گروه اقتصادی: ایران با وجود داشتن ۷ درصد ذخایر معدنی جهان شامل ۳۷ میلیارد تن ذخایر قطعی، ۵۷ میلیارد تن ذخایر احتمالی و ۶۷ نوع ماده معدنی، نتوانسته از ظرفیت های این سرمایه خفته ملی استفاده بهینه کند.
به گزارش تجارت به نقل از مهر هشتم تیر ماه انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری برگزار میشود؛ با توجه به اهمیت مقوله اقتصاد در حکمرانی، در ادامه به بخشی از چالشهای اصلی بخش معدن به عنوان یکی از حوزههایی که همواره جایگزین درآمدهای نفتی مطرح بوده، پرداختهایم. البته باید اشاره شود که مشکلات بخش معدن در ایران فراوان است و در این مطلب تنها بخشی از این مشکلات ذکر شده است.
نفسهای سنگین معدن
ایران با وجود داشتن یک درصد جمعیت جهان اما دارای ۷ درصد منابع معدنی غنی دنیا شامل ۳۷ میلیارد تن ذخایر قطعی و ۵۷ میلیارد تن ذخایر احتمالی و ۶۷ نوع ماده معدنی است با این حال شاهد سهم بسیار کم و یک درصدی با بازدهی پایین بخش معدن در ارزش تولید کشور هستیم که این بیتوجهی سبب ایجاد رانت بسیار در ساختار این صنعت شده است. بر همین اساس به منظور ارتقا سهم این بخش بایستی اقدامات اساسی صورت گیرد تا این سهم به ۳ -۵ درصد ارزش تولید کشور برسد.
در ابتدا باید به عمده چالشهای این بخش اشاره کرد؛ آنطور که کارشناسان تاکید دارند یکی از مهمترین چالشهای بخش معدن، کاهش سرمایه گذاری به ویژه از سال ۱۳۹۶ به این سو است. متأسفانه با وجود ظرفیتهای فراوانی که در بخش معدن وجود دارد اما به دلیل عدم ریل گذاری مناسب این بخش نتوانسته آنطور که باید و شاید سرمایه جذب کند. این در حالیست که طبق برآوردها، بخش معدن میتواند ۶۰ درصد از درآمدهای حاصل از فروش نفت را پوشش دهد. از طرفی، با فرآوری نهایی مواد معدنی میتوان بهطور متوسط ارزشافزودهای بالغ بر ۱۰ برابر ارزش خام مواد معدنی ایجاد کرد.
چالش عمده بعدی در این بخش مربوط به وضعیت اکتشافات معدنی میشود. عدم سرمایهگذاری مناسب، ضعف در دانشزمینشناسی و کمبود اطلاعات و عدم بهکارگیری از روشهای نوین از جمله دلایل ضعف اکتشافی کشور عنوان میشود؛ از سویی دیگر کیفیت پایین عملیات اکتشافی به دلیل کمبود تجهیزات، بهرهوری پایین اپراتورهای داخلی، کمبود آزمایشگاههای اکتشافی و عدم نظارت دقیق بر فعالیتهای اکتشافی از چالشهای این بخش است که تا حد زیادی به سرمایهگذاری در این حوزه مربوط میشود. به اعتقاد کارشناسان برای حل این معضل باید نسبت به افزایش سرمایهگذاری، تغییر ساختارها، تقویت جدی سازمان زمینشناسی برای انجام اکتشافات سیستماتیک در پهنههای معدنی به منظور کشف ذخایر جدید معدنی اقدام شود.
مساله دیگر در این حوزه مربوط به گستردگی دامنههای رانت به ویژه در حوزه صدور مجوز، اکتشاف و بهره برداری میشود؛ آنطور که کارشناسان تاکید دارند عدم نظارت کافی، بنگاهداری سازمانها و شرکتهای دولتی و توسعهای و بلوکهکردن پهنههای معدنی، عدمشفافیت در ضوابط، عدم شفافیت در میزان استخراج و سپس بارگیری برای فروش و فرآوری مواد معدنی از جمله عوامل اصلی ایجاد رانت در بخش معدن و صنایع معدنی محسوب میشود.
موضوع دیگر که البته خود یکی از زمینههای افزایش رانت در بخش معدن نیز محسوب میشود، پرداخت سوبسید و یارانه زیاد به زنجیره تولید محصولات معدنی در ایران (از جمله یارانه انرژی) است. کارشناسان تاکید دارند که درآمد شرکتهای معدنی ناشی از رانت انرژی ارزانی است که استفاده میکنند که شامل آب، برق و گازمی شود چرا باید این شرکتهای معدنی از این رانت یارانه استفاده کنند؟ دولت چهاردهم اگر قصد دارد به صورت جدی معادن را ساماندهی کند باید ورود جدی به این مساله داشته باشد.
معادن ایران، سرمایه خفته/ ریشه مشکلات معادن ایران کجاست؟
ماشین آلات فرسوده از دیگر چالشهای عمده بخش معدن است که البته سالهای سال است که از سوی فعالان این حوزه مطرح میشود اما هنوز این مشکل حل نشده است. متأسفانه فرسوده بودن ماشین آلات، فرسایش و هزینه بسیار زیادی برای معدنکاران و کشور در زمینه سوخت و تأمین قطعات دارد. آنطور که مسؤولان وزارت صمت نیز اعلام کردهاند تقریباً بیش از ۱۵ هزار دستگاه ماشین آلات فرسوده در حوزه معدن داریم که بالای ۲۰ سال سن دارند؛ به اعتقاد کارشناسان فرسودگی ماشین آلات موجب تأخیر و کاهش سرعت فعالیت در معادن و به دنبال آن تولید میشود و به واسطه آن میتواند روی درآمد معدنکاران و درآمدهای ارزی کشور تأثیر منفی بگذارد در حالی که اگر ماشین آلات در این بخش نوسازی شود قطعاً روی تولید اثر مثبت خواهد گذاشت. نداشتن فناوریهای نو و به روز نیز از دیگر چالشهای بخش معدن کشور محسوب میشود؛ متأسفانه ایران در حوزه معدن، از فناوری دنیا عقب است و توان رقابت با بسیاری از کشورهای معدنی را ندارد. البته در این بین، نبود نظارت هم مزید بر علت شده است. این در حالیست که بنا به تاکید کارشناسان کاربرد فناوریهای نانو، زیستی و رباتیک و هوش مصنوعی به منظور افزایش بهرهوری و روزآمدی این بخش از ضروریات افزایش بهرهوری معادن بهویژه با توجه به رویکرد راهبردی توسعه اقتصاد دانشبنیان است.
مجهز نبودن به فناوریها نو از دیگر سو منجر به افزایش خام فروشی نیز در بخش معدن کشور شده است؛ این در حالیست که بنا به گفته محققان، ایران از نظر ذخایر مس، سرب، روی، نمک، گچ، گوگرد، آهن، اورانیوم، آلومینیوم و سنگهای تزئینی در صدر برترین کشورهای جهان قرار دارد اما فراهم نبودن مواردی همچون فقدان شبکه گسترده حملونقل، فناوریهای نو، ماشین آلات جدید و امثال آن جلوی رشد بخش معدن را گرفته و خامفروشی را به یک راهکار شایع تبدیل کرده است. باید توجه داشت که تبدیل مواد معدنی به محصول، از واردات کالاهایی نظیر فولاد، آلومینیوم و… جلوگیری کرده و تقویت این رویه نیز از خروج ارز از کشور ممانعت به عمل میآورد و صنایع تبدیلی هم باعث ایجاد ارزش افزوده میشود و صنایع پاییندستی را فعال میسازد که آنهم اشتغالزایی فراوانی به دنبال دارد و از این طریق، از تکنولوژیهای جدید برای استحصال مواد معدنی و تبدیل آن به محصولات فرآوریشده نیز به حد مطلوب استفاده میشود. همچنین به اعتقاد کارشناسان متوقف کردن سیاستهای جزیرهای و رانتی صادراتی خامفروشی و ایجاد واحدهای فرآوری و بهرهبرداری روزآمد میتواند به رفع این مشکل کمک کند.
طبق اصل ۴۵ قانوناساسی معادن جزو انفال و در اختیار دولت است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل کند. بهعبارتی هیچکس مالک معادن نیست و طبق شرایطی در مدت زمانی محدود و تعیینشده از آن بهرهبرداری میکند و موظف است در این مدت حق و حقوق حاکمیت که همان حقوق دولتی معادن است را بپردازد. بر این اساس، طبق ماده ۱۴ قانون معادن دارنده پروانه بهرهبرداری معادن باید درصدی از بهای مادهمعدنی موضوع پروانه را به نرخ روز در سر معدن بهصورت استخراجشده یا کانهآرایی و فرآوریشده در چارچوب بودجه مصوب با پیشنهاد وزارت صمت و تصویب شورایعالی معادن بهعنوان حقوق دولتی به وزارت متبوع پرداخت کند. با این حال از دیگر مشکلات بخش معدن باید به عدم محاسبه دقیق و البته عدم هزینه کرد حقوق دولتی معادن در توسعه زیرساختها و استانها اشاره کرد چراکه این درآمد باید به طور کامل توسط این وزارت برای توسعه صنایع معدنی هزینه شود. با این وجود، آمارها حاکی از آن است که درآمد ناشی از این قانون، در سالهای اخیر به طور کامل به وزارت صمت تخصیص داده نشده است. از طرف دیگر، مطالعات نشان میدهد که شیوه محاسبه حقوق دولتی معادن نه تنها بر استاندارد خاصی منطبق نیست، بلکه با تکمیل زنجیره ارزش معادن نیز در تناقض است. به صورت کلی نبود وحدت رویه و فرمول مشخص برای محاسبه حقوق دولتی معادن، عدم شفافیت در فرآیند جمعآوری اطلاعات معدنی، محاسبه حقوق دولتی همه معادن بر اساس میزان مندرج در پروانه بهره برداری، نظام مند نبودن تعیین قیمت پایه مواد معدنی و عدم بازگشت درآمد حاصل از حقوق دولتی معادن برای هزینه در بخش معدن از جمله چالشهای اصلی در حوزه مربوط به حقوق دولتی معادن میشود.
از سویی دیگر اشتغالزایی متلاطم این بخش و چالشهای کارگری زیاد از جمله چالشهای دیگر این بخش محسوب میشود. رعایت استانداردهای لازم در زمینه دستمزد و تعیین شرایط حقوقی و قانونی و منصفانه دستمزد کار باعث حل این چالش خواهد شد.