مسعود یوسفی
روزنامه نگار
حتما تا به حال برایتان پیش آمده است که وقتی به کسی تذکر می دهید که فلان کا را نکند در پاسخ تان بگویند: «ای بابا کار باید از ریشه درست شود»، « کشتی را با بارش می خورند اتفاقی نمی افتد آن وقت شما به ما پیله کرده اید که فلان کار را نکن یا فلان کار را بکن»، « حالا اگر ما این کار را نکنیم همه چیز درست می شود؟» و عبارت هایی از این قبیل. فکرش را بکنیم که اگر هر کدام از ما بخواهیم به امید و انتظار دیگری یا دیگران بمانیم که کارشان را درست انجام بدهند و با این تصور اقدام خلاف و نادرست خودمان را توجیه کنیم، سنگ روی سنگ بند نمی شود و اوضاع بدتر می شود و کار از پیش نمی رود. در مقابل اگر هرکسی کار خودش را تا آنجایی که برایش مقدور است درست انجام بدهد و همانطور که از دیگران توقع دارد که کارشان را درست و بی نقص به انجام برسانند خودش هم به همین نحو رفتار کند، امور جامعه و عالم تا حدود زیادی درست می شود و زمینه برای وقوع مفاسد و خلاف های بزرگتر از بین می رود. ریشه بسیاری از مشکلات ریز و درشت جامعه از همین تصور اشتباه ریشه می گیرد که همه ما توقع و انتظار داریم که دیگران کارشان را درست انجام دهند اما وقتی به خودمان می رسیم این تکلیف و توقع را از یاد می بریم. در توضیح این نکته باید گفت اختلاس ها و ارتشاء ها و دزدی های بزرگی که در کشور اتفاق افتاده باعث شده تا قبح عمل خلاف در جامعه کمرنگ شود و بعضی افراد به خودشان حق بدهند که چون تعدادی دارند در ابعاد کلان می برند و می دزدند و فساد می کنند پس فساد و عمل خلاف ما چندان به چشم نمی آید و اگر قرار است جامعه درست و اصلاح شود پس باید اول جلوی دزدی ها و فسادهای کلان گرفته شود. البته که بایستی از وقوع فساد و خلاف در ابعاد بزرگ جلوگیری شود اما به همان اندازه پیشگیری از ارتکاب عمل خلاف در سطح کوچک و در ابعاد کم هم مهم است. همه ما این مثل را شنیده ایم که تخم مرغ دزد شتردزد می شود. این ضرب المثل البته برای آن دسته از افرادی است که زمینه و استعداد ارتکاب خلاف های بزرگ را دارند.