مارتين وولف
فايننشال تايمز
ترجمه : فاطمه مهتدي
بعضي اوقات تاريخ جهش دارد. به جنگ جهاني اول فکر کنيد ، انقلاب بلشويکي، رکود بزرگ اقتصادي، انتخاب آدولف هيتلر، جنگ جهاني دوم ، شروع جنگ سرد ، سقوط امپراطوريهاي اروپايي، اصلاحات چين ، سقوط اتحاد جماهير شوروي و بحران اقتصادي سال 2007 تا 2009 و متعاقب آن رکود بزرگ . انتخاب دونالد ترامپ شايد باعث شود ما به يک رويداد دگرگون کننده روبرو شويم. اين امر باعث پاياني بر غرب به رهبري آمريکا به عنوان مرکز روابط جهاني خواهد بود . نتيجه آن يک نظم جديد نخواهد بود بلکه يک اختلال خطرناک خواهد بود. اين امر که ترامپ ميتواند يک گزينه براي رياست جمهوري آمريکا باشد عجيب است. دونالد ترامپ با دروغ و تئوريهاي توطئه و سخنان نژاد پرستانه مرافعه ميکند. او به استقلال دادگستري حمله ميکند و از انتشار گذشته مالياتي اش خودداري ميکند او هيچ تجربهاي در زمينه سياست ندارد و در ناداني خود را بزرگ ميکند. او به نظام تجاري آمريکايي تاکيد دارد و تهديد کرده تا توافقات تجاري گذشته را ازبين خواهد برد. او از شکنجه و کشتن خانواده تروريستها حمايت ميکند و ولاديمير پوتين رئيس جمور روسيه را تحسين ميکند. واضح است که راي دهندگان زيادي درآمريکا اطمينان خود را به سيستمهاي اقتصادي سياسي از دست دادهاند. درعين حال آمريکا در وضعيت وحشتناک اقتصادي دهه 30 نيست . آمريکا بزرگترين کشور ثروتمند جهان در تاريخ است. رشد اقتصادي کند بوده ولي آمار بيکاري نيز پايان است. اگر راي دهندگان بخواهند ترامپ را انتخاب کنند اين امر بيانگر آن است که سلامت آمريکا بسيار بد است. آمريکا قدرت بزرگي در جهان است و انتخابات نگراني داخلي محسوب نميشود.پيش بيني فردي که بسيار غيرقابل پيش بيني ميباشد غيرممکن است اما برخي موارد بسيار واضح است. آمريکا و متحدينش همچنان قدرتمند باقي خواهند ماند ولي سلطه اقتصادي با کاهش رشد روبروست. برطبق گزارش صندوق بين المللي پول ، سهام کشورهاي با درآمد بالا به خصوص آمريکا از 64 درصد توليد ناخالص جهاني افت خواهد داشت و اين ميزان در سال 2020 به 39 درصد خواهد رسيد درحاليکه سهم آمريکا از توليد ناخالص جهاني از 22 درصد به 15 درصد کاهش خواهد داشت. درحاليکه ارتش آمريکا بزرگ است اما پيروزي يک جنگ زميني همانند ويتنام يا عراق نخواهد بود. چين به سرعت درحال افزايش سيستم دفاعي خود است و ميتواند باعث ايجاد مشکلاتي براي آمريکا و منطقه آسيا پاسيفيک شود. اتحاد آمريکا و ديگر متحدانش از پرستيژ و داراييهاي ارزشمند حمايت ميکنند ، داراييهايي که با انتخاب ترامپ ممکن است از بين بروند. بزرگترين تضاد ميان چين و آمريکا اين است که چين متحدان قدرتمند کميدارد، حتي ولاديمير پوتين نيز متحد قابل اطمينان چين نيست ولي متحدان آمريکا به اين کشور اطمينان دارند که براساس منافع مشترک است ولي غيرمنتظره بودن ترامپ ميتواند صدمه شديدي به اين اتحاد بزند.يکي از نشانههاي نظم جهاني نقش سازمانهاي چند جانبه چون صندوق بين المللي پول ، بانک جهاني و سازمان جهاني تجارت است که سيستم قوانين اقتصادي را تنظيم ميکند. ترامپ اين سيستم را درک نميکند که نتيجه آن براي همه فاجعه بار خواهد بود.