گروه اقتصاد کلان: نرخ تورم در ایران که بهدنبال برجام در دولت اول روحانی، روند کاهشی به خود گرفته بود؛ با روی کار آمدن ترامپ و خروج از برجام، به روند کاهشی خود پایان داد و در دو سال گذشته هم اعداد و ارقام 40 درصدی را تجربه کرده است.
برجام که توانسته بود صادرات نفت ایران را از یک به دو میلیون بشکه در روز افزایش دهد، با حذف از معاملات اقتصادی و سیاسی ایران، جای خالی خود را به دولتمردان نشان داد؛ درواقع بررسی روند صادرات نفت ایران در چهاردهه اخیر نشان میدهد که فروش نفت ایران در سالهای اخیر حتی از سالهای جنگ تحمیلی کمتر بوده است و شاید به همین دلیل هم دولت سیزدهم که در ابتدای شروع به کار خود الزامی به احیای برجام نمیدید و متحدانی همچون چین و روسیه و کشورهای آمریکای لاتین را برای صادرات نفتی خود کافی میدانست؛ حالا در شرایطی که کارد شرایط اقتصادی مردم به استخوان رسیده، از گوشه و کنار اخباری از توافق دوباره با آمریکا پخش میکند؛ اخباری که هنوز صحت و سقم آن کاملا مشخص نیست اما تا همین حالا هم روند صعودی نرخ ارز را متوقف کرده است و چشماندازی که از احیای برجام و افزایش صادرات نفت وجود دارد، بالا رفتن درآمدهای ارزی ایران، بازگشت پولهای بلوکهشده در کشورها و امید به کاهش تورم تا دستیابی به تورمهای تکرقمی است.
به گزارش تجارت، نمیتوان انکار کرد که روابط سیاسی بین کشورها بر روابط اقتصادی آن ها تاثیر می گذارد. اخبار و تصمیمات سیاسی یک حرکت دومینوی در بازار ها ایجاد می کند. مثلا با بالا رفتن نرخ ارز شاهد تلاطم در بازار طلا، سکه و .. هستیم. به همین دلیل وقتی بازاری متلاطم میشود بر ارزش هر چیزی که ارتباطی با آن برقرار میکند اثر میگذارد. اخبار مثبت از برجام نرخ ارز را کاهش میدهد و خبرهای مربوط به تحریم بر بازار سرمایه اثر منفی میگذارد. تاثیر گرفتن بازار ها از اخبار و ارتباط بازار ها با هم قوی است. این موضوع بهخوبی توجیه میکند که چرا پس از وقوع انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی و تیره شدن روابط ایران با کشورهایی مانند آمریکا، صادرات نفت کاهش چشمگیری پیدا کرد و به ۷۱۵ هزار بشکه در روز رسید. پس از پایان جنگ، میانگین صادرات نفت ایران بهطرز قابل توجهی افزایش یافت اما سوءاستفاده از درآمدهای نفتی و اتخاذ سیاستهای پوپولیستی باعث فرصتسوزیهای چشمگیر در این سالها شد؛ در ادامه ایران با تحریمهای گسترده نفتی روبرو شد اما بعد از اجرای برجام در دولت یازدهم، صادرات نفت ایران از یک به دو میلیون بشکه در روز افزایش یافت. با وجود این از زمان خروج آمریکا به ریاست جمهوری ترامپ از برجام در سال 2018، صادرات نفت ایران محدود شد تا جایی که صادرات نفت حتی از سالهای جنگ تحمیلی هم کمتر شد. در واقع صادرات نفت ایران پس از ۱۳ آبان ۱۳۹۷ در مسیری نزولی قرار گرفت و کار به جایی رسید که جملاتی نظیر «نمیتوانیم حتی یک قطره نفت بفروشیم» به کرات از زبان مسئولان دولتی شنیده شد. البته پس از روی کار آمدن جو بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا، صادرات نفت کشورمان افزایش یافت؛ اما کشورهای واردکننده نفت ایران به چین، روسیه و آمریکای لاتین محدود بوده؛ حتی کشورهای اروپایی هم از ترس تحریمهایی که ممکن است به دلیل رابطه با ایران گریبانگیرشان شود، واردات نفت از ایران را متوقف کردند و در این مدت تنها کم و بیش اخباری از صادرات محدود نفت ایران به برخی کشورهای اروپایی منتشر شده است. در عین حال در سالهای گذشته کاهش تقاضای نفت از سوی چین، و افزایش صادرات نفت روسیه به چین، اصلیترین چالش ایران در صادرات نفت بوده؛ چراکه ایران همچنان بخش اعظمی از نفت خود را راهی شرق آسیا و به خصوص چین میکند. ایران همچنین در حال کمک به ونزوئلا برای افزایش صادرات نفت این کشور است؛ اما تا کنون و پس از خروج آمریکا از برجام، صادرات نفت به این کشورها نتوانسته به زمان اجرای برجام برگردد.
بررسی تورم در دولت یازدهم و در آستانه توافق مشترک
تورم تکرقمی از شعارها و وعدههای دولت یازدهم بود، ولی زمانی که روحانی دولت را تحویل گرفت این شاخص ۲۶ درصدی با تورم تکرقمی فاصله داشت؛ بهطوری در مردادماه ۳۵.۱ درصد بود و بعد از آن با افزایش در شهریورماه به ۳۶ درصد رسید، اما در ادامه روند کاهشی پیدا کرده و سال۱۳۹۲ با تورم سالانه ۳۲.۱ درصد به پایان رسید. این سال با ثبت تورم ۴۱.۷ درصدی در شاخص نقطهبهنقطه که بیانگر تغییر هزینه نسبت به مدت مشابه سال قبل است، پیش رفته بود که بالاترین حد نرخ تورم در سال ۱۳۹۲ بود. اما زمانی که دولت یازدهم اداره کشور را در اختیار گرفت تورم نقطهبهنقطه در مردادماه به ۳۸.۴ درصد رسید و در ادامه به روند کاهشی ادامه داد و به ۱۹.۶ درصد در اسفند رسید. سال ۱۳۹۳ نیز با کاهش و ثبات تورم همراه بوده است. تورم نقطه به نقطه در فروردینماه ۱۷.۶ ثبت میشود و با روند کاهشی به ۱۳.۲ در آبانماه آن سال نیز میرسد ولی در اغلب ماهها نرخ تورم نقطه به نقطه در کانال ۱۴ درصد قرار داشته و اسفندماه با نرخ ۱۴.۲ درصد تمام شد. تورم سالانه ۱۳۹۳ که با ۳۰.۲ درصد در فروردین شروع شده بود در اسفندماه به ۱۴.۸ درصد رسیده بود و کاهش ۱۵ درصدی را پشت سر میگذارد.
تحقق تورم تکرقمی نقطهبهنقطه با برجام
در سال ۱۳۹۴ و همزمان با مذاکرات برجام و توافقاتی بین ایران و آمریکا، شعار دولت مبنیبر تورم تکرقمی در شاخص نقطهبهنقطه محقق شد؛ به گونهای که در فروردینماه تورم ۱۴ درصد ثبت شده بود ولی با روندی که اغلب کاهشی طی بود در آذرماه به ۹.۹ درصد رسید و تورم تکرقمی بعد از مدتها به اقتصاد ایران آمد و سال نیز با تورم نقطه به نقطه ۸.۵ درصد تمام شد. البته تورم سالانه ۱۳۹۴ با اینکه کاهشی تمام شد اما تکرقمی نبود و از نرخ ۱۴.۵ درصد فروردینماه به ۱۱.۳ درصد در اسفندماه رسید. در سال ۱۳۹۵ با تکرقمی شدن تورم سالانه نیز همراه بود و نرخ ۱۰.۸ درصد فروردینماه این سال در خردادماه به ۹.۵ درصد رسید و در این زمان نه تنها تورم نقطه به نقطه بلکه سالانه نیز تکرقمی شد. این شاخص در اسفندماه کاهش بیشتری داشته و به ۶.۸ درصد رسید و از سویی دیگر تورم نقطه به نقطه سال۱۳۹۵ که با ۷.۷ درصد شروع شده بود در اسفندماه به هشت درصد رسید و در مقاطعی بیش از این کاهش داشته و نرخ ۵.۵ درصدی آذرماه ۱۳۹۵ نیز ثبت شد. در سال 1396 هم تورم تکرقمی به دست آمده در دو شاخص نقطهبهنقطه و سالانه در مقاطع مختلف از سال ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ در سال ۱۳۹۶ ادامه پیدا کرد و نرخ ۹.۴ درصد در تورم نقطه به نقطه فروردینماه و ۷.۲ درصد برای اسفندماه ثبت شد؛ تورم سالانه این سال نیز ۶.۹ در ابتدا و ۸.۲ درصد در پایان سال گزارش شد. اما در پی تلاش ترامپ برای خروج از برجام، آمریکا در روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ رسماً از برجام خارج شد که بهدنبال آن، دیگر خبری از از تورم تکرقمی نبود و بعد از حدود دو سال که ثبات و کاهش در تورم وجود داشت، این بار شاخص به طور قابل توجهی رشد کرد؛ سالی که تورم باز هم دورقمی شد و دلار از 3000 تومان تا ۲۰ هزار تومان هم افزایش یافت.
برجام حلال مشکلات اقتصادی نیست، اما چارهساز است
برجام یک فرصت برای کشور به حساب میآید و گشایشهایی به همراه خواهد داشت. در فضای واقعیات اقتصادی یکی از نتایج حائز اهمیت، توافق جهش در صادرات نفتی است که نقش ویژهای در بهبود شاخصهای اقتصادی خواهد داشت. لغو تحریمها برای بانک مرکزی این امکان را فراهم میکند تا به ذخایر ارزی کشور در خارج دست پیدا کند که همین مساله تاثیر روشنی بر نرخ ارز دارد. دسترسی به ذخایر ارزی و سرازیر شدن درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت به کشور ارزش ریال را تقویت میکند و هزینه تولید داخلی کاهش پیدا میکند و بهدنبال آن، ثبات در ارزش ریال هم از فشار تورمی کم میکند. از این رو اگرچه به گفته کارشناسان اقتصادی، برجام حلال تمامی مشکلات اقتصادی کشور نیست اما چنانچه شرایط خوب پیش برود، برجام میتواند ما را به شرایطی همچون قبل از تحریمها بازگرداند. درواقع اگر تحریمها برداشته شود و موانعی برای صادرات نفت ایران وجود نداشته باشد و بهانهگیریها تمام شود، به شرایط دهه های ۷۰ و ۸۰ باز میگردیم. به زبان ساده اگر امکان فروش نفت وجود داشته باشد و بتوانیم درآمد حاصل شده را خرج کنیم، میتوانیم به شرایطی مشابه سال ۱۳۸۹ بازگردیم. در شرایطی که نرخ تورم در سال 1392 تحت تأثیر امید به توافق از ۴۳ درصد به ۱۹ درصد کاهش یافت و و پس از توافق برجام به کمتر از ۷ درصد رسید اما با خروج آمریکا از برجام در عرض چند ماه به بیش از ۵۰ درصد افزایش یافت؛ سیاسیون و اقتصاددانان معتقدند که رفع تحریمها باید اولین اولویت دولت باشد تا بتواند در کوتاهمدت یکی از موتورهای اصلی رشد اقتصادی را روشن کرده و بهتبع آن تورم را کاهش دهد.