کد خبر: ۲۷۰۷۹
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۵
وقتی می‌گویند شرایط اقتصادی ایران سخت است، به واقع شرایط سختی پیش روی اقتصاد کشور است.
اگر در پارادایم قبلی فکر و کار کنیم، سخت‌تر هم می‌شود، پارادایم قبلی، پارادایمی بود که دولت نفت می‌فروخت، درآمد داشت، طرح‌های عمرانی را اجرا می‌کرد، پیمانکاران طرح‌ها را اجرا می‌کردند و پول از دولت می‌گرفتند.
 این شرایط و پارادایم دیگر وجود ندارد. این پارادایم در سال 95 وجود ندارد و در 10 سال آینده هم ممکن است وجود نداشته باشد، بنابراین پارادایم و نگرش جدیدی لازم است که در آن نگرش جدید، مهندسان، کارآفرینان و متفکران صحنه اقتصادی به خوبی باید توسعه‌گرا باشند در کشور ما باید خیلی چیزها ساخته شود، بنابراین این نیروی فکری را باید حرکت داد تا ببینیم چه را باید توسعه دهیم.
از سوی دیگر، در پارادایم بعدی، منهای 15 سال گذشته، ذهنیت متمرکز روی داخل بوده است؛ این در حالی است که ما باید صادرات‌گرا باشیم و ببینیم چگونه می‌شود صادرات را توسعه داد.
حرکت‌هایی شروع شده، تجربیاتی کسب شده، ولی همواره به دلایل مختلف با یک‌سری افت‌هایی همراه شدیم.
در این تغییر نگرش، هم باید بخش خصوصی نگرش خود را عوض کند که انتظاراتش از دولت و خودش چیست و هم دولت باید نگرش خود را تغییر دهددو من فکر می‌کنم دولتی‌های ما مثل ارباب عمل می‌کردند که پیمانکاران از دولت پول بگیرند و کار خود را انجام دهند و امر و نهی کنند. این نگرش باید عوض شود.
 اگر دولت بخواهد مملکت را بچرخاند، باید زیر دست و بال توانمندان بخش خصوصی را که می‌توانند مملکت را بچرخانند، بگیرد. این یک شیفت ذهنی سخت است. آن ذهنیت قبلی در دستگاه‌های ما رسوب کرده است و مشکل مدیریتی که در سازمان‌ها وجود دارد، مشکل تغییر ذهنیت است.
 ما در پارادایم جدید اگر بخواهیم با ذهنیت قبلی کار کنیم، مملکت به گِل می‌نشیند؛ مگر این‌که هم بخش خصوصی فکر خود را عوض کند و دست به ابتکار بزند و هم دولت نگرش خود را عوض کند که چطور می‌تواند به بخش خصوصی کمک و راه را باز کند.
برای گذار از این پارادایم به یک وفاق و یکپارچگی نیاز است. این برون‌گرایی یک تحول فکری در اقتصاد ماست؛ چراکه تا قبل از این همواره راجع به خودکفایی فکر می‌کردیم؛ در صورتی که جامعه بشری این‌طور فکر نمی‌کند و ما باید تبادل علم، فناوری، کالا و خدمات با بیرون داشته باشیم.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار