه و رفتار سیاسی امام فعالانه است و این به دو فهم فقهی ایشان برمی‌گردد، امام در دهه ۴۰ کل مشروعیت پهلوی را زیر سؤال می‌برد این در حالی است که آیت‌الله خویی با سه عامل استبداد، دخالت بیگانه و احکام غیر اسلامی مخالفت دارد و قائل به نوعی از تعامل با حکومت ایران است هر چند در ادامه وی با سرنگونه حکومت پهلوی همراه می‌شود اما در واقع در نگاه آقای خویی می‌توان به حاکم غیر فقیه از طرف فقیه اذن داد مادامی که ستمگری نکند و مصالح عمومی مسلمین را حفظ کند.

فروزبخش در پایان درباره نسبت امروز مقام معظم رهبری و آیت‌الله سیستانی گفت: امروز آیت‌الله سیستانی را به نوعی می‌توان ذیل راهبری کلان آیت‌الله خامنه‌ای فهم کرد، این مهم به دلیل برتری فقهی شخص رهبری نیست بلکه به دلیل افق بلند انقلاب اسلامی است؛ رهبری نظام پرچم‌دار طرح بزرگی هستند که بزرگانی چون خویی و سیستانی مانند یک متخصص عالی‌رتبه درون این طرح جای خود را پیدا می‌کنند هرچند متخصصان عرصه فقه باید دقت کنند که روش فقاهتی آیت‌الله خویی در نهایت کمبودهایی در فهم فقه حکومتی و جایگاه نظام‌مند دین دارد.

انتهای پیام/۶۳۰۵۸/ص۲۰/

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار