کورش شرفشاهي
مدتهاست تسويه حسابهاي جناحي و سياسي چشمها را بسته و باعث شده که نه تنها واقعيتها ديده نشود، بلکه پا را فراتر ميگذارند و به تخريب و توهين روي ميآورند. از روزي که حسن روحاني با حمايت اصلاح طلبان توانست رياست دولت يازدهم را به دست بياورد، برنامههاي جديدي در تماميعرصههاي مديريتي پيش بيني کرد که البته اصل کار را بر ديپلماسي خارجي گذاشت زيرا مدتها بود که تحريمها، اقتصاد بيمار ايران را آزار ميداد. تحريمهايي که مسبب اصلي آن يعني محمود احمدي نژاد، در ماههاي پاياني دولتش بر تاثيرگذاري آنها اعترافي تلخ کرد. البته منظور از اقتصاد بيمار ايران، اقتصادي است که به شدت وابسته به دولت بوده و با توجه به ابلاغ سياستهاي مقام معظم رهبري در مورد جدي گرفتن اصل 44 قانون اساسي، همچنان سايه سنگين دولت بر اقتصاد، باعث گلايه شديد بخش خصوصي شده است. در اين شرايط هرچقدر مذاکرات هسته اي به نتايج نهايي خود نزديک ميشد، عده اي به نام دلواپس سعي در تخريب آن داشتند. اما به محض آنکه مذاکرات به نتيجه رسيد و دست دلواپسان خالي شد، به سراغ اقتصاد رفته و تاکيد کردند که دولت يازدهم اقتصاد کشور را به فراموشي سپرده و نقطه ثقل خود را بر سياست خارجي گذاشته است. منتقدان سعي داشته و دارند تا اثبات کنند که دولت يازدهم اقتصاد را فراموش کرده و در سياست غرق شده است. اما آمارها چيز ديگري ميگويند. خط توليد خودرو داخلي افزايش 950 دستگاه را تجربه ميکند، قرارداد خريد هواپيما از بويينگ و ايرباس، افزايش توليد و صادارت نفت، رشد داراييهاي خارجي و بسياري موارد ديگر که قابل انکار نيست، بيانگر آن است که دولت يازدهم در عرصه اقتصاد نيز همپاي سياست خارجي حرکت کرده است. اگرچه بايد بپذيريم که عملکرد دولت در برخي موارد ايده آل نبودهاما از دولت دهم جلوتر رفته است. با اين وصف بايد به اين سوال پاسخ داده شود که چرا منتقدان دلواپس، به سراغ اين پيشرفتها نميروند و دايم به دنبال يافتن روزنه اي براي تخريب هستند تا از کاه، کوه بسازند؟ بي شک اين رفتارها دلايل خاص خودش را دارد. آنها در عرصه انتخابات با وجود داشتن پنج گزينه، عرصه را به حسن روحاني واگذار کردند و اکنون سعي دارند به هر بهانه اي که شده، کارشکني کنند که ابزار اين کارشکني، فرافکني است. تاکنون کداميک از دلواپسان به جزييترين پيشرفتهاي دولت يازدهم اشاره کردهاند؟ به قول جهانگيري معاون اول رييس جمهور، چرا عده اي از پيشرفتهاي دولت عزا ميگيرند؟ چرا بايد نگاه سياه به تلاشهاي مسوولان نظام داشته باشيم؟ آيا دلواپسان نميدانند در فضاي فعلي که مردم نيازمند اميدواري هستند، کاشتن تخم ياس و بدبيني، دشمني و بدبيني به بار ميآورد که به نفع نظام نيست؟ البته بايد واقعيتها را بر زبان آورد و اگر مشکلي وجود دارد، با مردم به صراحت مطرح کرد. چرا همانهايي که انتقاد ميکنند و دلواپس هستند، در اظهاراتشان حداقل يکي از پيشرفتهاي دولت و صد البته کشور را در سه سال گذشته بر زبان نميآورند تا بدانيم به دنبال واقعيت هستند. دلواپسان بايد حداقل به يکي از پيشرفتهاي دولت اعتراف کنند تا باور کنيم که مغرض نيستند و دلشان به حال کشور ميسوزد. دلواپسان بايد ثابت کنند که به دنبال نشستن بر صندليهاي مجلس شوراي اسلامي، شوراهاي اسلاميشهر و روستا، پستهاي مديريتي يا رياست جمهوري نيستند و انتقاداتشان از سر دلسوزي است.