می رسد روسها هم روش آمریکاییها در برخورد با علائق ژئوپلتیکی خود را دریافته اند. استفاده از ابزار دموکراسی یکی از اهرمهای است که کرملین از آن برای رسیدن به خواستههای ژئوپلتیکی اش بهر می جوید. این اقدام مسکو یک بار دیگر در خصوص دو منطقه خود مختار اوستیا و آبخازیا نیز تجربه شد که عملا این دو منطقه با همان روشی که کوزوو خو در از صربستان جدا کرد از گرجستان جدا شدند و باردیگر جهان شاهد استانداردهای دوگانه در برخورد با موضوعات هم بستر بود. در این میان بحث تحریمها علیه مسکو این روزها داغ است. از یک سو اروپای متحد با رهبری آلمان می گوید تحریم جدیدی علیه روسیه وضع نخواهد کرد و از سوی دیگر کشورهای چون مجارستان و صربستان می گویند به تحریمها علیه روسیه نمی پیوندند. فرانسویها هم قادر نیستند ناو میسترال را تحویل مسکو ندهند به همین جهت میان سیاستهای اعمالی و اعلامی شکاف ایجاد شده است. اگر اروپای متحد بخواهد به تحریمها علیه روسیه پایبند باشد قادر با تهدید خروج برخی از کشورهای پر جمعیت مانند مجارستان از حوزه خود رو به رو است و حتی سیاستهای توسعه اتحادیه به سوی شرق نیز عملا با گامهای روسیه به سوی غرب با چالش مواجه خواهد شد. به همین جهت به نظر می رسد برای حل بحران اوکراین و البته رفع تحریم تضمینهای امنیتی به مسکو و از جمعیت روس زبان و ارتودکس شرق این کشور بتواند تنها راه کار حل بحران باشد. اگر اروپاییها از خواستههای بلند پروازانه خود مبنی بر ورود کشورهای چون اوکراین به ساختارهای امنیتی یورو آتلانتیکی را از دستور کار خود خارج کنند عملا قادر خواهند بود باردیگر در میز مذاکرات با روسیه نشسته و چالشهای خانه مشترک اورپایی را حل کنند. یافتن مشتریهای جدید برای محصولات کشاورزی اروپایی به مراتب سخت از یافتن منابع محصولات کشاورزی برای جامعه 140 میلیون نفری روسیه خواهد بود و دریافت سرمایههای چینی برای توسعه بیشتر صنایع نفت و گاز روسیه نیز یک رویایی دور دست برای برای اقتصاد دانان روس نیست به همین جهت رویاروی با مسکو بدون در نظر گرفتن جغرافیای روسیه و همپیمانان این کشور در اتحادیههای اقتصادی بریکس و پیمان همکاریهای شانگهایی کمی ساده لوحانه به نظر می رسد .
* سید بهزاد اخلاق- کارشناس مسائل بین الملل