کد خبر: ۷۶۲۱۴
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۶

کورش شرفشاهی

روزنامه نگار

بی شک در تمام نقاط جهان آموزش و پرورش از اهمیت بسزایی برخوردار است و برای آنکه به این مهم به درستی پرداخته شود، باید معلمان توانایی لازم را داشته باشند اما توانایی کافی نیست و یک معلم باید عشق و علاقه لازم را به آموزش داشته باشد. افزون بر این ...نیازهای این بخش باید تامین شود که از محیط تا لوازم تدریس باید تهیه شود. اما نکته مهم در این بخش، داشتن مدیرانی توانمند و البته علاقمند است تا بتوانند چرخه آموزش و پرورش را کامل کنند. با این وصف سوال اینجاست که وضعیت آموزش و پرورش ما چگونه است و در چه مقطعی قرار داریم. نکته اول اینکه وزارت آموزش و پرورش بزرگترین وازتخانه کشور است که به تنهایی یک سوم کارکنان دولت را در خود جای داده و متاسفانه پرچالش ترین وزارتخانه است به نوعی که معلمان یا دست به اعتصاب می زنند یا مقابل مجلس تجمع می کنند چرا که قشر فرهیخته معلم با معضل معیشت نامناسب رو به رو است. از سوی دیگر اعتبار لازم برای این وزارتخانه وجود ندارد و مدارس با کمبود بودجه رو به رو هستند به نوعی که با وجود تاکید مسوولان عالی رتبه این وزارتخانه مبنی بر اینکه نباید از اولیا مبلغی دریافت شود، اما مدارس از اولین روز آغاز سال تحصیلی تا آخرین روز دست نیاز به سوی اولیا دراز می کنند و بخش قابل توجهی از اعتبار مدارس دولتی به وسیله اولیای دانش آموزان تامین می شود که این تنها بخشی از چالشهای این وزارتخانه است. اما همواره اوضاع مدیریت کلان وزارت اموزش و پرورش آشفته است و آخرین تحولات صورت گرفته در این وزارتخانه بیانگر عمق فاجعه است. تصور کنید که یک باره وزیر آموزش و پرورش استعفا می دهد و دلیل این استعفا، نامزدی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی است. معنای این رفتار نداشتن اعتقاد به آموزش و پرورش است. فردی که وزارت بزرگترین مرکز آموزشی کشور را برای تکیه زدن بر صندلی های سبز بهارستان به ثمن بخس واگذار می کند، نشان می دهد که این فرد از همان ابتدا علاقه ای در این زمینه نداشته و برای آنکه بیکار نباشد، پست وزارت را قبول کرده تا زمان انتخابات مجلس ، پست وزارت آموزش و پرورش را با نمایندگی مجلس تاخت بزند البته اگر رای بیاورد. نکته تاسف آور دیگر انتخاب سرپرست برای وزارت آموزش و پرورش است. سرپرست فعلی بیش از آنکه در عرصه آموزش و پرورش فعالیت کرده باشد، ید طولایی در عرصه های سیاسی و امنیتی دارد و بدتر اینکه هرگز در مدیریت کلان کشور حضور نداشته و از معاونت در استان فراتر نرفته است. این در حالی است که وزارت آموزش و پرورش معاونانی دارد که سالهاست در این عرصه حضور تاثیرگذار داشته و از آموزش ابتدایی تا معاونت را طی کرده و از چم و خم آموزش و مشکلات این وزاتخانه به خوبی آگاهی دارند. به راستی این چه وضع انتخاب و انتصاب است؟ اگر گمان کنیم این انتصاب مبتنی بر شایسته سالاری بوده، گزافه گویی است و بی شک سیاسی کاری حرف اول را در این انتصاب می زند. اما سوال این است که آیا حق داریم در آموزشی ترین وزارتخانه کشور، سیاسی کاری کنیم و مهمتر اینکه چه کسی این حق را داده است. اگر تا امروز علاوه بر وزارت کشور و برخی وازارتخانه های دیگر، وزارت علوم اسیر بازی سیاسی و باعث تعجب بود، اتفاقی نامبارک بود که به آن عادت کرده بودیم اما سیاسی کاری در وزارت آموزش و پرورش، باعث تعجب، تاسف و افسردگی است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار