به گزارش تجارت آنلاین، آسیبهای اجتماعی در مدارس که زنگ خطر آن مدتهاست به صدا در آمده اینبار فراتر از اعتیاد، فضای مجازی، دوستی با جنس مخالف و عرفانهای کاذب، به سمت خودکشی و در جدیدترین نوع خود، خونبازی دانشآموزان متمایل شده است.
مروری بر کارنامه آموزشوپرورش در سال تحصیلی گذشته، خودکشی دانشآموزان را به عنوان تلخترین حادثه به اذهان متبادر میسازد، انعکاس 17 خبر خودکشی آن هم در میان نسل نوجوان و دانشآموز کشور هشداری بود که سال تحصیلی گذشته چراغ آن روشن شد اما اینکه مسئولان مربوطه تا چه اندازه آلارمهای این تهدید را جدی گرفتند، موضوع مهمتری است که با توجه به سکوت حاکم در مقوله آسیبهای اجتماعی به ویژه در وزارت آموزشوپرورش نمیتوان در مورد آن اظهار نظر کرد.
شاید اگر موشکافانهتر به ماجرا نگاه کنیم در اغلب موارد مربوط به خودکشی دانشآموزان، ردپای نمره درسی پررنگتر از هر موضوع دیگری مشاهده میشود یعنی بیشتر اقدام به خودکشیها ناشی از عدم موفقیت در کسب نمره دلخواه بوده است و این ماجرا نیز از معضل دیگری به نام نمره هراسی در مدارس کشور خبر میدهد و باز هم مقوله سلطه نامناسب آموزش در مدارس کشور را متذکر میشود.
این گزارش صرفنظر از اهمیت موضوع خودکشی دانشآموزان، به موضوع جدید دیگری به نام خونبازی دانشآموزان دختر میپردازد که ایجاد نوع جدیدی از آسیبهای اجتماعی در جامعه و به ویژه میان گروه سنی دانشآموزان را هشدار میدهد و اهمیت رسیدگی به موضوع آسیبهای اجتماعی در آموزشوپرورش را گوشزد میکند، موضوعی که نیاز دارد مسئولان مربوطه در وزارت آموزشوپرورش با روشنگری و بدون هیچگونه سکوت و فعالیت در خفا، با حضور در رسانهها هشدارهای لازم را در رابطه با ظهور آسیبهای جدید و تهدید دانشآموزان به خانوادهها بدهند.
عباس فرجی کارشناس ارشد مشاوره که هماکنون به عنوان مشاور در مدارس کشور حضور دارد در رابطه با خون بازی به تسنیم گفت: این موضوع را می توان در طبقهبندی خودکشی قرار داد و از این زوایه به موضوع نگاه کرد. بهتر است این موضوع از محور اجتماعی عام به یک موضوع تخصصی و خاص یابد تا بتوان برای آن راهکاری را یافت
وی افزود: گاهی دختران دانشآموز با تأسی از یکدیگر اقدام به خونبازی میکنند و شاید از ابتدا حتی به ذهنشان خطور نکرده باشد که میتوانند این کار را انجام دهند. اغلب مدارس اصرار دارند این موارد مخفی بماند تا اینکه بازگو شود البته خانوادهها نیز چنین تمایلی دارند و دوست ندارند که خونبازی فرزندشان مطرح شود، این موضوعات برای خانوادهها تابو و برای مدارس آمار منفی محسوب میشود.
مشروح گفتوگوی تسنیم با عباس فرجی کارشناس ارشد مشاوره و مشاور مدارس بدین شرح است:
* برای نخستین بار چه زمانی با موضوع خونبازی دانشآموزان مواجه شدید؟
برای نخستین بار با دختری 17 ساله روبه رو شدم که رگ دست خودش را زده بود این ماجرا مربوط به 5 سال گذشته است البته تا آن زمان افراد زیادی را دیده بودم که رگ دستشان را زدهاند اما این دختر در حقیقت یکی از نخستین مواردی بود که در حوزه به اصطلاح خون بازی با آن مواجه شدم.این دختر، دانشآموز سال سوم دبیرستان در رشته ریاضی و به لخاظ سطح استعداد باهوش بود واز نظر خانوادگی، طیف وسیعی از مشکلات خانوادگی را داشت. مادری بی اندازه سختگیر نسبت به امور درسی و پدری کاملا بی یال نسبت به امور تربیتی.
* خون بازی اقتباسی از یک فیلم سینمایی
در واقع به نظر میرسد اصلاح خون بازی اقتباسی از نام یک فیلم سینمایی به کارگردانی خانم رخشان بنی اعتماد باشد که در سال 85 ساخته شد در آن فیلم محور داستان دختری بود که با مشکل اعتیاد دست و پنجه نرم میکرد و از طرفی نامزد دختر جوان قرار بود از خارج برای دیدنش بیاید.و گرنه ما چنین اصلاحی در حوزه روانشناسی نداریم اما این اقدام دانشآموزان می تواند در دسته اقدامات خود کشنده قرار بگیرد چرا که طیف وسیعی از رفتارهای پرخطر وجود دارد که می تواند منجر به مرگ فرد بشود.
* از نظر شما خون بازی نوعی اقدام برای خودکشی محسوب میشود؟
با این اوصاف این موضوع را میتوان در طبقه بندی خودکشی قرار داد و از این زوایه به موضوع نگاه کرد. من ترجیح میدهم این موضوع را از محور اجتماعی عام به یک موضوع تخصصی و خاص تغییر دهم تا بتوان راهکاری برای آن پیدا کرد در غیر اینصورت نه تنها کمکی به جامعه نمیکنیم بلکه به آسیب هم میزنیم.
* دلایل آمار بالای خودکشی دانشآموزان در ماههای خرداد و تیر
گاهی دختران جوان با تأسی از یکدیگر اقدام به خونبازی میکنند و شاید ابتدا حتی به ذهنشان هم خطور نکند که میتوانند این کار را انجام دهند.به یاد دارم حدود ده سال قبل، اردیبهشت ماه در یکی از دبیرستانهای نمونه پسرانه یکی از دانشآموزان پیش دانشگاهی با طناب دار خودش را کشته بود آن زمان از کارشناسی مشاوره منطقه با من تماس گرفتند و گفتند که به این مدرسه مراجعه و اوضاع را بررسی کنم من هم نشستی با مدیر دبیرستان گذاشتم و نتیجه بحث این شد که با توجه به اینکه آمار خودکشی در خرداد و تیر افزایش پیدا میکند توصیه کردیم تیم متشکل از روانشناس، روانپزشک و مددکار اجتماعی درمدرسه مداخله و مدرسه را از نظر روانی ایمن کنند.
دلیل بنده برای استقرار تیم روانشناس و روانپزشک در مدارس این بود که آمار خودکشی نشان میداد، این خودکشی میتوانست زنجیرهای از خودکشیهای بعدی را به همراه داشته باشد. به یاد دارم این جلسه در همین حد باقی ماند و اقدام عملی در این خصوص صورت نگرفت بنده هم گزارش خود را به کارشناسی مشاوره دادم و گمان میکنم حدود دو یا سه هفته بعد در دبیرستان دخترانه نمونه همان منطقه سه مورد خودکشی داشتیم.
* چرا تیم روانشناسی و مددکار در مدارسی که احساس میشود به آن نیاز دارند، مستقر نمیشود؟
اغلب مدارس اصرار دارند مواردی از این دست مخفی بماند تا بازگو شود البته این موضوع از طرف خانوادهها هم به همین شکل دیده میشود و اولیای دانشآموزان هم تمایلی ندارند که مطرح شود که به عنوان مثال پسر یا دخترشان خودکشی کرده است. این موضوعات برای خانواده ها تابو و برای مدارس آمار منفی تلقی میشود.پس مناسبترین تصمیم این میشود که موضوعاتی از این دست کاملا پوشیده بماند اما بنده معتقدم اگر این آمار در اختیار مراکز مرتبط با حوزه سلامت و روان قرار بگیرد میتواند برنامهریزی بهتری صورت بگیرد و حداقل این است که مسئولان مربوط تصور نمیکنند که اوضاع خیلی مرتب است.
*چه دلایلی منجر به آن میشود که دانشآموزان خودکشی کنند؟
در واقع علت خودکشی طیف وسیعی از مسائل اجتماعی, فردی ,خانوادگی,تحصیلی و روانی است و اگر به تاریخچه خودکشی نگاهی بیاندازیم متوجه میشویم که جوامع مختلف نگرشهای مختلفی به خودکشی داشتهاند مثلا در یونان باستان فردیکه خودکشی میکرد بدون سنگ قبر و مراسمات معمول دفن میشد یا در ایران باستان هم خودکشی گناهی بزرگ محسوب میشد و این موضوع در دین اسلام نیز مصداق دارد و خودکشی جزو گناهان بزرگ است.
عمدتاً دلیل خودکشی را افسردگی میدانند ولی این بدان معنا نیست که تمام دانشآموزانی که خودکشی میکنند، افسردگی دارند.
*پس علت چیست؟
خودکشی طبقات مختلفی دارد از اقدام به خودکشی تا تهدید به خودکشی از افکار خودکشنده تا خودکشی موفق. حال با نگاهی به اظهارات این دختران متوجه میشویم که بیشتر آنها اقدام به خودکشی کردهاند و برخی هم رگزنی را به عنوان تهدید به خودکشی کامل انجام دادهاند البته در مواردی هم گاهی تیغها عمیق تر بریدهاند و چه بسا بسا منجر به مرگ فرد شده و در حقیقت یک خودکشی موفق صورت گرفته است ولی در کلیت اظهارات آنها این موضوع تبدیل به یک بازی شده و از اسم آن هم میتوان به این موضوع پی برد به دلیل همین است که به آن میگویند خون بازی.
این موضوع حتی اگر بازی هم قلمداد شود بازی خطرناکی است که خشونت زیادی در آن نهفته است خشونتی که ازبستر اجتماعی پدید آمده است همینکه دختری تیغی را به دست خود میگیرد و به پوست خودش نزدیک میکند نشان از آن دارد که میتواند خودکشی کند یعنی به یک نوعی بازی با مرگ میکنند.
آماری که از خودکشی داریم نیز حکایت از آن دارد که زنان سه برابر مردان اقدام به خودکشی میکنند اما مردان سه برابر زنان در خودکشی خود موفق هستند اما اقدام به خودکشی در زنان چند برابر افزایش پیدا کرده است و شاید خودکشی موفق هم به همین میزان افزایش داشته باشد.
بعد از مرگ بر اثر تصادفات خودکشی دومین عامل مرگ انسانی محسوب میشود و بیشترین فراوانی را هم در سنین دبیرستانی و دانشگاهی دارد پس باید این موضوع را بسیار جدی تلقی کرد.
* مهم ترین علت خودکشی چیست؟
مهم ترین علت خودکشی را افسردگی میدانند البته این بدان معنا نیست که هر فرد افسرده ای خودکشی خواهد کرد ولی طبیعی است که افراد افسرده تمایل بیشتری به افکار خود کشنده دارند و حتی گاهی نه تنها به خودکشی فکر میکنند بلکه حتی به دیگر کشی نیز فکر میکنند. بنده حدودا 15 سال قبل مطالعهای در این خصوص داشتم آن زمان آماری که داشتیم نشان میداد که بیشترین خودکشی را در استان ایلام داشتیم. نمیدانم آیا واقعاً برای کنترل خودکشی در ایلام اقدام عملی صورت گرفت یا خیر.
هماکنون نیز شاهد هستیم که دختران دانشآموز با تیغ روی دستشان میکشند و این موضوع باید مورد بررسی دقیق قرار بگیرد اینکه این دختران از تیغ استفاده میکنند میتواند مورد بررسی قرار بگیرد یک علت میتواند به این مربوط باشد که علائمی که از تیغ بر جای میماند میتواند قابل نمایش باشد مثلا دختری که در یک رابطه شکست خورده است اگر دارو بخورد نمیتواند به دوست پسر خود نشان دهد که دارو خورده است اما تیغ به وضوح علائم خودش را بر جای میگذارد. این موضوع حتی در به رخ کشیدن شهامت پذیری این دختران نیز میتواند تاثیرگذار باشد یعنی فردی که بیشتر رگ خود را زده از جایگاه خاصتری برخوردار است.
* آیا پیش آمده است با دخترانی که اقدام به تیغ زنی کردهاند پس از مدت زمانی مجدد مشاوره داشته باشید؟
بله مدت قبل همان دختری که اولین بار به دلیل تیغ زنی بر روی دستیش با او مشاوره داشتم را دیدم زمانی که از او در خصوص خون بازی پرسیدم عنوان کرد این موضوع برای دوران نوجوانی بود و هماکنون از دانشگاه فارغ التحصیل شدهام. از نظر او اغلب دانشآموزانی که این کار را میکنند مشکلاتی با دوست پسران خود دارند و در واقع میخواهند او را تهدید کنند و با تیغ دست خود را خط میاندازند.
برخی از دختران نیز پای خود را که قابل نمایش نیست یا سر خود را تیغ میزنند. این موار وقتی تبدیل به خون بازی میشود یعنی از مقوله خودکشی خارج و به نوعی رفتار وسواسی و تکرار شونده برای کاهش تنشهای فرد تبدیل میشود مثلا کندن موی سر یا ابرو نیز در این سن شایع است اما کشیدن تیغ بر اعضای بدن نشان از آن دارد که برای کاهش اضطراب و تنشهای درونی تا چه اندازه روشها خشنتر شده است.نکته جالب این است که همین دختران نیز به این موضوع اشاره کرده و میگویند برای اینکه آرام شویم خون بازی را انتخاب کردهایم.
* در پایان آیا توصیهای دارید که مورد توجه باشد؟
آموزش پرورش چشمانش را بر روی حقایق نبندد و صرفا به آمار ارسالی از سوی مدارس که عمدتا دقیق نیست اکتفا نکند. همانطور که اشاره کردم باید تیمی متشکل از روانشناسان و روانپزشکان و البته مددکاران اجتماعی وارد عمل بشوند، آموزش و پرورش هم با آموزش خانوادهها و مدیران نقش مهمی را ایفا کند که دست از آمار سازی بردارند و آنچه در مدارس اتفاق می افتد را دقیق در اختیار مراکز تصمیم گیرنده قرار دهند تا بتوان جلوی این اتفاقات را گرفت وگرنه این رفتار خشونت بار میتواند در آینده منجر به اتفاقات ناگوار و غیر قابل بازگشت بشود.