کد خبر: ۳۲۸۰۶
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۹

کورش شرفشاهي

روزنامهنگار

انتخابات مــصداق مردمسالاري است و هر گاه که انتخاباتي برگزار ميشود، بايد به نتيجه آن احترام گذاشت. يک نفر احمدي نژاد را قبول ندارد، ديگري با فلاني ميانه اش خوب نيست و يکي هم در انتخابات شرکت کرده و کلي هم پول خرج کرده، اما ضرر کرده چون حسن روحاني راي آورده است. در اين شرايط بايد چه کار کرد؟ دموکراسي حکم ميکند که بايد به راي اکثريت مردم احترام گذاشت و به حمايت از کسي پرداخت که با راي مردم روي کار آمده است. حداقل اين است که اگر هم حمايت نميشود، چوب لاي چرخ گذاشته نشود. اما گويا شعار دموکراسي ميدهيم و درعمل تفکرات خودخواهانه را دنبال ميکنيم. براي ما مفهوم دموکراسي اين است که بايد نظر من حاکم شود و در غير اين صورت، بلايي را نازل ميکنيم تا به حضور نماينده تفکر من رضايت دهند.البته اين شرايط در تماميجهان وجود دارد و نمونههاي بسياري را ميتوان مثال زد که آخرين نمونه برجسته اين تفکرات خودخواهانه، اتفاقي است که در مصر پس از انقلاب افتاد و ديديم که محمد مرسي رييس جمهوري که با راي بيشتر مردم برگزيده شده بود، به دنبال کودتايي نظاميبه زندان افتاد و پس از آنکه دادگاه مصر حکم اعدام مرسي را صادر و مفتي مصر نيز آنرا تاييد کرد، به اين منتخب مردم مصر رحم کرده و با يک درجه تخفيف، وي را به حبس ابد محکوم کردند تا مردم مصر نتيجه دموکراسي را ببينند. اما با کمال تاسف دموکراسي در کشور ما نيز زياد جواب نميدهد. با نگاهي به گذشته متوجه ميشويم که تخريب و توهين به منتخب مردم، امري عادي است که البته بي پاسخ هم نميماند و دولتمردان نيز جواب دندان شکني به تخريب کنندگان ميدهند.البته اگر اين توهينها و تخريبها کنترل شده باشد و مراقب باشيم که منافع ملي را زير سوال نبرد، شايد امري طبيعي به نظر برسد، اما وقتي در قالب توهين و تخريب منافع ملي را زير سوال ميبريم، بايد بدانيم که زنگ خطر عبور از خط قرمزها به صدا در آمده و بايد قدري رفتارمان را کنترل کنيم.امروزه فيشهاي حقوقي برخي از مديران به سوژه روز تبديل شده است. عده اي مبالغي دريافت کردهاند که نبايد ميگرفتند و بي شک بايد اين عده را شناسايي و برکنار کرد. اما قرار نيست بهاندازه اي به اين قضيه دامن بزنيم که کل مديران نظام را زير سوال ببريم.امروزه سايتها، خبرگزاريها و روزنامههايي را ميبينيم که از عناوين کلي براي حقوق مديران صحبت ميکنند به نوعي که گويا تماميمديران ارشد نظام حقوقهاي کلان ميگيرند. لحن و گفتار اين خبرگزاريها و سايتها به نوعي است که ماهيت و رويکردشان مشخص است و ميخواهند دولت را تخريب کنند. اما نميدانند که شاخه اي را ميبرند که رويش نشستهاند. همين رسانهها بارها از اينکه برخي سوژههاي رسانهها، دستاويز رسانههاي بيگانه شود، ابراز تاسف کردهاند اما تنها دليلي که داشتند اين بود که همفکرانشان در معرض اتهام بودند و اکنون که رييس دولت از آراي آنان بيرون نيامده است، به دنبال بهانه اي هستند تا همه چيز را زير سوال ببرند. تا امروز حتي يک بار هم نشده که روزنامههاي کيهان، وطن امروز، رسالت، جوان و روزنامههاي با اين تفکر يا خبرگزاريهاي فارس، تسنيم، مهر و خبرگزاريهاي همسو يا سايتهاي بولتن، جهان، رجا، مشرق، الف و سايتهايي از اين قبيل به اخبار و تحليلهايي که عليه کشورمان در بي.بي.سي ميشود اشاره کرده باشند. هرگز از اينکه خط خبري آقايان چه بلايي به روزگار نظام اسلاميآورده و چه ادبياتي عليه کشورمان به کار ميرود، سخني به ميان نياوردهاند. به نظر ميرسد که رسانههاي به شدت راست، مدتي است که بخش بين الملل شان را تعطيل کردهاند و براي هجوم عليه دولت، دست به دست هم دادهاند و هيچ چيز هم برايشان مهم نيست. جالب اينجاست که خبرگزاري فارس هر از چند گاهي يک فيش حقوقي را منتشر ميکند و به نوعي اين تخريب را مديريت ميکند که گويا بايد منتظر روزهاي بدتر از اين و فساد در ردههاي بسيار بالاتر! هم باشيم. اين رسانهها اخبار همديگر را پوشش ميدهد و براي بزرگنمايي اين فيشهاي حقوقي از هيچ کوششي دريغ نميکنند. اين رسانههاي داخلي که به واسطه مصاحبه يکي از مسوولان يا صاحب نظران با برخي از رسانههاي انگليسي يا آمريکايي، عليه آن فرد مصاحبه ميگيرند، يادداشت مينويسند و تحليل ميدهند، امروز هيچ نگراني ندارند که چه بلايي به روزگار نظام اسلاميميآيد و تاکنون چه عناويني در رسانههاي آن طرف آب عليه کشورمان به کار رفته است. بسياري از اين رسانهها در دولت قبل که فسادهاي آنچناني رخ داد، سينه چاک نميکردند. در حالي که اگر تماميحقوقهايي که اين مديران متخلف گرفتهاند، تجميع شود، بهاندازه يک صدم اختلاس سه هزار ميليارد توماني يا پول نفتي که بابک زنجاني مال خود کرده و پس نميدهد، نميشود.نکته مهمتر اينکه چرا اين رسانهها به رسالت خود عمل نميکنند و پرداختيهاي دولت قبل را افشا نميکنند؟ چرا آن پرداختيها را با اين موارد مقايسه نميکنند؟ و چراهاي بسياري که ريشه در تسويه حسابهاي جناحي دارد. اما به نظر ميرسد که تمامياين اتفاقات به انتخابات 96 ربط داشته باشد. خط خبري اين رسانهها اين است که تفکر خود را به مردم تحميل کنند. در اين رسانهها مطرح ميشود که دولت يازدهم يک دوره اي است و به دنبال آن اتهامات از در و ديوار نازل ميشود. غافل از اينکه هر دولتي راس کار باشد، به قول مقام معظم رهبري، دولت نظام است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار