ابوالفضل ظهرهوند
سفیر پیشین ایران در افغانستان
در سال اخیر و بعد از گذشت دو سال از برکناری عمرانخان از سمت نخستوزیری پاکستان، بالاخره انتخابات سراسری در این کشور برگزار شد و ۱۲۷ میلیون نفر واجد شرکت در انتخابات در ۹۰ هزار مرکز رأیگیری دعوت به ریختن آراء خود به صندوقها شدند. توجه داشته باشید که ز یک هفته قبل از انتخابات، عمران خان به دادگاه محلی احضار شد و برای وی طی احکامی ۱۴ سال و هفت سال حکم حبس صادر شد که یک فضای منفی روانی ایجاد شد و نشان داد که ارتش میخواهد حزب منتسب به وی را به هر نحوی که شده به حاشیه براند. در این راستا عمران خان یک بیانیه ویدیویی منتشر کرده و در آن اعلام کرد که مردم باید در انتخابات حضور حداکثری داشته باشند. در این میان ارتش پاکستان در برخی از مناطق و حوزههای رأیگیری اقدام به خطدهی کرده و اعلام کرده بود که مردم باید به یک سری از حوزههای مشخص بروند و رأی خود را در آنجا به صندوق بیندازند که این مساله هم باعث ایجاد شائبههایی شد. همچنین ارتش اعلام کرده بود که اعلام نتایج نهایی انتخابات دو هفته به طول میانجامد که این اقدام هم اساساً برای اولینبار مطرح شد؛ چراکه در ادوار گذشته نهایتاً ظرف یک روز بخش اعظمی از آراء خوانده میشد و نتایج را به گونهای اعلام میکردند. در این میان دادهها نشان میدهد که ارتش پاکستان به دنبال روی کار آوردن نوازشریف و جناح آن بود که به هر ترتیب در نهایت شهباز شریف در این انتخابات پیروز میدان اعلام شد و اواسط اسفند ماه سال گذشته به عنوان نخستوزیر پاکستان سوگند یاد کرد. درست است که حزب تحریک انصاف دیگر وجود خارجی ندارد، اما طرفداران آن به نامزدهای همسو با عمران خان رأی دادند که این موضوع به نظرم ارتش پاکستان را با چالشهای زیادی روبهرو کرده است. در سال اخیر، افغانستان به صورت کاملاً واضح از پاکستان فاصله گرفت. کابل و اسلامآباد با یکدیگر توافق کرده بودند که طالبان پاکستان از این کشور خارج و در افغانستان مستقر شوند اما در نهایت چون ابعاد خبر آن درز نکرده بود، در اصل یک توافق پشتپرده را شاهد بودیم که در نهایت این مهم محقق نشد. از سوی دیگر، برخی از جریانات به شمال پاکستان منتقل شدند و در این راستا طالبانِ تاجیک و پشتون هم با یکدیگر وارد تقابل آشکار شدند و طالبان پشتون که از جنوب به شمال آمده بودند، دست برتر را گرفتند. ادامه اختلاف میان جریانهای غیرطالبان هم یکی دیگر از مسائل مهم در سال گذشته بود و در نهایت این طیفها نتوانستند دور یکدیگر جمع شوند. این در حالیست که در این فضا، پاکستان حدود یک میلیون تبعه افغانستان را اخراج کرد که باعث اختلاف میان کابل و اسلامآباد شد. مساله مهم دیگر بحث عدم شناسایی طالبان توسط جامعه ملل بود که هند هم در این راستا سفارت افغانستان در دهلی نو را تعطیل کرد و این مساله را باید در کنار موضوع بلاتکلیف بودن تحصیل و کار زنان قرار داد. از منظر دیگر، بحث فقر همچنان در افغانستان مطرح و قابل لمس است و این موضوع موجب به راه افتادن موج مهاجرت به سوی ایران و سایر کشورهای منطقه شده است. رشد جریانات تکفیری در شرق افغانستان مانند ننگرهار هم یکی از مهمترین موضوعاتی سال ۱۴۰۲ است که همین مساله میتواند در سال جدید به یک معضل جدی تبدیل شود. در افغانستان مرکز قدرت به قندهار برده شده اما کابینه سیاسی در کابل استقرار دارد که نشان میدهد محور اصلی قندهار بوده و در آنجا تصمیمات اصلی گرفته میشود. این در حالیست که چین هم در افغانستان سرمایهگذاریهای خاص خود را انجام داده که باید آن را یک تحول مهم دانست که میتوان آن را یک چرخش محسوس از سوی چینیها قلمداد کرد.