روزنامه تجارت- فیروزه فرودی؛ جای شگفتی است، کشوری که صنایع دستیاش حرف اول را در جهان میزند، فروشگاههایش پر است از اجناس چینی. چند روز پیش تندیسی سنگی از تختجمشید در یک فروشگاه صنایع دستی توجهم را جلب کرد هنگامی که از فروشنده در بارهی بها و کیفیت آن توضیح خواستم، گفت: «ساخت چین است و از نظر ظاهر با مشابه ایرانیاش مو نمیزند اما قیمیتش نسبت به جنس ایرانی خوب، طبیعتاً ارزانتر است و مشتری پسندتر».
با خودم گفتم، عجب دلیل قانع کنندهای! گویا امروزه مفهوم صنایع دستی هم عوض شده و هنرمندان ایرانی هم مشابه چینی پیدا کردند. هرچند این سرنوشتِ نه تنها صنایع دستی، بلکه کالای ایرانی است که در رنگ و لعاب و تبلیغ کالای خارجی تیره و تار شده است. شوربختانه چندسالی است که در اصلیترین بازارهای صنایع دستی ایران در شهرهای شمالی کشور، اصفهان، لالهجین همدان، اجناس خارجی بهویژه چینی با کیفیت بسیار پایین با نام صنایع دستی به فروش میرسد که نهتنها چهرهی بازارهای سنتی و فرهنگی ایرانی برهم زده بلکه هنرمندان خوشذوق ایرانی را هم خانهنشین کرده است.
به راستي چرا بسياري از ما ايرانيان بيش از آنکه به مصرف توليدات داخلي و بومي خود بپردازيم در دور باطل و ترويج مدام کالاهاي خارجي فرو رفته و براي مصرف هر چيزي به دنبال مارک خارجي آن ميرويم؟
سالهاست کشور ما با چالشي به نام ترويج مصرف کالاهاي خارجي روبرو است روندي که پس از گذشت دههها تبديل به فرهنگي شده که همواره کالاي خارجي را بر کالاي توليد داخلی و وطنی برتری داده است و در این دایره کالاي ايراني يا توليد داخل بوده که همچنان از بیمهری و نگاه منفي رنج برده است.چرخهی تولید میگوید، هر کالای خارجی که می خریم به این معنی است که اشتغال خارجی را افزایش داده و در عوض شرایطی را برای تعطیل شدن صنایع داخلی و بیکاری بیشتر نیروی کار فراهم کرده ایم. این در حالی است که صنایع داخلی توان رقابت با محصولات مشابه خارجی را نداشته باشند. افزونبر آن واردات هم فشار دوچنداني را بر
تولید کننده داخلی وارد میكند.اگر یک نظرسنجی از کسانی که برای خرید به بازار میروند، انجام شود، به نظر میرسد بخش قابل توجهی از آنها به خرید کالاهای خارجی تمایل دارند و اگر دلیل آنرا بپرسید تقریبا پاسخ همه یکسان است. آنها کيفیت بالاتر کالاهای خارجی نسبت به محصولات مشابه داخلی، قیمت کمتر و تنوع بیشتر را دلیل انتخاب خود میدانند.
مشکل جدی دیگری که هم اکنون در زمینهی تولید و عرضه کالا در بازار بهچشم میخورد، کپیبرداری از محصولات خارجی است. در همین ارتباط شماری از تولیدکنندگان داخلی به جای تلاش برای تولید و بالابردن سطح کیفی محصول خود، با خرید نشان و هولوگرام از بازار، نام و آرم کالاهای خارجی را بر روی محصولات خود درج میکنند و بر این باورند که اگر محصولات آنها به نام تولید داخلی وارد بازار شود، تقاضایی را از سوی مصرفکننده نخواهد داشت. عدم نظارت دقیق بر چنین مواردی و همچنین ورود بیرویه محصولات خارجی بهویژه به صورت غیرمجاز و قاچاق نه تنها انگیزهی تولید و خلاقیت را از تولیدکنندگان و طراحان ایرانی گرفته بلکه تقاضا برای کالاهای داخلی را نیز با عدم استقبال رو به رو کرده است.
بيمهري به محصولات كشاورزي ايراني
این بیمهریها تنها در مورد کالاهای ایرانی نیست بلکه محصولات کشاورزی هم زیر دستوپای غول واردات مشابه خارجی له شدهاند. آن چای ایرانی است که هرچه بیشتر بگردید کمتر میتوانی آنرا در مغازهها و سوپرها پیدا کنید. نمونهی چای ایرانی تنها چای تولیدی در دنیا است که در فرآیند کشت آن قطرهای سم مورد استفاده قرار نمیگیرد و کاملا ارگانیک است. اما همین چای صادر شده و خارجیها آن را نوشجان میکنند و ایرانیان باید از آن بیبهره باشند.
بی مهری به این محصول خوش عطر باعث شده که سطح زیر کشت چای که در سال 1378 خورشيدي حدود ۳۴ هزار هکتار بود امروز به حدود ۱۸ هزار هکتار کاهش پیدا کند. به طوری که میزان تولید چای خشک کشور از ۷۶ تن به حدود ۱۴ هزار و ۸۰۰ تن برسد و برپایهی این آمار یعنی چای ایرانی که پیش از این ۶۵ درصد از مصرف داخلی را تامین می کرد هم اکنون فقط به ۱۳ درصد رسیده است. به گفته «محمدولی روزبهان» رئیس سازمان چای کشور سالانه حدود ۶۰۰ میلیون دلار صرف واردات چای می شود؛ در حالی که کشتزارهای شمال کشور با مبلغ بسیار
پایین تری حتی بیشتر از این میزان را می تواند تولید کند.در حالی که بهعلت حضور گسترده و توزیع چای وارداتی و تغییر ذائقه مصرفکنندگان چای داخلی کشور مجال عرضه در بازارهای داخلی پیدا نمیکند، بخش خصوصی برای صادرات چای باکیفیت ایرانی پیشگام شدهاند. بشنوید از زبان عضو اتاق بازرگانی ایران و روسیه که در خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) از صادرات چای ایرانی گفته است: «سالانه حدود دوهزار تن چای ایرانی به کشورهای روسیه، لهستان، ترکیه، افغانستان و آذربایجان صادر میشود که روند صادرات سیر صعودی دارد. سال گذشته 700 تن چای به کشور آذربایجان، 400 تن به کشور روسیه، 300 تن به کشور ترکیه، 150 تن به کشور لهستان و 400 تن به کشور افغانستان صادر شده است. چایهای صادراتی در بستههای 25 کیلوگرمی بستهبندی شده و پس از صادرات به نام کشورهای هدف، بستهبندی و در بازار این کشورها صادر میشود. برای مثال چایهای صادراتی به کشور آذربایجان به نام گزل یا مریم عرضه میشوند».
اجناس چيني در شوش
زندگی در میان اجناس بیگانه در کشور خودی، حس غریبی به انسان میدهد. کافی است سری به خیابان شوش بزنید. مغازه هایی میبینید با محصولات متعدد و متنوع با مارکهای گوناگون که بیشتر آنها ساخت چین هستند. یکی از مغازهداران این خیابان دربارهی جنسهای خارجی مغازهاش میگوید: چند سالی است که ورود محصولات چینی آسیب جدی به تولید کنندگان داخلی زده و این امر به ورشکستگی بسیاری از همکاران در این صنف انجامیده است. وی می افزاید: سالانه همایش های فراوانی برای توجه به تولید کننده داخلی برگزار می شود و مسئولان هم در سخنرانی ها بر امر کارآفرینی و توجه به تولید ملی تاکید می کنند اما متاسفانه در مرحله اجرا چیزی به غیر از واردات بیرویه محصولات بی کیفیت از کشور چین شاهد نیستیم.بد نیست دیدگاه برخی از مشتریان را هم نسبت به خرید کالاهای ایرانی بدانیم. داخل مغازه بودم از شخصی که قصد خرید داشتم پرسیدم: چرا کالای خارجی میخرید؟
گفت : اون ضربالمثل انگلیسی رو شنیدی؟ من فقیرم هر روز نمیتونم بیام اینجا پول بدم خرید بکنم . من یه بار زور میزنم پول جمع میکنم وسیله خارجی میخرم تا خيالم راحت باشد.
شخص دیگری که شاهد گفتگوی ما بود آمد جلو و گفت: من قبلا عرق ملیام گل میکرد و مرتب کالای ایرانی میخریدم اما بعدا دیدم ظاهرا فقط مصرفکننده باید عرق ملی داشته باشد چرا که تولید کنندهی ما تنها به فکر انداختن کالا به مشتری است. البته به نظر من تولیدات ایران در یکسری محصولات خوراکی مانند شکلات و...و یک سری منسوجات و شویندهها قابل رقابت با مشابه خارجیاش هست. هرچند در هر کشوری برند خوب و بد وجود دارد.
توليدكننده ايراني چه كند؟
عدم استقبال و استفاده نکردن از کالاهای خارجی فقط شامل مصرفکننده نمیشود، بلکه تولیدکننده نیز وظایفی را بردوش دارد.
قیمت بالای محصول، پایین بودن کیفیت، عدم توان رقابتی با کالاهای خارجی و خدمات ناقص پس از فروش، تقاضا را به سمت کالاهای خارجی سوق میدهد.
تولیدکننده، عمده فعالیتها و برنامهریزیهای خود را تنها برای سوددهی در بازهی زمانی کوتاه مدت انجام داده و به سلیقه و خواستههای مصرفکننده کمتر اهمیت میدهند. این در حالی است که در سایر کشورها، مصرفکنندهی داخلی را در اولویت قرار میدهند و محصولات جدید خود را به صورت رایگان یا با تخفیف زیاد در اختیار مشتری قرار میدهند تا بازار را نسبت به واردات کالاهای مشابه خارجی
واکسینه کنند.
کالاهای ایرانی هرچقدر هم با کیفیت باشند باز نیازمند اعتماد ملی هستند تا بتوانند چه در بازار داخلی و چه در بازارهای جهانی با رقبای خود رقابت کنند و تا زمانی که کالاهای ایرانی در داخل کشور چه از سوی مصرفکنندگان و چه از سوی دولت، پشتیبانی نشوند نمیتوانند در بازارهای جهانی خودنمایی کنند.