مجتبی حورایی، مولف بیش از 10 اثر روانشناسی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران درباره اقبال مردم به کتابهای روانشناسی عامهپسند عنوان کرد: نخستین نکتهای که مخاطب را به سوی محصولی میآورد، نیاز است و فرد به سوی مصرف کتابی میرود که آن را نیاز داشته باشد. کتابهای روانشناسی عمومی زبان راحتتری دارد و حالت آکادمیک و تحلیلی ندارد و هر چقدر زبانش مردمیتر و کاربردیتر باشد بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
وی ادامه داد: مردم موضوعاتی که با روح و روان سر و کار دارد را بیشتر دوست دارند چون میخواهند خود و دیگری را بشناسند. بنابراین تمایل در کنار نیاز میتواند موجب ترغیب فرد به مطالعه کتابی خاص باشد.
این مولف در ادامه با بیان اینکه اغلب کتابهای این حوزه ترجمه شده است و رویکرد واقعگرا ندارند، افزود: برخی از کتابها هیجان کاذبی را ایجاد میکنند و مردم چون دنبال کارهایی هستند که زود به نتیجه برسند به سمت این آثار میروند. این کتابها ممکن است در یک مقطعی پرفروش شوند اما دوام نخواهند داشت. وقتی فرد این کتاب را مطالعه میکند و به نتیجه مطلوب نمیرسد دچار سرخوردگی میشود و دوباره به دنبال کتابی میرود که نیاز واقعی او را برآورده کند.
به گفته حورایی، این کتابها برای مخاطب اولیها که تازه وارد این میدان میشوند جالب است اما برای مخاطبهای حرفهای این حوزه جذاب نیست. البته کتابهای روانشناسی که رویکرد واقعگرا ندارند تنها به آثار ترجمه شده محدود نمیشود و برخی از کتابهای تالیفی ما هم همین مشکل را دارد و هیجان کاذب ایجاد میکند.
این مولف آثار روانشناسی در ادامه با بیان اینکه کتابهایی که در روانشناسی عامهپسند تالیف میشود نتوانسته جوابگوی نیازهای مخاطبان ایرانی باشد، گفت: چون این کتابها از سبکهای خارجی الگوبرداری شده و برخی از کتابها را باید در آمریکا باشید تا بتوانید از راهکارهایشان استفاده کنید. اما کتاب خوب هم کم نیست و مخاطب میتواند به آثار مطلوب در این حوزه دسترسی داشته باشد.
حورایی با اشاره به اینکه تلاش من در کتابهایم این است که هر مطلبی گفته شود مبنای عقلی و ریشه اعتقادی داشته باشد، افزود: اگر مطلبی مبنای عقلی و ریشه اعتقادی نداشته باشد در کتابم آن را نمیآورم. من بر اساس نیازسنجی از مخاطبان با در نظر داشتن این دو رویکرد حرکت میکنم. کتاب از سوی دیگر باید کاربردی باشد و هیجان کاذب هم ایجاد نکند.
وی یادآور شد: از سوی دیگر بخشی از نویسندههای ایرانی در حوزه روانشناسی خودباوری ندارند. مردم هم فکر میکنند که اگر کتابی را یک فرد خارجی بنویسد حتماً کتاب خوبی است به عبارت دیگر خارجی پسند هستند. گاهی اگر نویسنده چند واژه لاتین استفاده کند مخاطب فکر میکند نویسنده خوبی است اما این موضوع قابل حل است اگر ما کتاب خوبی بنویسیم که ناظر بر نیاز مخاطب باشد قطعاً میتواند موفق باشد. بنابراین باید خودباوری داشته باشیم و آثار متناسب با نیاز مخاطب تولید کنیم.
حورایی گفت: گاهی به دلیل اینکه یک ناشر برای کتابی خوب تبلیغ میکند یا مورد توجه افرادی قرار میگیرد که پایگاه اجتماعی خوبی دارند، به اصطلاح گل میکند و مورد توجه قرار میگیرد اما این هیجان کاذب است و دوام ندارد.
وی در بخش پایانی سخنانش با بیان اینکه کتابهای روانشناسی میتوانند به مخاطب ایرانی کمک زیادی کنند به شرطی که فرد متقاعد شود که مطالعه میتواند موجب ارتقای سطح کیفی زندگیاش شود، افزود: عمده مشکل ما افراد به واسطه نگرشمان است. اگر ما دیدگاهمان عوض شود رفتارمان هم تغییر میکند. بسیاری از کتابها با آگاهی میتواند دیدگاه فرد را عوض کند و مردم هم باید این موضوع را بدانند.
این مولف آثار روانشناسی اظهار کرد: ما اکنون در دوره گذار هستیم. در شبکههای اجتماعی خواندن چند جمله از یک کتاب برای ما اقناع و تغییر رفتار را به همراه ندارد و مخاطب باید کتاب مطالعه کند تا به جانش بنشیند. اثر کتاب از مشاوره هم بهتر است چون کتاب را میتوان بارها بارها خواند و هر بار از آن مفاهیم تازهای کسب کرد. باید بدانیم انس با کتاب به مخاطب آرامش میدهد.