سلامت نیوز-*حسین کرمانپور: امروز دومین سالی است که روز پزشک، مصادف با بحران کروناست. در یک سال و نیم گذشته، نه فقط پزشکان که سایر نیروهای درمان ازجمله پرستاران، بیشترین فشار ناشی از شیوع کرونا را تحمل کردهاند و همیشه آنها را با جایگاه رزمندهها در دوران جنگ مقایسه میکنند، اما حالا شرایط بهگونهای شده که دیگر نمیتوان این دوره را با دوران جنگ مقایسه کرد. در آن دوره، افراد، به دور از خانواده در میدان نبرد بودند و حالا افراد، بهویژه کادر درمان، نهتنها خودشان درگیر کرونا هستند، بلکه خانوادههایشان هم همپای آنها در معرض خطرند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، در جنگ، افراد براساس ایدئولوژی و اعتقاداتشان در میدان نبرد قدم میگذاشتند، اما حالا شرایط کمی متفاوت شده است. نمیتوان انکار کرد که بخش زیادی از فعالیت کادر درمان، از روی ازخودگذشتگی و فداکاریشان است. جنس کار کادر درمان، انسانی است. آنها هر روز با تعداد زیادی از افراد دردکشیده و بیمار در ارتباطند؛ بنابراین، بار عاطفی کارشان بسیار بالاست و آسیبهای زیادی برایشان رقم زده است. اگر نیروهای درمان، تاکنون در این شرایط دوام آوردهاند بهدلیل همان مرام و از خودگذشتگیشان بوده است؛ درحالیکه هر روز به تعداد بیماران افزوده و شرایط بحرانیتر میشود. شرایط بهگونهای شده که منبع انرژی این افراد در حال تخلیهشدن است، اگر متوجه میشدند بیرون از مراکز درمانی، برای رعایت پروتکلهای بهداشتی ارادهای جدی وجود دارد و با متخلفان برخورد میشود، قطعا منبع انرژیشان دوباره پر میشد، اما آنچه شاهد هستیم، نبود حمایت است. حتی اگر هم میگویند که مسئولان از این گروه حمایت میکنند، این حمایتها و به فکر بودنها برای کادر درمان ملموس نیست. در دوران دفاعمقدس، وقتی رزمندهای به میدان نبرد میرفت، میدانست درصورت شهید شدن، بنیادی، مرکزی یا سازمانی از خانوادهاش حمایت میکند. خیالش راحت بود که اگر نباشد، اعضای خانوادهاش تنها نمیمانند. اما حالا نیروهای کادر درمان چنین آرامشی ندارند. آنها اگر خودشان مبتلا شوند، بیماری را به درون خانواده میبرند و اگر کسی در این میان جانش را از دست بدهد، آنها خودشان را مقصر میدانند. با اینکه فشار زیادی روی این گروه است، اما حمایتی از آنها نمیشود؛ درحالیکه مهمترین حمایت برای این گروه، رعایت پروتکلها و دستورالعملهایی است که نقض آنها، منجر به بالا رفتن میزان مراجعه به مراکز درمانی میشود. در 18ماه گذشته شاهد بودم که بسیاری از افراد پروتکلها را شکستند و به خواهش و تمنای کادر درمان از وزیر بهداشت گرفته تا پایینترین سطح بخش درمان، توجهی نکردند. بسیاری از مراسم و تجمعها با عبارتهای فریبدهنده، «با رعایت پروتکلهای بهداشتی» برگزار و خیلیها مبتلا شدند.
سؤال اینجاست که از چهکسی میتوان شکایت کرد؟ چرا تاکنون قانونی تصویب نشده که با هنجارشکنان در قالب برگزاری مراسم و تجمعات، برخورد قانونی شود؟ اگر فردی در تالار عروسی مبتلا شد و جان باخت، آیا میتوان از مالک تالار شکایت کرد؟ پزشکی قانونی چهکسی را باید احضار کند؟ ما در این زمینه قانونی نداریم. ما بهعنوان کادر درمان هیچوقت در این زمینه حمایتی احساس نکردیم؛ نه از سوی صدا و سیما و نه در شبکههای اجتماعی. اخیرا ستاد ملی مقابله با کرونا، خیابانگردی را ممنوع کرده، اما آیا این اتفاق افتاد؟ خیر. آنها چیزی را مصوب میکنند که اجرا نمیشود. اینها چیزی جز سوءمدیریت نیست و تنها این تفکر را القا میکند که فقط میخواهند چیزی را مصوب کنند، اما دریغ از اجرا و نظارت. اوایل شیوع کرونا، یکی از مسئولان وزارت بهداشت تأکید کرد که قرنطینه کامل، مربوط به دوران قرون وسطی است؛ درحالیکه همین سیاست از سوی کشورهای توسعهیافته اجرا شد و توانستند تا میزان زیادی شیوع کرونا را مدیریت کنند. زمانی که کادر درمان میبیند بهطور یکپارچه، با اجرای پروتکلها از آنها حمایت میشود، احساس خوبی به آنها دست میدهد. در ایران اما این اتفاق نیفتاد، برای پرستاران و پزشکان، دیگر نفسی نمانده است.
اعلام محدودیتهای تردد بهگونهای شده که مردم یک روز قبل از ممنوعیتها به سفر میروند و یکی، دو روز بعدش هم برمیگردند. درحالیکه باید در همان روز این ممنوعیت اعلام و همان روز هم اجرا شود تا فرصتی برای سفر نماند. در بسیاری از کشورها مثل انگلیس و آلمان و ایرلند و... در بحران کرونا، مردم تا 500متر دورتر از خانههایشان اجازه تردد نداشتند، کافهها و رستورانها تعطیل بود و حمایتهای مالی لازم از آنها میشد. در ایران اما این اتفاق نیفتاد. به قول دکتر زالی، فرمانده ستاد ملی مقابله با کرونای تهران، اگر همین پولی که برای خرید دارو هزینه شد، خرج حمایت مالی از اصناف میشد، حالا کرونا در کشور، مدیریت شده بود. کادر درمان واقعا خسته و دچار آسیب روانی شده، میزان ابتلا و مرگها به هیچوجه کاهش پیدا نکرده است. بسیاری از پزشکان و پرستاران اطراف ما، به فکر مهاجرت، تغییر شغل و بازنشستگیاند. هر کدام با توجه به شرایط مالی و تحصیلی و موقعیتشان، به فکر خارج شدن از این مراکز درمانیاند. خشونت کلامی و فیزیکی در میان آنها بهویژه بعد از تعطیلات نوروز که فشار کار بسیار بالا بوده است، افزایش پیدا کرده و روزهای بدتری هم در پیش است. اصلا مشخص نیست که نظام سلامت چطور میتواند این وضعیت را مدیریت کند. کادر درمان نیروی متخصص است و نمیتوان به این سرعت، آنها را جایگزین کرد. کشورهای دیگر، برای جبران نیرو، شروع به جذب پزشک و پرستار از کشورهای دیگر کردند. برای ما این امکان مهیا نیست؛ بنابراین از نظر من تنها کاری که میشود در شرایط فعلی انجام داد، حمایت مالی از کادر درمان است. باید از مشوقهای مالی برای ادامه فعالیتشان استفاده کرد؛ برای مثال، سازمان مالیاتی اعلام کند که کادر درمان از پرداخت 80درصد مالیاتشان تا پایان پاندمی کرونا معاف هستند. هماکنون 17درصد از درآمد این گروه برای پرداخت مالیات صرف میشود، اگر آنها ببینند که به این شیوه از آنها حمایت میشود، آنها هم انگیزه بیشتری پیدا میکنند. این قانون برای ایثارگران وجود دارد؛ آنها چون در جنگ شرکت کرده بودند، از پرداخت مالیات هم معاف هستند. سازمان مالیاتی هم بیاید و این افراد را از پرداخت مالیات معاف کند یا میزان پرداختیشان را کم کند. راهحل دیگر هم درگیر کردن 3قوه مجریه، مقننه و قضاییه در ستاد ملی مقابله با کروناست، تا مردم بدانند که موضوع جدی است. در همین ستاد، قانون تصویب شود و همان روز هم با قانونشکنان برخورد شود. برای مسائل اقتصادی از این قوانین زیاد تصویب میشود. آیا اقتصاد مهمتر از سلامت است؟
* مدیر سابق روابط عمومی سازمان نظامپزشکی