حسین درودیان
کارشناس اقتصاد کلان
تدوین بسته سیاستی مدون و قابل اجرا برای بانکها باید چند سال پیش انجام میشد.یک فرضیه برای اصلاح نظام بانکی این است که بانکها را تا اندازهای پاکسازی و سپس عملیات انباشت داراییهای خوب در ترازنامه را شروع کنیم. هیچکدام مانعی برای دیگری نیست یعنی اینکه بانکها را از داراییهای مسموم پاکسازی و سعی کنیم داراییهای خوب که مرتبط با تولید ملی و اقتصاد است را در ترازنامه بانکها توسعه دهیم.
در بسته سیاستی بانکها اقدام اساسی برای نظام بانکی این است که مطالبات معوق که خیلی از زمان وصول آن گذشته است، شناسایی و تعیین تکلیف شود و این پروژه مهمی است.
ما باید برای بانکها کنترلهای مقداری وضع کنیم، کاری که الآن با عنوان سقف ترازنامه انجام میشود و اگر این اقدام با یک مکانیسم و رژیم هدایت اعتبارات منجر به یک انقباض نامطلوب در اقتصاد میشود یعنی باید به بانکها گفته شود که برای کلیه مصارف ۲۰ درصد بیشتر سهمیه ندارید اما برای برخی اهداف و پروژههای مشخص سقف تعیین نکنیم.
در نظام بانکی باید کمیت و کیفیت نقدینگی کنترل شود و درعینحال بخش مولد اقتصاد که به توسعه و اشتغال مربوط میشود را محدود نکنیم.
مانع اصلی در هدایت اعتبارات این است که مختصات پروژهها مشخص نشده و آمادهسازیهای لازم انجام نشده است، بر این اساس هدایت اعتبارت بهدرستی انجام نمیشود و تنها عناوین کلی همچون هدایت اعتبارات به تولید، صنعت و کشاورزی مطرح میشود و این صورتبندی اشتباه است. باید در اختصاص اعتبارات طرحها و نگاهها مشخص باشد و کار تا جایی پیش رفته باشد که پروژه طراحیشده باشد و حتی فازهای آزمایشی نیز انجام شده باشد و تمام این عوامل باید بسته سیاستی برای بانکها مدنظر قرار گیرد.
وقتی از هدایت اعتبارات سخن میگوییم هدف و نقطه اصابتی و جایی که اعتبارات باید به سمت آن هدایت شود بهطور مشخص معلوم نیست.
دولت گامهای خوبی در بحث شفافیت برداشته است اما درعینحال باید توجه کنیم که این کارها بهتنهایی کافی نیست و تنها گامهای اولی است که باید منتظر باشیم گامهای دیگر نیز برداشته شود.