سلامت نیوز: دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی نوعروس و دامادها و نحوه مواجهه با آن یکی از دغدغههای مهم زوجین در قبل و بعد از ازدواج است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان،دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی نوعروس و دامادها و نحوه مواجهه با آن یکی از دغدغههای مهم زوجین در قبل و بعد از ازدواج است. همین مداخلههای نابهجا از عوامل مهم در اختلافات زناشویی بین زوج هاست. گرچه معمولاً والدین و اطرافیان بر این باورند که این دخالتها از سر خیرخواهی وخوشنیتی برای فرزندشان است، اما دخالتشان بازدهی معکوس داشته و تأثیر منفی در روابط زوجین به جا میگذارد. اختلاف بین خانوادهها، درگیری زوجین بر سر خانوادههای خویش، عدمآشنایی با مهارتهایی مثل مدیریت در زندگی و... از مهمترین معایب دخالت اطرافیان در زندگی زوجین محسوب میشود و گاهی منجر به طلاق هم میشود.
اسرار زندگی مشترک را فاش نکنید
فاش کردن اسرار و مشکلات زندگی مشترک برای اطرفیان نه تنها راهحل مناسبی نیست، بلکه مزید بر علت برای ساختن مشکلاتی دیگر است. بهترین فرصت برای بازگوکردن مشکلات خصوصی زندگی مشترک، صحبتکردن با یک فرد متخصص است تا بتوان از طریق مشاوره گرفتن از یک روانشناس، اختلاف و تعارضهای زوجین را حل کرد. وقتی از همسرتان و مشکلات فردیاش به خانواده خود میگویید، بذر کدورت و بد دلی را در دلشان نسبت به همسر خود میکارید و طبیعی است که دیگر ارج و قرب همسرتان در خانواده از بین رفته باشد.
جانبداری یک طرفه دردسرآفرین است
به ندرت دیده شده است که میان زوجینی اختلاف باشد و هر خانواده چشم بسته حامی فرزند خویش قرار نگیرد. چون به چشم هر مادر و پدری، فرزندشان در این مواقع بهترین هستند. پس باید به خاطر داشت که انتقالدادن مداوم اختلافهای زندگی مشترک به والدین یا اطرافیان گاهی منتهی به کدورت و حتی دخالتهای بیشتر هم میشود. امروزه در جامعه شاهد یکسری رفتارها و واکنشهای غلط و تکراری از همنوعان خود هستیم و به حتم بارها شاهد این بودهایم که زوجی به خاطر تعصب و جانبداری بیجا از خانواده خویش زندگی را به کام هم تلخ کردهاند.
همدلی در برابر درد دلهای دیگران
دهنبینی، یک موضوع مورد بحث و بارز است که اکثراً در بین خانمها بیشتر به چشم میآید. به خصوص وقتی در جمعهای خودمانی خود (مادر، خواهر، اقوام و...) مینشینند، کافی است یک نفر از همسر خود دلگیر باشد و کمی درددل کند تا شعله آتش او را شعلهورتر نکنند، انگار آرام نمیگیرند. باید این نکته را در نظر داشت که آدمها گاهی قصدشان از درددلکردن فقط سبکشدن است و تنها وظیفه ما همدلیکردن از طریق سکوت و احساس امنیتدادن به فرد مقابل است نه آنکه بخواهیم صرفاً بار سنگینتری بر دوش آنها بگذاریم. همدلی کردن مانند یک قرص آرامبخش است که میتوانیم به اطرافیان مان هدیه دهیم تا آنها را به آرامش دعوت کنیم.
در کل همدلی یعنی اینکه بدون قضاوتکردن، موضوع را از دید دیگران نگاه کنیم و از خودمان بپرسیم که اگر من جای آن شخص بودم چه کار میکردم؟ فرق همدلی با دلسوزی این است که همدلی، ارتباط را قوتیتر و صمیمیتر میکند، اما دلسوزی باعث از بین رفتن ارتباط میشود. چون دلسوزیکردن با قضاوتکردن همراه است و باعث خدشه دارد شدن رابطه میشود. اصلاً پیشنهاد نمیشود که با دیگران همدردی کنید، چون نه مسئلهای حل میشود و نه احساس فرد مقابل خوب میشود؛ بنابراین اگر کسی همدلیکردن بلد نبود که هیچ، اما اگر سعی در دخالت و اظهارنظر در مورد زندگی شما را داشت، باید در نهایت ادب و احترام از محبت و توجه او تشکر کرده و بگویید که تصمیم آخر را پس از مشورت با همسرتان خواهید گرفت.
مراقب دوستی خاله خرسه باشید
یک نکته مهم و قابل تأمل برای عروس و دامادهای تازه ازدواج کرده، این است که وقتی از خانواده خود جدا میشوند و زندگی متأهلی را آغاز میکنند، خودشان قرار است یک خانواده مبدأ را شکل دهند. پس با این تفاسیر هرکس در جایگاه خودش برای شما عزیز خواهد ماند. با این تفاوت که زندگی در گرو مدیریت و مهارت شماست. اگر رفتاری فراتر از این را داشته باشید دچار وابستگی هستید. این روزها درست زندگی کردن آنقدر سخت هست که نباید با رفتارهای ناآگاهانه خود باعث سختتر شدن زندگی خود و دیگران شویم. حتماً تا به حال ضربالمثل دوستی خاله خرسه را بارها و بارها شنیدهایم، اما آیا از خود پرسیدهایم آیا این ضربالمثل در رابطه با خودمان هم صدق میکند؟ درباره اطرافیانمان چطور؟ دوستی خاله خرسه یعنی کسی با خود خیال میکند که به دیگران محبت میکند، اما در اصل آنها را آزار میدهد. مثل محبتهای توخالی، محبت از روی چاپلوسی و... این سبک از محبتکردن حتماً نباید از سمت غریبه باشد؛ یعنی گاهی شاهد افرادی بودهایم که از دخالتهای کسی زندگیشان را از دست دادهاند و، چون فرد دخالتکننده یکی از اقوام آنها بوده، به خیالشان او را محرم راز پنداشته و تماماً خود را تسخیر افکار او کردهاند.
مهارتهای زندگی مشترک را بیاموزیم
ختم کلام اینکه زندگی خود را دریابیم. مهارتهای لازم برای مدیریت هرچه بهتر زندگی زناشویی را بیاموزیم تا ناچار نباشیم سر هر مسئلهای که پیش میآید از نظر دیگران استفاده کنیم؛ چراکه این اظهارنظرهای مداوم، ابتدا به شکل حمایت ظاهر شده و بعدها تبدیل به دخالت میشود. قطعاً خوب زندگیکردن یک هنر است و برای زندگیای سالم باید مهارتهای لازم را از افراد متخصص در این زمینه آموزش دید.