کد خبر: ۳۰۸۱۲
تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۲
دولت تدبیر و امید در عرصه اقتصاد کار بسیار سختی را پیش رو دارد و بعید به نظر می رسد موفقیت آن چنانی را کسب کند.اقتصاد ایران تا بن استخوان یک اقتصاد ناکارآمد دولتی است و بدون یک اصلاح عمیق ساختاری  و تبدیل کردن اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد (اقتصادی که در بسیاری از کشورهای موفقی چون مالزی و آرژانتین و برزیل خود را نشان داده است) نمی تواند موفق باشد.
اقتصاد دولتی نه تنها در ایران موفق نبوده است، بلکه در ظرف 250 سال گذشته از بعد از انقلاب صنعتی به این سو، این اقتصاد در هیچ کجای دنیا موفق نبوده است. شما هیچ اقتصاد دولتی را در این مدت پیدا نمی کنید که موفق بوده باشد، اقتصاد سوسیالیستی اروپای شرقی، اقتصادهای سوسیال ناسیونالیستی برخی کشورهای عربی، کره شمالی و غیره همه و همه از نمونه های این اقتصاد دولتی ناموفق هستند، این اقتصاد ها حتی نتوانستند غذای مردمشان را تأمین کنند چه برسد به این که بتوانند به توسعه و رقابت در بازار جهانی دست یابند.
 برای نمونه شما کشور ترکیه را ببینید، درست است که این کشور ممکن است از لحاظ سیاسی مشکلاتی داشته باشد، ولی در عرصه اقتصاد با وجود این که این کشور نه یک بشکه نفت دارد و نه یک کپسول گاز؛ اما صادرات آن در سال گذشته 150 ملیارد دلار بوده است به این دلیل که پایه های اقتصاد در این کشور ظرف 3 دهه گذشته درست بنا شده است.
در ایران نیروهایی هستند که حیات سیاسی شان در گرو اقتصاد دولتی است و نمی توانند بگذارند این اقتصاد سالم شود.  بعد از جنگ، آقای هاشمی در دولت سازندگی تلاش زیادی کرد تا اقتصاد ایران را تبدیل به اقتصاد بازار آزاد کند؛ اما در همان زمان هم جریانات تند رو علیه ایشان دست به کار شدند و گفتند ایشان می خواهد نسخه بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول  را برای ایران پیاده کند و... بنابراین این گروه عملاً مانع اصلاحات در اقتصاد ایران شدند.  در دوران دولت اصلاحات  نیز همین اتفاق افتاد، با این تفاوت که رئیس دولت اصلاحات بیشتر توسعه سیاسی را مد نظر داشت.
 اما در دوران آقای احمدی نژاد اقتصاد ما دولتی تر و کنترل دولت بر این حوزه حتی بیشتر از دوره های قبل نیز شد. این گونه نیست که دولت در ایران به تنهایی بتواند اصلاحات عمیق اقتصادی را انجام دهد، این اتفاق نیازمند همکاری دیگر نهادهای تأثیر گذار در اقتصاد ایران با دولت ها است. به همین دلیل مسئله چالش اقتصادی که در حال حاضر در پیش پای دولت است، مسئله ای نیست که بتوان آن را در کوتاه مدت و با شعار حل کرد.
در بین دولت های گذشته شما دولتی را نمی توانید پیدا کنید که خواستار مبارزه با فساد نبوده باشد؛ اما هیچ کس از خودش سؤال نمی کند که چرا با وجود این که تمام مسئولان نظام در تمام دوره ها خواستار مبارزه با فساد بوده اند، اما باز« سکنجبین صفرا می فزاید»؟ چرا به جای این که فساد کمتر شود به نسبت سال های پیش، هر روز فساد بیشتر می شود؟ این که ما بگوییم  مثلا دولت آقای روحانی در کوتاه مدت و میان مدت بیاید با فساد مبارزه کند به نظر من کارساز نخواهد بود.
مگر آقای احمدی نژاد در تمام 8 سال خود نمی گفت  لیست مفسدان در جیبش است و هر جا می رفت صحبت از فساد و مفسدان اقتصادی نمی کرد؟ اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ تنها اتفاقی که افتاد این بود که فساد در این دولت چندین برابر شد. به نظر من اشکال اساسی آقای روحانی در این است که همیشه در مقابل تهاجمات گارد دفاعی به خود می گیرد، آقای روحانی باید در یک ساعت وقتی که در صدا و سیما در اختیار دارد، به مردم بگوید، ای مردم! چرا در این مملکت این قدر فساد زیاد است؟
 باید بیاید و به مردم بگوید که این یارانه پوپولیستی 45 هزار تومانی چه بلایی سر کشور آورده است. می تواند به مردم بگوید که فکر نمی کنید یارانه را باید اقشار کم درآمد جامعه دریافت کنند و باقیمانده آن را می توان صرف زیرساخت های اقتصادی کنیم؟آقای روحانی باید بگوید چه شده است که 8 میلیون بیکار به وجود آمده است؟
روحانی باید بگوید که در این کشور در مقایسه با دیگر کشور ها چه قدر سرمایه گذاری صورت گرفته است؟ بگوید که چه رابطه معنا داری بین سرمایه گذاری خارجی، آمدن تکنولوژی، صنعت و ایجاد اشتغال و رفاه مردم وجود دارد؟  
به نظر من آقای روحانی باید بیاید واقعیت های اقتصاد را به صورت مستقیم و از تریبون صدا و سیما با مردم در میان بگذارد واین همان کاری است که آقای روحانی به هر دلیلی  از انجام دادن آن طفره رفته است .برای پدر و مادری که فرزندانشان بیکار هستند، شنیدن قول رشد 5 درصد در سال آینده و ... دردی را دوا نمی کند. آقای روحانی باید واقعیات این وضعیت را صادقانه با مردم در میان بگذارد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
پرطرفدارترین عناوین