کد خبر: ۱۳۵۱۵۵
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۷
وقتی که قرار شد استاد شجریان به سلیمانیه کردستان عراق برود، دوستانم از این قضیه بسیار خوشحال و هیجان‌زده بودند و طبیعتا به سراغ من آمدند که استاد چگونه آدمی است؟

عصر ایران ؛ کاوه معین‌فر - برای کوچ ابدی استاد شجریان چه می‌توان گفت؟ چه می‌توان نوشت؟ هرآنچه که در ذهن می‌آید و به آن فکر می‌کنم ویا می‌خواهم درباره آن بنویسم را مطمئنم هر ایرانی دیگری به شکلی دیگر و به گونه‌ای دیگر به آن فکر کرده و یا گفته است تنها می‌توان گفت: «روحت شاد استاد بی بدیل و ممنونم».

استاد شجریان علاوه بر کُردهای ایران در میان کُردهای منطقه اقلیم کردستان عراق هم بسیار، بسیار محبوب است، اغراق نیست اگر بگویم عشق و علاقه‌ای فراتر از تصور ما ایرانی‌ها در سلیمانیه، اربیل، دهوک، حلبچه و ... نسبت به ایشان وجود دارد.

تا در سلیمانیه نباشید و از او سخن به میان نیاید نمی‌توان این محبوبیت را توصیف کرد، در میان هنرمندان و قشر روشنفکر شاید اگر بگویند 5 هنرمند محبوبتان را انتخاب کنید حتما یکی از آنها استاد شجریان خواهد بود.

شجریان

در سال 1387 با دعوت و پیگیری خانم «هیرو ابراهیم احمد» همسر مرحوم جلال طالبانی که آن زمان رئیس جمهور عراق بود، قرار شد که استاد شجریان در سلیمانیه کنسرتی داشته باشند، برگزار کننده کنسرت تلویزیون کوردست (kurdsat) بود.

من به دلیل ساخت مجموعه مستندی با موضوع موسیقی و رقص کردی برای کوردست با آنها بسیار در ارتباط بودم، در سال چند هفته‌ای را در سلیمانیه بودم وبیشتر دوستان و رفیقانم از بچه‌های تلویزیون کوردست.

وقتی که قرار شد استاد شجریان به سلیمانیه برود دوستانم از این قضیه بسیار خوشحال و هیجان‌زده بودند و طبیعتا به سراغ من آمدند که استاد چگونه آدمی است؟ چه کارهایی انجام دهیم تا در زمان اقامتش در کردستان راضی باشد و اصطلاحا بهش خوش بگذرد؟

من هیچ‌وقت استاد شجریان را از نزدیک ندیده بودم و به همین دلیل زیاد نمی‌توانستم کمکشان کنم ولی فقط تنها نکته‌ای که به ذهنم رسید این بود گفتم هر آنچه هستید و در توانتان است را ارائه دهید، سعی کنید خودتان باشید چون می‌دانم استاد از آدم‌های ریاکار و اهل تزویر بدشان می‌آید.

عاقبت کنسرت در تیرماه سال 1387 برگزار شد و استقبال بی نظیری از استاد و گروه آوا متشکل از سعید فرج‌پوری، مجید درخشانی، حسین بهروزی نیا و همایون شجریان و ... صورت گرفت.

خانم «هیرو ابراهیم احمد» و استاد شجریان

شجریان و هیرو خان

این برنامه افتتاحیه تالار هنر شهر سلیمانیه هم بود که ظرفیت 1600 صندلی دارد ولی در هر 2 شب اجرای استاد شجریان بیش از 2000 نفر در سالن و همین تعداد هم بیرون از سالن کنسرت را مشاهده کردند.

از نکات جالب این کنسرت بازخوانی یک تصنیف معروف سید علی اصغر کردستانی ( یکی از خوانندگان بزرگ کرستان) بود که استاد شجریان با شعر «رو سر بنه به بالین» از غزلیات شمس آنرا دوباره اجرا کردند که اتفاقی بسیار خوشایند بود.

آخر کنسرت بر روال ایران از میان تماشاگران مرغ سحر را داد می زدند و این تصنیف هم خوانده شد و در بخش‌هایی از آن تماشاگران هم هم‌خوانی کردند! 

در شب دوم استاد اعلام کردند برگزارکنندگان کنسرت قرار بود برای این 2 شب به من و گروهم مبلغی را بدهند ولی ما با توجه به این محبت و علاقه‌ای که در این چند روز شاهد بودیم تصمیم گرفتیم این پول را به موسسه نگهداری از کودکان بی سرپرست کردستان (منال پاریزی کوردستان) اهدا کنیم. بعدتر من از دوستانم شنیدم که آن مبلغ 50 هزار دلار بود و به آن موسسه کودکان تحویل داده شد.

بعد از این کنسرت و ... بسیار بیشتر از همیشه به او افتخار کردم، نمی‌دانم چرا احساس می‌کردم من را جلوی دوستانم در کوردست سربلند کرده بود.

هیچ‌وقت فرصتی دست نداد تا از او تشکر کنم ولی امروز می‌گویم استاد عزیز و بی بدیل ممنونم. برای آن احساسی که در سلیمانیه جلوی دوستانم داشتم ازت ممنونم.

فقط همین: روحت شاد و ممنونیم!

برای تمام آن لحظات و زمان‌هایی که جان و دل ما را با صدای آسمانیت از این زمین محنت‌کده دور ساختی ممنونم.

برای تمام آن ساعات و زمان‌هایی از نوجوانی و جوانیم که منتظر بودم تا یک نوار کاست جدید از شما بیرون بیاید ممنونم.

برای تمام آن روزها و شب‌های که به خواندن شما گوش دادم و دیوان حافظ یا سعدی را آوردم و ساعت‌ها شعرهای آواز شما را دوره کردم.

مگر یادم می‌رود حس و حال بعد از گوش دادن کاست «بیداد» را ...

یا «دستان» ، «جان عشاق» ، «آستان جانان» ، «سرّ عشق»، «نوا» ، «گنبد مینا» ، «دود عود» ، «قاصدک» ، « شب، سکوت، کویر» و ... چاووش ها و ...

استاد شجریان عزیز بخشی از روح و جان من با شما شکل گرفته است و برای این بخش از روح و جانم که وامدار شماست بسیار ممنونم.

«روحت شاد استاد و دوباره ممنون»

بخشی از کنسرت استاد شجریان در کردستان عراق

 

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار