گروه سیاسی: مساله حضور مهاجران افغان در ایران به ویژه پس از تنشهای چند وقت اخیر میان تهران و کابل تحت کنترل طالبان، برجسته شده است. همین امر حالا به صورت مسالهای مهم برای نهادهای رسمی نیز تبدیل شده است.
به گونهای که در یکی از آخرین اظهارنظرها، سید حسن مرتضوی، معاون سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل در دیدار با مولوی محمد نبی عمری، معاون وزارت داخله(کشور) افغانستان، تاکید کرد: « جمهوری اسلامی ایران خواهان بازگشت عزتمندانه مهاجرین افغانستانی به میهنشان است و از حکومت سرپرست افغانستان می خواهد سیاستهایی اتخاذ نماید که مهاجرین افغانستانی ترغیب به بازگشت به کشورشان شوند تا از این طریق هم روند مهاجرت معکوس شود و هم افغانستان از نیروی انسانی خود بهرهمند گردد. » همزمان برخی از نمایندگان محلس نیز خواستار ساماندهی اتباع خارجی در کشور شدهاند. «تجارت» در راستای پیگیری دقیقتر این صورت مساله با پیرمحمدملازهی، کارشناس ارشد مسائل افغانستان گفتوگو داشته است.
افغانستیزی در حال تبدیل شدن به یک رویه است
پیر محمد ملازهی، با اشاره به اینکه در ارتباط با تعداد افغانهای حاضر در ایران که برخی رسانهها آن را بیش از 8 میلیون نفر معرفی میکنند، اندکی اغراق وجود دارد، تاکید کرد: «وزارت کشور، تعداد 5 میلیون نفر را برای تعداد افغانهای حاضر در ایران اعلام کرده که 3 و نیم میلیون نفر از آنها حضوری غیرقانونی دارند. واقعیت مهم این است که جریانی در حال شکلگیری است که برآیند نهایی آن دامن زدن به افغانستیزی است. اینکه این خط فکری از کجا نشات میگیرد، محل پرسش و تردید است. این خط فکری تا حدودی مشکوک است. بایدتوجه داشت افغانستان در محدوده تمدنی ایران قرار دارد. متاسفانه یک نگاهی وجود دارد که ایران را به سمت درگیری با افغانستان سوق بدهد.
البته زمینههایی تاریخی و جدید همانند مساله آب هیرمند برای این موضوع نیز وجود دارد. به میان کشیده شدن رخداد تاریخی حمله افغانها به ایران در زمان صفویان، چندان همراه با مصلحت نیست.»
ساماندهی مهاجران افغان در دستور کار قرار بگیرد
این کارشناس ارشد مسائل افغانستان در بخشی دیگر از اظهارات خود تاکید کرد: «باید در مورد حضور افغانها نوعی تفکیک صورت بگیرد. ما با دو طیف مهاجر افغان مواجه هستیم. یک طیف که فقط حضورشان در ایران جنبه ترانزیتی دارد و نمیخواهند در ایران سکونت دائمی داشته باشند. طیف دوم که بیشتر نیروی کار ساده و غیرماهر است، به صورت فصلی در ایران کار میکنند.»
وی افزود: «با در نظر گرفتن تمامی جوانب، توجه به بحث ساماندهی مهاجران افغان ضرورت دارد. یعنی همانند همان اقدامی که پاکستان انجام داد را باید تهران نیز در دستور کار قرار میداد. دولت اسلامآباد، از همان ابتدا مهاجران افغان را در قالب کمپهای مهاجران با هماهنگی سازمان ملل اسکان داد و حتی توانست برای آنها بودجهای نیز دریافت کند. بر خلاف پاکستان، ایران دروازه را باز کرد و مهاجران در کل کشور پراکنده شدند. متاسفانه تنها برنده این موضوع برخی قاچاقیان انسان است که تنها برای خود سود کسب میکنند. بنابراین باید در ارتباط با افغانهای ساکن ایران، سازماندهی و تجدیدنظر صورت بگیرد. اینکه چنین تصور شود که با دستگیر کردن آنها و بازگرداندنشان به مرز افغانستان مشکل حل میشود، یک خطای استراتژیک است.»
چه باید کرد؟
ملازهی در بخشی دیگر از اظهارات خود تاکیدکرد: «افغانهایی که در بخش خدمات، صنعت و کشاورزی فعالیت کرده و میکنند، خدمات ویژهای را به ایران انجام دادهاند. آنها سختترین کارها را با کمترین مزد و بدون بیمه انجام داده که ایرانیان حاضر به انجام آنها نیستند. ذهنیت کلی ایرانیان نسبت به افغانها، به لحاظ تاریخی منفی است اما این طرف قضیه دیده نمیشود که اکثر افغانهای حاضر در ایران شیعه و فارس زبان هستند. در صورت ارزیابی دقیق این موضوع میتوان سه اقدام انجام داد.
اول اینکه بخشهایی که به کارگران افغانی نیاز دارند، باید تعهداتی را بپذیرد که فلان شخص افغان در فلان مکان مشخص و تحت نظر یک شخص یا نهاد مشخص فعالیت میکند. دومین اقدام نیز این است که از مبدا کسولگریهای ایران در افغانستان در شهرهای مختلف زمینه سفر رسمی و قانونی شهروندان افغان را فراهم کنند. با این پیش شرط که در ابتدا زمینه فعالیت شغلی معرفی و شفاف شود و ویزا هم بر مبنای تایید یک شرکت باشد. در سطح سوم، نیز باید توجه داشت که قوانین ایران نمیتواند یک افغانستانی یا تبعه خارجی را بعد از 5 سال سا 10 سال به عنوان شهروند به رسمیت بشناسد؛ هر چند که این شخص کارنامه شفاف و فعالیت مفید نیز داشته باشد، عملا زمینه قانونی این امر مسدود است. لذا باید تغییراتی در قانون مواجهه با اتباع خارجی صورت بگیرد.»