کد خبر: ۱۲۶۵۱۴
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۲
تجارت آنلاین از تاثیر مستقیم سیاست بر اقتصاد گزارش می دهد
ه نظر می رسد کشور ما با تمام جهان تفاوت دارد. کشور ما نیز مانند انگلیس، آمریکا، فرانسه و... درگیر بازی های دو قطبی است با این تفاوت که هیچ برنامه و چشم اندازی برای آینده ندارد.

اقتصاد ایران گرفتار تصمیم های احساسی

گروه اقتصادی کورش شرفشاهی: هر کشوری که توانسته رشد نقدینگی را کنترل کند، تورم خود را کمتر از ۳ درصد نگه داشته، ارزش پول ملی راحفظ کرده، بازار سرمایه سالمی دارد، رفاه نسبی برای مردم فراهم کرده، با فقر و حاشیه نشینی مقابله کرده و خلاصه اینکه آرامش و آسایش را برای مردم رقم زده، با ابزار ثبات مدیریتی کار کرده است. تمامی کشورهای پیشرفته برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را طراحی کرده اند اما مهمتر اینکه مطابق همان برنامه ها پیش رفته اند. اما همین کشورها به محض آنکه دچار تزلزل مدیریتی شده یا رویکرد اقتصادی خود را تغییر داده اند، آن کشور به آشفتگی کشیده شده است. اکنون در آمریکا سیاست های جمهوری خواهان با دموکراتها تفاوت فاحشی دارد و با روی کار آمدن رییس جمهور هر کدام از این جناحها، تغییرات اساسی در فضای سیاسی کشور رخ می دهد، اما اقتصاد آمریکا به راه خود ادامه می دهد. در المان شاهد ثبات پایداری هستیم که ناشی از تصمیم گیری واحد و مطابق برنامه بوده است. در آسیا می توان به ژاپن، مالزی و کره جنوبی یا مالزی اشاره کرد که اقتصاد خود را از بازی های سیاسی دور نگه داشته اند. در مقابل هر کشوری که زلف سیاست را به اقتصاد گره زده، زیان های چشمگیری را شاهد بوده است.

اقتصاد ایران گرفتار سیاست زدگی

به نظر می رسد کشور ما با تمام جهان تفاوت دارد. کشور ما نیز مانند انگلیس، آمریکا، فرانسه و... درگیر بازی های دو قطبی است با این تفاوت که هیچ برنامه و چشم اندازی برای آینده ندارد. البته ادعای برنامه ریزی داریم و برای اثبات این ادعا، برنامه های توسعه ۵ ساله و چشم انداز ۲۰ ساله و لایحه بودجه سالانه را تصویب می کنیم، اما هنگامی که بررسی می کنیم، لایحه بودجه دربهترین حالت ۶۰ درصد هم اجرا نمی شود، تحقق برنامه های توسعه به ۵۰ درصد هم نمی رسد،
برنام چشم انداز ۲۰ ساله که می بایست تا ۱۴۰۴ محقق شود، هنوز معلوم نیست چه وضعیتی دارد و گویا در سال آخر می بایست به انتقاد از فراموش کردن آن بپردازیم.
همه این موارد ناشی از تغییرات ۸ ساله عرصه سیاست در کشور است.

اصولگرایانی که اصلاح طلبان را قبول ندارند و نه تنها از توان آنها استفاده نمی کنند، بلکه سعی می کنند توانایی آنها را زیر سوال ببرند و اصلاح طلبانی که به محض روی کار آمدن تمام کم لطفی های اصولگرایان را به یاد می آورند و با تمام توان مقابله به مثل می کنند.

تاسف آور اینکه هر دو جناح به محض روی کار آمدن، تمامی امورات جناح قبل را از ریشه می زنند.

ثبیت قیمت ها عامل بحران اقتصادی

یکی از عجیب ترین و البته بحث برانگیزترین اتفاقاتی که شاهد بودیم و تبعات وحشتناک آن را مشاده کردیم، قانون تثبیت قیمتها بود. بخاطر داریم که مجلس ششم قانونی وضع کرد که سالیانه قیمت حامل های انرژی با شیب ملایم سالانه ۲۰ درصد گران شود. این قانون برای مردم عادی شد و چون از زمان تصویب تا اجرا فاصله زیاد بود، هیجان یک باره به مردم تحمیل نمی کرد. اما با روی کار آمدن مجلس هفتم که تفکر قالب آن اصولگرا بود، قانون تثبیت قیمتها علیه طرح افزایش ۲۰ درصدی سالانه تصویب شد. اگرچه مردم برای مدت یک سال خوشحال شدند اما همان موقع کارشناسان معتقد بودند که نمی توان قیمت ها به صورت دستوری ثابت نگه داشت و مانند فنری یک باره جهش خواهد کرد که نتیجه اسفبار آن را با قانون هدفمندی یارانه ها و افزایش یک باره قیمت بنزین و گازوییل وحاملهای انرژی شاهد بودیم. آتش زدن پمپ بنزین ها، بانکها، اتوبوس ها و آشوب های ادامه دار نتیجه قانون احساسی مصوب مجلس اصولگرا بود. آن موقع مردم متوجه شدند که طرح تثبیت قیمت ها یک طرح پوپولیستی بود که هیچ پشتوانه یا ضمانت اجرایی نداشت زیرا آشفتگی های اقتصادی بسیاری را رقم زد که البته این بار دولت اصولگرای احمدی نژاد احساسی بودن طرح مجلس اصولگرا را اثبات کرد.

سبد کالای آبرو بر

مورد دیگری که باعث حاشیه سازی برای مردم و کشور شد، سبد کالایی بود که دولت روحانی به دنبال مشکلات گرانی و تورم برای مردم تعریف کرد. هنوز بخاطر داریم که مردم برای گرفتن سبد کالایی که شامل چند قلم محدود می شد و تاثیر زیادی در سفره خانواده ها نداشت، ناچار بودند ساعتها در نوبت بمانند و حتی افرادی در این صف ها ایستادند که نه تنها سبد کالایشان را نگرفتند بلکه جانشان را در این صف ها از دست دادند تا به سوژه ای علیه نظام تبدیل شود. اگر چه قرار بود این سبد کالا به صورت ماهیانه بین طبقان نیازمند توزیع شود، اما همانند کودکی که به محض تولید جان باخته، به هیچ جایی نرسید و تنها دستاورد سبد کالا، آبروریزی برای دولت و نظام بود.

تکرار تجربه تلخ افزایش قیمت بنزین

اگرچه در گذشته شاهد نتیجه گران شدن بنزین به معنای آشوب یا ویرانی بودیم، اما روحانی نیز این اشتباه را بار دیگر تکرار کرد با این تفاوت که بنزین یک هزار تومانی را به سه هزار تومان افزایش داد. بازهم آش همان آش و کاسه هم همان کاسه شد. مردم به پمپ بنزین ها هجوم بردند و دوباره اعتراض هایی که برای دولت و نظام گران تمام شد. چرا که به سوژه ای برای رسانه های بیگانه تبدیل شده بود.

چالش ادغام و تفکیک وزارتخانه ها

معضل دیگر بازی هایی است که سر وزارتخانه ها در می آورند. بخش صنعت و معدن که در گذشته سه وزارتخانه صنایع، صنایع سنگین و معادن و فلزات بود پس از تحولات به وزارتخانه صنعت و معدن تبدیل شد تا در دولت احمدی نژاد با وزارت بازرگانی ادغام شود و به وزارت صنعت، معدن و تجارت تبدیل شود. اما با روی کار آمدن روحانی، بار دیگر بحث تفکیک مطرح شد و اکنون تفکیک و تشکیل وزارت بازرگانی به چالش دیگری تبدیل شده است.

مالیات برخانه های خالی

بی شک مسکن یکی از جدی ترین چالشها برای تمام دولتها بوده است. مردم اجاره نشین همواره به دنبال خانه دار شدن هستند و دولتها به عنوان کارفرمای بزرگی که در همه زمینه ها دخالت می کند، در پیشانی تامین مسکن مردم قرار گرفت. در دولت احمدی نژاد مسکن مهر نیاز بخش بزرگی از مستاجران و بی خانه ها را تامین کرد، اما دولت روحانی نه تنها این سیاست را دنبال نکرد، بلکه شروع به تخریب این طرح کرد. وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی به جای ساخت مسکن، به انتقاد شدید از مسکن مهر پرداخت و خود در خواب سنگین بی توجهی به ساخت مسکن فرو رفت. نتیجه آن شد که یک باره با حجم بالای تقاضای مسکن رو به رو شد و امروزه نتیجه بی توجهی به مسکن، افزایش سرسام آور قیمت مسکن و رونق حاشیه نشینی است.

بازگشت کوپن

بحث دیگر طرح تامین کالاهای اساسی است که با روی کار آمدن مجلس یازده کلید خورده است. اگر چه این طرح برای تامین کالاهای اساسی مناسب به نظر می رسد اما در زمینه اجرای آن بحث بسیاری مطرح می شود. منتقدان نگران ظهور مافیای جدید در بازار کوپن فروشی هستند اگرچه اکنون بحث کارت مطرح می شود و قرار نیست کوپن تولید و توزیع شود که نگران جعل ان باشیم، اما تاکنون تجربه نشان داده که جاعلان همواره یک قدم جلوتر بوده اند. بی شک همچنان از این دست اتفاقات رخ خواهد داد و این اتفاقاتی است که تاوانش را مردم خواهند داد مردمی که بازیچه عرصه سیاست هستند و هرگاه باید به ساز جناحی که روی کار می آید، برقصند

برچسب ها: اقتصاد ، سیاست ، احزاب
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار