کد خبر: ۴۵۶۸۳
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۰
علی سرزعیم
تحلیلگر مسائل اقتصادی
یک شاخص «پوپولیسم» ساده کردن مسئله و دادن راه‌حل‌های ساده و دم‌دستی برای مسائل پیچیده و دشوار است.
مشکل بیکاری داریم و صنعت ما با مشکل روبرو است. چه کار کنیم؟ خوب روشن است! همه مشکل را به گردن قاچاق بی‌اندازیم و بگوییم اگر مشکل قاچاق حل شود هم مشکل صنعت و هم مشکل اشتغال حل خواهد شد.
در نگاه اول خیلی هم جالب است اما مشکل این است که فقط در نگاه اول خیلی جالب است و وقتی کمی به این راه‌حل فکر کنی می‏بینی که مسئله به این راحتی‌ها هم که به نظر می‌رسد نیست و قاچاق یک مسئله امنیتی و سیاسی نیست بلکه یک مسئله اقتصادی است و مشکل جای دیگری است.
مشکل پایین بودن کیفیت و بالا بودن قیمت تمام شده در مقایسه با دیگر رقبای جهانی راه‌حل‌های سختی را طلب می‌کند که چون نمی‌خواهیم به آنها فکر کنیم تلاش می‌کنیم از رقابت فرار کنیم.
برخی بنگاه‏های ما حتماً باید ورشکسته شوند، برخی بنگاه‌ها باید حتماً با هم ادغام شوند تا بتوانند قدرت رقابت یابند، برخی باید شریک خارجی بگیرند، برخی باید به طور خاص و مشروط و محدود حمایت شوند، بنگاه‌ها باید برون‌گرا شوند و فلسفه وجودی خود را تنها در درون مرزها تعریف نکنند.
البته وقتی نخواهیم این کارهای سخت را انجام دهیم به دنبال راه‌حل‌های (به ظاهر) آسان و دم‌دستی می‌گردیم و مردم را بی‌دلیل امیدوار می‌کنیم.
وقتی هم به اهرم‌های اجبارآمیز برای مقابله با یک مسئله اقتصادی متوسل می‏شویم مسئله پیچیده‏تر می‏شود.
مثلا اگر مبارزه با قاچاق تشدید شود و وجود کالای خارجی در داخل کمیاب شود، قیمت آن در بازار داخل بالا خواهد رفت و همین امر انگیزه قاچاق آن را بیشتر خواهد کرد.
مشکل «پوپولیسم» به عرضه «پوپولیسم» یعنی سیاستمداران برنمی‌گردد بلکه به تقاضای «پوپولیسم» که از سوی جامعه است برمی‌گردد.
از اقتصاد می‌دانیم که تقاضا عرضه خود را ایجاد می‌کند. تا وقتی «پوپولیسم» تقاضا داشته باشد حتما سیاست‌مداری ایجاد خواهد شد که پرچم «پوپولیسم» را برخواهد داشت. ما هم شیفته در پی او روان خواهیم شد و بعد از چند سال با گره توسعه نیافتگی بزرگ‌تری مواجه می‌شویم. حمایت‏گرایی در شرایط خاصی می‏تواند قابل دفاع باشد. توسعه کشورهایی مثل کره جنوبی با مساعدت سیاست‌های تجاری مشوق تولید و نوعی از حمایت‏گرایی ممکن شد. این حمایت‏گرایی باید کاملاً هدفمند و مشروط باشد. هدفمند به این معنی که تنها در بخش‏هایی صورت گیرد که تصور می‏رود اقتصاد می‏تواند مزیت نسبی یا رقابتی داشته باشد و نباید به صورت فراگیر اعمال شود. نکته دوم این است که این حمایت‏گرایی باید مشروط و عملگرایانه باشد یعنی برای دولت مشخص باشد که تا چه زمانی این حمایت اعمال خواهد شد و دقیقا منظور از موفق یا ناموفق بودن یک حمایت چیست؟ معمولاً صنایعی که مشمول حمایت می‏شوند گروه‏های ذینفعی تشکیل می‏دهند تا حمایت‏گرایی به بهانه‏های مختلف تداوم یابد. رویکرد دولت باید کاملاً روشن باشد که تحت چه شرایطی این حمایت ادامه خواهد یافت و یا قطع خواهد شد و دولت به اجرای این پیش شرط ملتزم باشد. البته باید اذعان کرد که اجرای موفق این سیاست، کاری نسبتاً دشوار است و کشورهای موفق در اجرای این شیوه هنوز کم هستند و شاید نسخه‏ای نباشد که همه بتوانند از آن دنباله‏روی کنند.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار