جناب آقاي ظهره وند شما به عنوان کارشناس روابط يين الملل آيا پيروزي ترامپ در انتخابات آمريکا را محتمل ميدانستيد؟
بنده احتمال اين موضوع را کم نميدانستم و حدس ميزدم اين اتفاق رخ ميدهد و در همين
زمينه نيز چندي قبل مطلبي را مبني بر اين موضوع منتشر نمودم و در آن مطب نظرم را بيان
داشتم.
چه عواملي را موثر در اين انتخاب در آمريکا ميدانيد؟ آيا نتيجه انتخابات آمريکا
راي به ترامپ بود يا نه به کلينتون؟
اين نتيجه در حقيقت نه به ساختار حاکميتي آمريکا و به عبارتي نه به سياستهاي آقاي
اوباما وخانم کلينتون که قصد تداوم اين راه به صورت تند تر داشتند بود و ترامپ اين
هوشياري و هوشمندي را به کار برد که مطالبات بخشهاي فراموش شده جامعه را مطرح کند
يعني کساني که صداي آنها شنيده نميشد و افراد ايالتهاي مختلف و طبقه متوسط رو به
پايين جامعهامريکا و احساس ميشود به نوعي ترامپ در نظر دارد مالياتهاي اين قشر
را کاهش دهد و امتيازات دولتي براي آنها قائل شود مساله بيکاري، واردات، فساد درون
حکومتي و سياستهاي جهاني و منطقه اي دموکراتها همگي هوشمندي آقاي ترامپ را ميرساند
اگر چه شايد شعارهايي را که آقاي ترامپ جهت راي آوري مطرح کرد با هويت خود نيز
سنخيت نداشته باشد. زيرا خود او نيز يک ميلياردر آمريکايي است و طبقه سرمايه دار و
يک درصدي جامعهامريکا است اما مهم اين است که با انتقاد با ساختار حاکميتي توانست
اعتماد مردم را جلب کند و راي افراد جامعه را به خود جلب نمايد.
با حضور ترامپ سرنوشت برجام چه خواهد شد؟
در سرنوش برجام اتفاقي نميافتد و شايد آقاي ترامپ نسبت به آن مختصر تعهد آقاي
اوباما در خصوص فراهم کردن دسترسي ما به منابع و ذخاير ارزي حساسيت نشان دهد و از
همين جهت است که گفت بايستي مجدد در برجام بازنگري شود که بتواند اين منابع مالي
را ابزاري براي فشار بيشتر بر ايران قرار دهد و گرنه با توجه به سياستهاي تحريميسابق
اوباما، قانون داماتو با توجه به اکثريت جمهوري خواهان در کنگره احتمال دارد براي
ده سال ديگر نيز تمديد شود و لذا برجام فرجامينخواهد داشت.
چه توصيه اي به تيم وزارت خارجه در وران رياست جمهوري آقاي ترامپ داريد؟
بنده که نه ارتباط داريم نه ميتوانيم توصيه کنيم و نه در موضع توصيه هستيم اما
آنچه که مهم است اينکه آقاي ترامپ مطرح کرد ما سياستهاي چالش با کشورها را در
دستور کار نخواهيم داشت بنابر اين ما انتظار داريم اين موضوع انتخاباتي را در صحنه
حاکميتي نيز مورد توجه قرار دهد چرا که سياستهاي تحريميو برخورد با مردم ايران
خود عامل چالش زا است و ما انتظار داريم اين حداقل عقلانيت را آقاي ترامپ به کار
ببرد و مسير منطقي را در پيش بگيرد.
حالا با اين تفاسير فکر ميکنيد آيا ترامپ واقعا برجام را پاره ميکند يا مجبور
به حفظ آن است؟
خير، آقاي ترامپ يکسري جو و شعار انتخاباتي براي به دست آوردن آرا انجام داده و
بنده خوش بين نيستم که آقاي ترامپ بتواند وعده پاره کردن برجام را عملياتي کند به
هر حال ساختار حکومتي آمريکا به گونه اي است که افراد قابليتهاي آنچناني را ندارند
و ما هر انتظاري که از يک کانديد جمهوري خواه ميتوانستيم داشته باشيم آقاي ترامپ
نيز در همين تراز بايد عمل کند و شايد با 15 درصد تفاوت و بيشتر از اين نخواهد بود
و رئيس جمهور جديد آمريکا در حلقه ناکارآمدي و حاکميتي گرفتار خواهد شد.
آيا با حضور ترامپ، در سياستهاي کلي ايالت متحده و ايران نسبت به هم تغييراتي
ايجاد ميکند؟
ترامپ در مساله ايران به دليل تعارضات پارادايميزياد نميتواد تحول و تغيير ايجاد
کند اما به نظر ميرسد که آقاي ترامپ در رفتارش با روسيه متفاوت با آقاي اوباما
عمل کند و نسبت به کشورهاي حاشيه خليج فارس مانند عربستان که حامياصلي تروريسم
منطقه اي و جهاني است بتواند متفاوت عمل کند و در مساله حمايتي از گروههاي تروريستي
مانند داعش بتواند متفاوت تر عمل کند و اين موضوع خود کمک به فضاي امنيتي و سياسي
منطقه خواهد داشت و به نظر بنده ويژگي دوره رياست جمهوري ترامپ به عنوان کسي که
تخصص و مهارت در گروه تجاري و اقتصادي دارد اين است که ميتواند بر روي اين موضع
متمرکز شود و تلاش خود را بر اين محور قرار دهد که اين نوع گرايش به نوعي براي
منطقه يک فرصت است.
به عنوان سوال آخر بفرماييد که با توجه به اينکه جمهوري خواهان اکثريت سنا را در
دست گرفتهاند سرنوشت اعمال تحريمهاي جديد عليه ايران چه ميشود؟
تحريم به عنوان مزيت مفيد و اهرم آمريکا عليه ساير کشورهاي جهان است که ار نظر تيم
حاکميتي آمريکا تحريمهاي موثر مانع پيشرفت ساير کشورها خواهد شد و آنچه که ميتواند
اين اهرمهاي فشار را ناکارآمد کند نوع رويکردي است که جمهوري اسلاميبتواند در پيش
بگيرد و اقامه سياست اقتصاد مقاومتي و تمرکز بر توليد داخلي و ملي؛ اين موضوع اگر
رعايت شود قطع به يقين طرفهاي مقابل که جمهوري خواهان هستند را مايوس خواهد کرد و
اگر در مواضع خود ضعفي نشان دهيم آنها را براي القاي اهداف خود تحريک ميکند و همه
موضوع تحريمها بر ميگردد به سياستهاي ما که چه طور عليه تحريم پيش بگيريم.