کد خبر: ۲۳۱۵۸۷
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۲

تلاش تل‌آویو برای تبدیل جنگ غزه به جنگ ایران با آمریکا

رضا نصری
کارشناس مسائل بین‌الملل

هدف از اقدامات تروریستی همیشه ایجاد ترس و وحشت در یک جامعه است و ابزار آن نیز استفاده از خشونت علیه شهروندان غیرنظامی است تا آمران و عاملان آن - به‌واسطه فضای ایجاد شده - یک سیاست را به یک دولت تحمیل کنند. اینکه آن «سیاست» چیست هم بستگی به این ارد که چی کسی مرتکب آن اقدام تروریستی شده است. اگر مطابق اغلب تحلیل‌ها، رژیم اسرائیل را بانی حملات اخیر بدانیم، به نظرم سیاست تحمیلی مورد نظر آن کشاندن پای ایران به یک جنگ نظامی گستره در منطقه است.
آمریکا همواره از نظر سیاسی و نظامی از اسرائیل حمایت می‌کند اما چنانچه اسرائیل این حمله تروریستی را در کرمان مرتکب شده باشد، بعید است این کار را با هماهنگی آمریکا انجام داده باشد. در واقع، اقدامات بی‌پروا و تروریستی اخیر اسرائیل عمدتاً با هدف «قرار دادن دولت آمریکا در یک عمل انجام شده» صورت می‌گیرد و هدف آن نیز ایجاد فضایی است که در آن آمریکا ناگزیر با ایران وارد یک درگیری مستقیم نظامی شود. از این رو، وجود هماهنگی میان اسرائیل و آمریکا بر سر این موضوع خاص را محتمل نمی‌دانم. اسرائیل یک هدف «روانی» و در امتداد آن یک «هدف نظامی-راهبردی» را از چنین اقداماتی دنبال می‌کند. هدف روانی این است که تصمیم‌گیران در تهران مجبور شوند - تحت فشار افکار عمومی - بین حفظ «وجهه و توان بازدارندگی» خود و «ورود به درگیری مستقیم در منطقه» یکی را انتخاب کنند. هدف نظامی- راهبردی هم این است که جنگ را از مرزهای خود دور کنند و در نهایت به سمت خاک و منافع ایران بکشانند. اسرائیلی‌ها احتمالاً به این نتیجه رسیده‌اند که بازه زمانی محدودی برای ادامه جنگ در غزه برای‌شان باقی مانده است و به زودی مجبور خواهند شد تحت فشار افکار عمومی جهان و فشارهای سیاسی از جانب برخی متحدین غربی خود، پذیرای آتش‌بس شوند. از این رو، می‌خواهند با گسترش جنگ و افزایش بازیگران در هر ۲ جبهه، این سناریو را بهم بزنند و در نهایت جنگ «اسرائیل-غزه» را به جنگ «ایران-آمریکا» تبدیل کنند.
اینکه در بُعد نظامی یا امنیتی چه پاسخی از جانب ایران مناسب است، پرسشی است که مقامات نظامی و امنیتی باید به آن بپردازند. در این راستا، آنچه تاکنون از رفتار ایران مشاهده شده، این است که به آسانی در دام واکنش‌های احساسی و هیجانی نمی‌افتد. یعنی از مولفه‌های «زمان» و «شیوه پاسخ» - که ۲ مولفه مهم در محاسبات نظامی و امنیتی هستند - به صلاحدید خود استفاده می‌کند. از این رو، در این حوزه توصیه‌ای ندارم اما به عنوان یک تحلیل‌گر در حوزه دیپلماسی و حقوق بین‌المللی معتقدم ایران می‌تواند از فضای کنونی برای اثبات و عیان کردنِ رابطه تنگاتنگ میان اسرائیل و گروه‌های تروریستی تکفیری استفاده کند. ما می‌دانیم که میان اسرائیل و گروه‌های تروریستی در شرق کشور رابطه همکاری تنگاتنگی برای ارتکاب عملیات‌های تروریستی در خاک ایران برقرار بوده و این موضوع حتی در رسانه‌های مهم بین‌المللی - مانند نشریه فارین پالیسی - نیز گزارش شده است. رژیم اسرائیل با گروه‌های تجزیه‌طلب کُرد - مانند گروه تروریستی پژاک - روابط نزدیکی دارد و بعضاً برای ارتکاب عملیات‌های تروریستی در خاک ایران با آن‌ها همکاری امنیتی داشته است. ما می‌دانیم رژیم اسرائیل با گروه‌های تروریست تجزیه‌طلب در استان خوزستان - مانند گروه موسوم به «الاحوازیه» که شهروندان و سربازان وظیفه ایران را مورد حملات مرگبار قرار داده‌اند - سابقه حمایت و همکاری دارد. ما می‌دانیم اسرائیل از اعضای گروه تروریستی «مجاهدین خلق» برای ترور دانشمندان هسته‌ای و ارتکاب حملات پراکنده تروریستی به صورت مستقیم استفاده کرده است. ما می‌دانیم اسرائیل در جنگ سوریه، همواره از گروه‌های تروریستی و تکفیری فعال در این کشور حمایت کرده و - طبق برخی گزارشات - به آن‌ها خدمات لجستیکی، اطلاعاتی و حتی پزشکی ارائه کرده‌ است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار