کد خبر: ۶۶۰۰۴
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۴
چند سال پيش وقتي که عازم آمريکا بودم هواپيماي ما برفراز اقيانوس اطلس در حال پرواز بود که متوجه شدم امروز روز عاشوراست و چون نتوانسته بودم در مراسم عاشورا در شهر خودم يعني خرم آباد شرکت کنم به همين خاطر مقداري خاک مخصوص و تميز داخل يک دستمال ريخته بودم و با خودم آورده بودم.
گِل گيران؛ شورانگیزترین آیین سوگواری در ماتم سالار شهیدان
چند سال پيش وقتي که عازم آمريکا بودم هواپيماي ما برفراز اقيانوس اطلس در حال پرواز بود که متوجه شدم امروز روز عاشوراست و چون نتوانسته بودم در مراسم عاشورا در شهر خودم يعني خرم آباد شرکت کنم به همين خاطر مقداري خاک مخصوص و تميز داخل يک دستمال ريخته بودم و با خودم آورده بودم. بد جوري بيقرار شده بودم؛ بلند شدم و به داخل آبخوري هواپيما رفتم. مقداری آب روی خاک ریختم و گل درست کردم و روي سر و صورت و شانه‌هايم ماليدم. بعد هم آمدم و سر جايم نشستم. بعضي‌ها کنجکاو شده بودند و با تعجب به من نگاه مي‌کردند، اما نگاه آنها براي من هيچ اهميتي نداشت، من نذرم را ادا کرده بودم و خيالم راحت شده بود. آنچه که خوانديد متن اظهارات يک نفر پزشک متخصص خرم آبادي است که در يک جمع دوستانه تعریف کرده بود.

به پیشواز محرم
همه ساله مردم مناطق مختلف لرستان با پوشيدن لباسهاي سياه و نصب بيرق عزا بر سر در منازل، مساجد، مؤسسات دولتي، اماکن عمومي‌و بازار به پيشواز ماه محرم الحرام مي‌روند. در روزهاي دهه اول محرم مردم با حضور در دسته جات سينه زني و زنجيرزني و نيز با اجتماع در مساجد و حسينيه‌ها و شرکت در مجالس روضه خواني و وعظ که توسط روحانيون و مداحان اهل بيت برپا مي‌شود به سوگواري مي‌پردازند.
طي اين چند روزدر بعضي معابر نيز نوع خاصي از موسيقي محلي به نام «چمري» نواخته مي‌شود که دل و جان عزاداران حسيني را تسخير و آنها را از خود بيخود مي‌کند. در روز هفتم محرم که به روز «تراش عباس» موسوم است عزاداران حسيني به اصلاح سر و صورت و استحمام مي‌پردازند و لباس تميز مي‌پوشند و به اين ترتيب آمادگي و شور و حال لازم را براي ورود به روز عاشورا پيدا مي‌کنند.

صبح عاشورا
روز عاشورا و از همان ابتداي روز مردم از خانه‌ها بيرون مي‌زنند. در خرم آباد مردها وارد حوضچه‌هاي گِل مي‌شوند و سراپاي خود را گِل مي‌گيرند.« در گِل فرو رفتن» و« به گِل نشستن» و «در گِل گرفتن» کنايه از درماندگي، بيچارگي، تعطيل شدن، ماتم وعزاست و زباني همگاني و رسانه‌اي عمومي‌است که از هر زبان وبياني گوياتر و رساتر است و در فرهنگ عامه مردم ما جايگاه ويژه‌اي دارد و به اين ترتيب است که مرد لر با«درگِل گرفتن» خود، سراپا زبان مي‌شود و در ماندگي و سوگواري و ماتم زدگي خود را در غم شهادت مظلومانه حسين (ع) و اصحاب پاک و بزرگوار او، به شيوه‌اي نمادين و مؤثر ابراز مي‌کند. حوضچه‌هاي گِل را پيشتر نوجوانان و جوانان محل، با نيتي از سر صدق و به قصد قربت و جلب محبت خاندان ائمه اطهار آماده کرده اند. آنها مقداري خاک رس را که با حرمت فراوا ن فراهم آورده و بيخته و الک کرده‌اند درون حوضچه‌هائي با آب طيب و طاهر و با گلاب به هم مي‌آميزند و گِل مخصوص مراسم را درست مي‌کنند. مردها به خصوص اگر در يک صبح زمستاني وارد حوض گِل شده باشند بايستي خود را به کنار آتش برسانند تاخشک شوند و بيمار نشوند.

نذر هيزم
هيمه و هيزم اين آتش را نيز همان نوجوانان و جوانان محله‌ها و بازهم از سر صدق و با خلوص نيت فراهم آورده‌اند و حتي پيشترها که سوخت غالب منازل هيزم بود، دوره مي‌افتادند و به در هر منزلي که مي‌رسيدند اين بيت را مي‌خواندند:

چوئي هيمه‌اي درانداس
نذر حسين و عباس (ع)
(تکه‌اي چوب و هيمه بياور و آن را نذر امام حسين و حضرت عباس(ع) کن)
اما امروزه به وسيله کاميون و از اطراف شهر هيزم آتش صبح عاشورا فراهم آورده مي‌شود که البته مسئولين شهر نيز براي اين منظور تمهيداتي به کار مي‌برند تا به درختان و جنگل اطراف شهر آسيبي وارد نيايد.
مردهاي هر محله پس از آنکه در کنار آتش خشک و گرم شدند، کم کم به راه مي‌افتند و در همان حال سينه مي‌زنند و دم مي‌گيرند:
يک دسته مي‌خوانند:

اي ذوالجناح با وفا پس کو حسين من؟

و دسته ديگر پاسخ مي‌دهند:

اي مرکب شير خدا پس کو حسين من؟

در اين هنگام زنها و بچه‌ها نيزکه بر روي سر و شانه‌ها خود و از روي لباس گل ماليده اند، به دنبال مردها به راه مي‌افتند. جويبار مردان و زنان عزادار محله‌ها در خيابانها به هم مي‌پيوندند و رودخانه آرامي‌را که مي‌رود تا کم کم به جوش بيايد و خروشان شود شکل مي‌دهند.

غمخانه‌اي به وسعت يک شهر
امان از اين سرنا. امان از اين دهل. امان از اين «چمري» که دارد مي‌نوازد و فاصله زمان و مکان را از ميان برداشته و عاشورا و کربلائي ديگر به راه انداخته است.
ساعاتي بعد خيل عزاداران حسيني از همه جا به مرکز شهر مي‌رسند. حالا ديگر نوحه‌ها گُل انداخته‌اند و نواي نوحه خوانان با حنجره‌هايي که معبر آوازها و ابيات و مراثي سوزناک و شورانگيز مداحان اهل بيت هستند، در فضاي شهري که سراسرغمخانه شده طنين انداخته است:

بزن بر سر که عاشوراست امروز
عزاي نوگل زهراست امروز

و خلق داغدار و سوگوار با آن دم گرفته اند. دست‌ها فراز مي‌شوند و با درد مندي هرچه تمام بر سينه‌هاي تب دار و تنگ فرود مي‌آيند. منظره مردان سراپا در گِل، روپ روپ سينه کوفتن‌هاشان، گرد و غباري که از گِل خشک شده به هوا بر مي‌خيزد، نواها و آواهاي طبل و سنج و دهل که در هم مي‌شوند و بر آسمان مي‌روند، شانه‌هايي که به سختي مي‌لرزند و سيل اشک‌هائي که بر گونه‌ها جاري شده اند، همه و همه تصويري بديع و در عين حال هول انگيز از محشر کبري و روز قيامت به دست مي‌دهند و در دلها هول و هراس مي‌اندازند، چه اين خيل آدميان مست و از خود بيخود، همان خونخواهان کشته دشت داغ وعطشناک کربلا هستند که آمده‌اند تا در ماتم عزيز زهرا(س) سنگ تمام بگذارند و فرياد وا حسينا سر دهند.

نماز عاشقي
مراسم ديگر به اوج خود رسيده است که گلبانگ اذان ظهربر مي‌خيزد و بنا به رسم محل توق شکسته مي‌شود. ناگهان جوش و خروش فرو مي‌نشيند و مردم آماده اداي نماز ظهر عاشورا مي‌شوند. همان نمازي که حسين در عين جنگ و در ميانه معرکه به جاي آورد و در آن حال سعيد بن عبدالله حنفي، از عالي‌ترين نمونه‌هاي پارسايي و شجاعت و فداکاري از وي محافظت کرد. آورده‌اند درست در همان لحظه‌اي که نماز امام به پايان رسيد، همزمان سعيد بن عبدالله نيز به روي زمين در غلطيد، چرا که پيکر رشيد و مردانه اش را تيرها و پيکان‌هاي دشمن در بر گرفته بودند. امام حسين سر سعيد را به دامان گرفت و سعيد در آن حال ازامام پرسيد: آيا من به عهد خود وفا کردم؟ و امام پاسخ داد: آري؛ چندان که تو پيشاپيش من به بهشت وارد مي‌شوي و در آن حال سعيد جان داد.
پس نمازگزارن عزادار سلام نماز را مي‌دهند و بعد از آن متفرق مي‌شوند و به سوي خانه‌هاشان مي‌روند تا خود را براي مراسم شام غريبان که ساعاتي ديگر و در آستانه غروبي دلگير و شبي غم انگيز برگزار مي‌شود آماده کنند.


نام:
ایمیل:
* نظر: