کد خبر: ۲۲۹۱۲۸
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۷:۴۷
در گزارش تحلیلی «تجارت» سناریوهای حمله زمینی ارتش صهیونیستی به مواضع حماس بررسی شد؛
با گذشت بیش از 10 روز از آغاز عملیات «طوفان الاقصی» و ورود اسرائیل و حماس به یک جنگ همه‌جانبه، این روزها کانون تمرکزها بر قطعی بودن حمله زمینی ارتش تل‌آویو به نوار غزه معطوف شده است. تمامی شواهد و قراین نشان‌گر آن هستند که اسرائیل به بهانه انتقام‌جویی از عملیات غافلگیرانه حنبش حماس در 7 اکتبر (15 مهر) حمله زمینی به غزه را انجام خواهد داد.

احتمال فرسایشی‌شدن جنگ در غزه

گروه سیاسی- آرمان سلیمی: هدف‌گذاری اسرائیل حمله با باریکه‌ای به طول 41 کیلومتر و پهنای 6 تا 12 کیلومتری و مساحتی برابر 360 کیلومتر مربع است. مقام‌های مختلف سیاسی و نظامی تل‌آویو، طی روزهای گذشته بارها بر اراده جدی خود به این منطقه تاکید کرده‌اند. برای اعلام ساعت صفر حمله نیز به نظر می‌رسد آن‌ها در انتظار تخلیه بخش شمالی نوار غزه از ساکنان هستند که این روزها به مجادله‌ای بزرگ در سطح بین‌المللی تبدیل شده است. مجموع روند موجود از قطعی بودن جنگ اسرائیل علیه حماس و جهاد اسلامی در نوار عزه حکایت دارد. با این وجود، مساله مهم می‌تواند این باشد که سناریوهای پیش‌رو در صورت حمله ارتش اسرائیل به غزه چه خواهند بود؟ به روایت دیگر چشم‌انداز آتی جنگ حماس و اسرائیل در غزه به چه سمتی پیش خواهد رفت؟ در پاسخ به این پرسش اساسی می‌توان پنج سناریوی پیش‌رو را ترسیم و امکان اجرایی شدن هر یک از آن‌ها را ارائه کرد.

سناریوی نخست؛ حمله تمام عیار، کنترل برق‌آسای غزه و شکست حماس
فرض سناریوی حاضر این است که ارتش اسرائیل آن‌چنان که در گزارش‌ها گفته‌ می‌شود با نیرویی چند ده هزار نفری (تخمین‌ها از 300 هزار نیرو حکایت دارند)، به نوار غزه حمله خواهد کرد و با حمایت نیروی هوایی و توپخانه‌های سنگین خود، موفق به کنترل برق‌آسای غزه خواهد شد. مفروض سناریوی حاضر قدرت برتر ارتش تل‌آویو در برابر توان و نیروی نسبتا محدود حماس است. در این سناریو چنین پنداشته می‌شود که نیروهای حماس در جنگ شهری نیز نمی‌توانند مقاومت چندانی نشان دهند و یک ویرانی بزرگ بر پیکره شهر غزه و نواحی اطراف آن باقی خواهد ماند. هر چند بر روی کاغذ این سناریو با توجه به کمیت و کیفیت تسلیحات ارتش اسرائیل محتمل به نظر می‌رسد اما تجربیات تاریخی گذشته نشان‌گر آن است که این سناریو به آسانی در دسترس نخواهد بود. برای نمونه می‌توان به جنگ اسرائیل و حماس در نوار غزه در گذشته اشاره کرد که درگیری میان طرفین از ۲۷ دسامبر سال ۲۰۰۸ تا ۱۷ ژانویه سال ۲۰۰۹ به طول انجامید. در نهایت امر نیز نتیجه جنگ عدم پیروزی اسرائیل و شکست حماس بود. البته شاید برخی‌ها این استدلال منطقی را مطرح کنند که وضعیت در آن مقطع متفاوت بود و دامنه حملات تل‌آویو نیز محدود‌تر بود. با وجود این گزاره نیز می‌توان سناریوی حاضر را در دسته سناریوهای خوش‌بینانه و ایدئال قرار داد که عملا تنها قدرت نظامی برتر اسرائیل را لحاظ می‌کند و نمی‌تواند متغیرهای دیگر را در صورت مساله مورد لحاظ قرار دهد.

سناریوی دوم؛ حمله کنترل شده با هدف کنترل بر شمال غزه
بر خلاف حالت نخست، در سناریوی دوم فرض بر آن است که ارتش اسرائیل با تمام توان وارد جنگ می‌شود اما با در نظر گرفتن تبعات و هزینه‌های بالای درگیری، تهاجم را به صورت کنترل شده مدیریت خواهد کرد. در این سناریو فرض بر آن است که نقشه راه سران تل‌آویو بر اشغال و کنترل نواحی شمالی غزه به صورت موقت هدف‌گذاری خواهد شد. در این سناریو جنگ نیز به صورت کوتاه مدت در دستور کار است. پس از کنترل ارتش اسرائیل بر شمال غزه، جنگ متوقف خواهد شد. به روایتی هدف‌گذاری اصلی این خواهد بود که نیروهای حماس و جهاد اسلامی از شمال غزه خارج شده و در مدت زمانی کوتاه مدت زمینه برای چینش جدید وضعیت، مطابق با خواست تل‌آویو مهیا شود. این سناریو از نظر امکان اجرایی شدن و منطبق بودن به واقعیات، در دسته سناریوی‌ها واقع‌بینانه قرار می‌گیرد. معادل میدانی و بررسی کمیت و کیفیت قدرت نظامی و لجستیکی طرفین منازعه تا حدود زیادی این سناریو را به واقعیت نزدیک می‌کند. سناریوی حاضر به هیچ عنوان مطلوب تل‌آویو نخواهد بود؛ چرا که عملا توان نظامی و سیاسی حماس در نوار غزه از میان نخواهد رفت و تنها نوعی دور شدن موقت آن‌ها از مناطق شمالی صورت خواهد گرفت.

سناریوی سوم؛ حمله تمام‌عیار اما منتهی به شکست تل‌آویو
دیگر سناریوی قابل طرح بر اساس این فرض مطرح می‌شود که گستره و ابعاد حمله ارتش اسرائیل به نوار غزه همه‌جانبه و فراگیر خواهد بود اما در جنگ شهری برای کنترل غزه، این نیروهای حماس خواهند بود که دست برتر را خواهند داشت. در قالب این سناریو اسرائیل با تحمیل هزنیه‌های سنگین و از دست دادن تعداد زیادی از نیروهای خود ناچار به عقب‌نشینی از غزه و توقف درگیری‌ها خواهد شد. مفروض سناریوی حاضر این است که حماس طی سال‌های بعد از 2009 به تقویت زیرساخت‌های دفاعی اقدام کرده و از توانایی بالایی برای ضربه زدن به ارتش اسرائیل برخوردار است. این سناریو هر چند مطلوب حماس و نیروهای مقاومت است اما از نظر میزان انطباق با واقعیات چندان واقع‌گرایانه به نظر نمی‌رسد. تردیدی در توانمندی‌های بالای دفاعی حماس وجود ندارد ولی زمانی توانمندی‌های طرفین مورد توجه قرار می‌گیرد، متوجه خواهیم شد که سران تل‌آویو از آمادگی لازم برای ویران کردن کامل غزه به هر قیمت ممکن برخوردار هستند.

سناریوی چهارم؛ تبدیل شدن جنگ غزه به یک منازعه بزرگ منطقه‌ای
یکی از وضعیت‌های پر ریسکی که می‌توان در ارتباط با جنگ غزه به آن پرداخت، تبدیل شدن درگیری به یک منازعه فراگیر منطقه‌ای است. شاید بر روی کاغذ توانمندی نظامی، اطلاعاتی و لجستیکی اسرائیل با فاصله زیاد نسبت به حماس بیشتر باشد اما نکته مهم این است که نمی‌توان حماس را در میدان جنگ با تل‌آویو، بازیگری تنها در نظر گرفت. جریان موسوم به محور مقاومت در منطقه از توانایی لازم و کافی برای چند وجهی کردن و گسترش ابعاد درگیری برخوردار است. همان‌گونه که بارها حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در جریان سفر منطقه‌ای اخیر خود هشدار داده، حمله به غزه می‌تواند ابعادی گسترده‌تر و منطقه‌ای پیدا کند. در مقطع کنونی نیز بسیاری از رسانه‌های غربی و البته مقام‌های سیاسی آمریکایی‌ و اروپایی، به شدت نگران ورود حزب‌الله لبنان در جبهه شمال و البته در ادامه ایران به منازعه هستند. این سناریو با وجود تمامی خطرآفرینی‌های آن در عرصه میدانی از امکان تحقق بالایی برخوردار است. شاید دلیل عمده تعلل اسرائیل نیز برای اجرایی کردن حمله زمینی به نوار غزه در همین ارتباط بوده باشد. به طور حتم اسرائیل می‌تواند آغازگر جنگ بزرگ باشد اما محدود ماندن دامنه آن به باریکه غزه بسیار بعید به نظر می‌رسد.

سناریوی پنجم؛ طولانی و فرسایشی شدن جنگ غزه
دیگر سناریو قابل طرح که می‌توان از آن به عنوان امتداد تمامی سناریوهای دیگر یاد کرد، در ارتباط با طولانی شدن جنگ غزه و فرسایشی شدن آن باشد. برنامه‌ریزی ابتدایی اسرائیلی‌ها این است که با حمله فراگیر و برق‌آسا به سرعت مساله غزه را نهایی کنند. این که این هدف تا چه اندازه قابل تحقق خواهد بود با تردیدهایی جدی مواجه است. برای نمونه روسیه در جریان حمله به اوکراین نیز چنین موضعی را در پیش گرفت که برآیند آن نیز به یک جنگ طولانی منتهی شد. بنابراین، در صورت گشوده شدن جبهه‌های جدید جنگ علیه اسرائیل سناریوی فرسایشی و طولانی شدن زمان حمله به غزه، بسیار محتمل به نظر می‌رسد. در صورت تحقق این سناریو، احتمالا بازیگران عرب منطقه همانند مصر، عربستان سعودی یا امارات متحده عربی، به عنوان بازیگر میانجی‌ ایفای نقش خواهند کرد و زمینه توقف درگیری و آتش‌بس فراهم خواهد شد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار