یحیی آلاسحاق
رئیس اتاق ایران و عراق
نگاه به شرق یا غرب یا هر دو مسائلی است که باید در جای خود دقیقاً بحث شود ولی مساله مقدم بر اینها این است که نگاه و جایگاه تجارت و روابط اقتصادی جهانی، منطقهای و داخلی نسبت به امر تجارت و روابط اقتصادی چیست؟ تا زمانی که این رویکرد حل نشود این موارد بر جای خود باقی خواهد ماند، متأسفانه بعد از انقلاب یک رویکردی برعلیه تجارت و روابط اقتصادی شکلگرفته که حالت تابو پیدا کرده است.
بعضاً بهصراحت گفته میشود که مقوله تجارت غیر مولد و مانع خودکفایی و رشد و توسعه کشور است. هرکسی از نگاه خود به مقوله تجارت نگاه میکند اما کف بحث این است که موضوع تجارت در حاشیه است؛ یعنی هر تصمیمساز و تصمیمگیری که بخواهد تصمیمگیری کند اولین فدایی است که میشود در هر تصمیمی فدایی شود تجارت، روشها، مصادیق، قوانین و حضور و عدم حضور آن است.
از مصادیقی که میشود به در حاشیه بودن تجارت به آن اشاره کرد این است باید دید سفارتخانههای ما به چه میزان اقتصادی است و چقدر از سفرای ما اقتصادی بوده و هستند و به چه میزان شاخصهای اقتصادی ملاک تصمیمگیری آنها بوده است.در کل جهان ۵ رایزن اقتصادی داریم؛ با پنج رایزن اقتصادی ممکن است دیپلماسی اقتصادی جز اولویت اقتصاد ما باشد؟
یکی از مشکلات اساسی ما این است که رویکرد ما به روابط اقتصادی و مسئله تجارت از اول در ریل دیگری بوده و از این بابت خسارتها فراوانی دیده و میبینیم. اگر رویکرد اقتصادی و تمام سعی ما این باشد که صادرات محور باشیم، باید بدانیم که تجارت از باب تعامل و طرفینی است. یکی از افتخاراتی که در این دوره به سرانجام رسید بحث عضویت ایران در پیمان شانگهای است، اگر ما بخواهیم دستاوردهای این عضویت عملیاتی شود، باید با تکتک این کشورها، روابط اقتصادی و تجاریمان را به نتیجه برسانیم و سپس بگوییم که شانگهای مثبت بوده یا خیر.