کد خبر: ۱۶۰۶۹۴
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۵

سهیلا طایی

کارشناس مسائل اجتماعی

طبق پیش بینی های سازمان ملل تا سال ۲۱۰۰, چهار میلیارد نفر به جمعیت جهان به دلیل افزایش تعداد بزرگسالان ۱۵ تا ۷۴ سال بیشتر میشود. در ۲۰ سال اخیر نسبت جمعیتی که در جهان در فقر مطلق زندگی میکنند، تقریبا نصف شده است. در همهکشورهای کم درآمد ۶۰ در صد دختران تحصیلات ابتدایی خود را به پایان میبرند. ۸۰ درصد مردم جهان به برق دسترسی دارند. در ۱۰۰سال گذشته مرگ و میر براثر بلایای طبیعی به کمتر از نصف کاهش یافته است. اگر روند اینچنین مثبت و رو به جلو هستند, چرا ایران ۴۰ سال پیش را بهتر میدانیم؟ چرا مادرانمان میگویند آن زمان مزه سیبها هم فرق داشت؟ چرا به گونهای از گذشته تعریف میکنند که انگار بهشت برین بوده و هرساله زندگیشان رو به افول رفته است؟ با آنکه تبعیض میان زن و مرد بیشتر بود, کودکان کمتر در مقابل بیماریها واکسینه میشدند و بسیاری تا ۵ سالگی بیشتر زنده نمیماندند, بهداشت عمومی بسیار ضعیفتر بود, خانه ها در مقابل زلزله و بلایای طبیعی مقاومت اندکی داشتند, فقر مطلق بیش از اینها بود, امید به زندگی بین ۵۰ تا ۳۰ سال بود، هرساله چند نفر در چالههای فاضلاب میافتادند و جان خود را از دست میدادند؟

پیش از این دنیا به دو بخش کشورهای کم درآمد و کشورهای پردرآمد تقسیم میشد اما امروزه دنیا به ۴ بخش تقسیم میشود و برچسبهای قدیمی دیگر کاربردی ندارند. چنانچه جمعیت دنیا را ۷ میلیارد نفر در نظر بگیریم، یک میلیارد نفر در کشورهای سطح یک، ۳ میلیارد نفر در کشورهای سطح دو، ۲ میلیارد نفر در کشورهای سطح سه و یک میلیارد نفر در کشورهای سطح چهار زندگی میکنند.بدین معنا که ۵ میلیارد نفر در کشورهای با درآمد متوسط زندگی میکنند؛ یعنی همان گستره استاندارد زندگی که ساکنان اروپای مرکزی و آمریکای شمالی دهه ۵۰ میلادی داشتند! در ایران فقر وجود دارد، اما این فقر نسبی است نه فقر مطلق. چند نفر پابرهنه هستند؟ چند نفر بدون خوردن هیچگونه مواد غذایی به خواب میروند؟ جهان امروز ما بهشت برین نیست، اما مراقب مقایسهها باشیم، مراقب حدهای افراطی باشیم که گاهی بهشدت ناعادلانه قضاوت میکنند. اگر جایی آن وسطها بین مردمی با درآمد متوسط زندگی میکنیم و خود را فقیر ندانیم, از بالا نگاه نکنیم, نگاه از بالا همه را یک سطح و اندازه نشان میدهد. از بالای طبقه ۱۵ ساختمان متوجه خودروی تولید امسال یا ۱۵ سال پیش نمیشویم، بلکه فقط یک خودرو میبینیم. در مورد فقر هم همین است کسی که از بالا نگاه میکند تمام داشتههای کم و متوسط را نداشته میانگارد.

نتیجه اینکه اوضاع کاملا بر وفق مراد نیست. صید بی حساب و بدترشدن وضعیت دریاها، سقوط بازار مسکن، جنگهای خاورمیانه و تروریسم و بحرانهای دیگر را نمیشود دستکم گرفت. نگاهی به آمار رسمی سازمان ملل نشان میدهد همهچیز در حال بهتر شدن است، اما آنقدرها که باید، در مطالب ژورنالیستی به آن پرداخته نمیشود و بیصدا و مخفی از پیشرفت بشر حرف میزنیم. در سال ۱۸۰۰ میلادی تقریبا ۸۵ درصد انسانها در فقر مطلق زندگی میکردند. سوئدیها از گرسنگی میمردند و کودکان بریتانیایی در معادن زغال سنگ زندگی میکردند, متوسط امید به زندگی ۳۰ سال بود و بسیاری برای ذخیره و انتقال غذا به کیسههای پلاستیکی دسترسی نداشتند و سطل آب و صابون در اختیار بخش خاصی از جامعه بود.

بیاییم به غریزه توجه بیشتر به بدیها غلبه کنیم، هرچند که ذهنمان معمولا از یادآوری بدبختیها و بیرحمیهای گذشته خود و بچههایمان خودداری میکند. اما همیشه میتوان حقیقت را در گورستانها پیدا کرد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار