عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در پی تصویب اجرای طرح یا پروژه ای به عنوان «برق امید» یا «برق مجانی» برای مشترکان کم مصرف، دکتر محمد طبیبیان - اقتصاددان پرآوازۀ ایرانی- که نام او با سیاست تعدیل اقتصادی در دولت هاشمی رفسنجانی (آغاز دهۀ 70 خورشیدی) گره خورده، آن را از مصادیق سُرنا زدن از سرِ گشاد آن دانسته و نوشته است: «راه و رسم مناسب رسیدگی به گروه اقلیت فروماندگان، کمک درآمدی است نه مجانی کردن پُرضایعه و پُرهزینه.»
به اعتقاد او «رسم منطقی این است که برای مردم، شغل و درآمد و توان خرید فراهم شود آن گاه نیاز به دریافت اعانه از مال خودشان را نخواهند داشت.»
به رغم 7 سال مسؤولیت در یک روزنامۀ اقتصادی و اظهار نظرهایی گاه و بیگاه در این حوزه، داعیه و تخصصی در این عرصه ندارم چه رسد به این که با اقتصاددان برندی چون دکتر طبیبیان قصد هماوردی در میان باشد اما به نظر میرسد در این فقره، دچار سوء تفاهم شدهاند یا اطلاعات درست به ایشان و دیگر منتقدان منتقل نشده چون بحث تشویق به مصرف کمتر و مدیریت مصرف برق به منظور جلوگیری از قطع برق و نیاز به تأمین قطعات فرسودۀ نیروگاهی در وضعیت تحریمی است و یارانه و اعانهای در کار نیست.
بر اساس میانگین مصرف برق، 8 میلیون و 400 خانوار ایرانی کمتر از آن مصرف میکنند و «کم مصرف» به حساب میآیند. 16 میلیون و 500 هزار خانوارهم به اندازۀ میانگین یا کمی بیش از آن مصرف میکنند و اصطلاح «خوش مصرف» برای آنها به کار میرود.
4 میلیون و 500 هزار خانوار هم پُر مصرفاند. برای این که کم مصرفها و خوش مصرفها پاسوز پُرمصرفها نشوند طرحی به عنوان «برق امید» را میخواهند اجرا کنند تا از آن 8 میلیون و 400 هزار خانوار که مصرف برقشان زیر میانگین است وجهی دریافت نشود و خوش مصرفها هم تشویق شوند کمتر مصرف کنند تا نیاز به قطع برق در برخی از مناطق و بازههای زمانی نباشد.
این طرح در واقع برای مدیریت مصرف و کاهش تلفات برق است و هیچ نشانی از اعانه و یارانه وصدقه در آن نیست تا بگوییم کمک درآمدی کنیم و آن را پُرضایعه یا پُرهزینه بخوانیم.
در تعریف «کم مصرف» هم گفتهاند در ایام گرم و در مناطق گرمسیر کمتر از 80 کیلووات ساعت و در مناطق گرمسیری با حدت کمتر از 150 تا 400 کیلووات ساعت.
برق امید به امید آن است که با تشویق به مصرف کمتر، پروژه هایی چون پنل خورشیدی مورد اقبال قرار گیرد و کاهش تعرفه های پلکانی به اجرا درآید.
این که در عمل چه خواهد شد از حد اطلاعات و حدس نویسنده خارج است اما این که تشویق به مصرف کمتر و رایگان ساختن برای کم مصرف ها را با ایجاد شغل و درآمد در منافات بدانیم، با هوش و دانشی که از دکتر طبییان انتظار و سراغ داریم سازگار نیست.
عدد 30 میلیون هم اغراق نیست. چرا که اگر 8 میلیون و 400 هزارخانوار درست باشد و هر خانوار را بین 3 تا 4 نفر درنظر بگیریم همین عدد 30 میلیون به دست میآید.
این یک قاعدۀ پیچیدۀ اقتصادی نیست. در زندگی روزمره هم وقتی فردی تنها یک قرص نان میخواهد در صف جداگانهای میایستد و در اخذ مالیات از پارهای درآمدها هم از عددی پایینتردریافت نمی شود یا خُرد است و این قاعده را چرا به برق یا گاز تسری ندهیم و خصوصاً آب که کمبود در آن، جبران ناپذیر است؟
اصل ایدۀ دکتر طبیبیان، نادرست نیست اما در روزگار تحریم و کرونا که شغل های موجود هم به خطر افتاده تا چه حد با واقع بینی اقتصادی مطابقت دارد؟