ایلیا پیرولی
روزنامه نگار
بازار ارز از دستور و تهديد روگردان است و به دنبال راهحل منطقي و البته با فاکتورهاي اقتصادي، براي بازار ارز ميگردد.
مدتهاست که بازار آزاد تکانههاي شديد، چيزي شبيه سالهاي 1390 تا 1392 را تجربه نکرده است ولي اين به معناي پاکسازي بازار از سفته بازان و دلالان کلان نيست. گروههايي که با کميتمرکز بر نحوه خريد و فروشها و مقايسه بين معامله گران و خريداران ميتوان دريافت که چهره متفاوتي نداشته و حتما يک صراف خصوصي منطبق نشده با دستورالعمل فعاليت بانک مرکزي يا دلار فروش فردايي نيستند، بلکه صرافي يک بانک هم ميتواند آنقدر دلارهاي کلان در بازار و بين مشتريان اغلب خاص خود با نرخهاي تامل برانگيز توزيع کند که دست کمياز دلالان و سفته بازان نداشته باشد.
اين روزها در بازار ارز فردوسي و استانبول دلارهايي توسط صرافي يک بانک توزيع ميشود که اهالي ارزي اين منطقه از آن به عنوان دلارهايي با پسوند نام بانک مربوطه ياد ميکنند؛ دلارهايي که خاص نيستند بلکه نحوه پرداخت و نرخ گذاري آن تامل برانگيز است.
آنچه پيش روي دولت و بانك مركزي براي پايان دادن به همه چالشهاي اين بازار است، اجراي سياست يكسانسازي نرخ ارز است.
اگر دولت بخواهد اقدام به فروش ارز كند، بايد روي نرخ آزاد تمركز كند چرا که اين امر باعث تعادل بين عرضه و تقاضا خواهد شد و عملا شاهد يك كاسه شدن منابع ارزي كشور در بازار خواهيم بود.
از سوي ديگر در فضاي تجارت بسياري نميتوانند با نرخ ارز واقعي رقابت كنند، از بازار حذف خواهند شد و ديگر رانتي در كار نخواهد بود؛ ازطرفي با يكسانسازي نرخ ارز، ديگر خريد و فروش ارز منطقي نخواهد بود.
يكسانسازي نرخ ارز به شكل صحيح و منطقي تورم را ميشكند و با ايجاد ثبات در اقتصاد و تعادل در بازارها ممكن است روند نرخ تورم كاهش هم پيدا كند.
وقتي ارز تك نرخي باشد، براي همه بدون استثنا، هم توليد و هم تجارت در يك فضاي رقابتي با حفظ منافع فعالان اقتصادي و مصرفكنندگان شكل ميگيرد.
از سوي ديگر قيمت ارز در همه جاي دنيا در نتيجه عرضه و تقاضا در اقتصاد تعيين ميشود و نميشود و نبايد بهصورت دستوري نرخ ارز را تعيين و اعلام كرد كه نرخ واقعي است و چه رقميباشد، منطقي است.
بايد اجازه داد بازار با توجه به كشش عرضه و تقاضا تعيينكننده قيمت ارز باشد. البته اين احتمال مطرح است كه با آزادسازي نرخ ارز، شاهد جهش مقطعي در نوسانهاي قيمت بازار ارز باشيم، اما در كوتاهمدت بازار به تعادل خواهد رسيد.
از سويي ديگر اگر دنبال رشد واقعي صادرات غيرنفتي هستيم، يكي از ستونهاي آن براي ارتقاي سطح رقابتپذيري اقتصاد همين تنظيم نرخ ارز همگام با نرخ تورم است و بايد به سمت يكسانسازي نرخ ارز حركت كنيم.
نکته مهم براي اجرايي شدن يکسان سازي نرخ ارز اين است که هر نرخي كه بازار تعيين كند بايد بهعنوان نرخ ارز استفاده شود كه اين امر متناسب با ميزان عرضه و تقاضاي بازار بوده و دولت در تعيين آن نبايد دخالت كند.