تجارت آنلاین از درآمدهای هنگفت دستفروشان در مترو پایتخت گزارش می دهد؛
بازار گرم کالاي قاچاق در زير زمين تهران
تجارت آنلاین: 10درصد جمعيت دستفروشان شهر تهران در مترو بساطشان را برپا ميکنند و درآمدي بين يک ميليون تا 3 ميليون تومان در ماه به دست ميآورند. سودی که بسیاری را وسوسه می کند به بازار داغ کالاهای قاچاق زیر پوست تهران بپیوندند!

محمدخادمي: راهاندازي 115 ايستگاه مترو، يک هزار واگن قطار و تردد نزديک به 5/2 ميليون مسافردر روز محيط خوبي را در چندسال اخيربراي 6هزار دستفروش فراهم کرده است.
اين روزها دستفروشي درواگنهاي مترو به يک معضل اجتماعي تبديل شده است و طبق تحقيقي 60 درصد اين افراد مرد و 40 درصد آنها زن هستند و آن طور که مسئولان شرکت ساماندهي شهرداري تهران به خبرنگار«تجارت» گفتهاند 10درصد جمعيت دستفروشان شهرتهران در مترو بساطشان را برپا ميکنند و آنها درآمدي بين يک ميليون تا 3 ميليون تومان در ماه به دست ميآورند؛ با اين وجود گردش مالي اين دستفروشان قابل توجه است، اما بخش عمده اي از کالاهاي فروش رفته در مترو تهران قاچاق است وسود بيشتر را قاچاق چيان کالا ميبرند.کالاهايي شامل لوازم خرازي، لوازم آرايشي، لوازم تحرير، اسباب بازي، آدامس، لوازم جانبي تلفن همراه و لوازم برقي با قيمت بسيار پايين با تنوع گوناگون عرضه ميشود.در گزارش پيش رو نگاهي مياندازيم به دلايل استقبال دستفروشان از خريد و فروش کالاي قاچاق در اين محيط پر رونق که در ادامه ميخوانيد:
*جمعيت زياد دليل دستفروشي
براي تهيه اين گزارش تصميم ميگيريم به شهر زيرزميني پايتخت برويم و با چند نفر از دستفروشان که در واگنهاي مترو مشغول به کار هستند هم صحبت شويم تا برايمان از تهيه اجناس شان بگويند، يکي از دستفروشاني که در ايستگاه صادقيه سوار واگن مترو ميشود، کوله پشتي به دوش انداخته و نمونه اي از اجناسش را در دست گرفته و به محض اينکه قطار حرکت ميکند، با صداي بلند شروع به تبليغ کردن اجناسش ميکند، يک بسته 12عددي مداد رنگي و2 دفتر نقاشي را با قيمت 5 هزار تومان بفروش ميرساند.چند ايستگاه جلوتر پياده ميشود و جايگزين او دستفروش ديگر وارد واگن مترو ميشود، او نيز به محض وارد شدن اقدام به تبليغ کردن کابل اتصال تلفن همراه ميکند، يکي از مسافران جلو ميآيد از او خريد ميکند، صداي ريل مترو به گوش ميرسد که فرد ديگري از لابه لاي جمعيت چند ساک ورزشي براي فروش آورده و قيمت هر ساک ورزشي را 10 هزار تومان اعلام ميکند. تعدادي از مسافران با تلفن همراه سر گرم و تعداد ديگر در حال روزنامه خواندن هستند، در اين ميان پسر بچه اي جعبه اي در دست دارد و مشغول فروش آدامس با مارک خارجي است، او نيز هر ادامس را يک هزار تومان به فروش ميرساند.قطار به ايستگاهامام (ره) در قلب پايتخت ميرسد، يکي از دستفروشان را در هنگام پياده شدن از قطار دنبال ميکنم، او از سالن برگشت ايستگاه استفاده ميکند تا دوباره سوار قطار برگشت همين مسير شود، زماني که منتظر مترو ايستاده است، جلو ميروم و خودم را معرفي ميکنم، ميگويد:« وقت ندارم و هرچه زود تر بايد اجناسم را به فروش برسانم.» تا ورود مترو به ايستگاه مهلت صحبت داريم، ميگويد:« من و همکارانم در طول روز تنها يک بليط مترو تهيه ميکنيم و وارد مترو ميشويم تا زماني که اجناس مان را به فروش نرسانيم از مترو خارج نميشويم، روش کار ما اين است به عنوان مسافر سوار واگنها ميشويم و از کيف مان در واگنها اجناس مان را بيرون ميآوريم و به مسافران ميفروشيم، در طول حرکت مترو از چند واگن عبور ميکنيم تا مشتريان بيشتر براي اجناس مان پيدا کنيم، پايان هر خط مترو ما همانند مسافران پياده ميشويم و از مسير برگشت دوباره سوار مترو بعدي در مسير خلاف ميشويم، براي ما فرقي ندارد قطار به کدام سمت شهر در تردد است چرا که ما دوباره مسير را برميگرديم.»از او ميپرسيم چرا مترو را براي فروش اجناس تان انتخاب ميکنيد؟ پاسخ ميدهد:« اين حجم جمعيت را در هيچ يک از معابر شهر نميتوان ديد به همين خاطر مترو بهترين محيط براي دستفروشان است.»
*80درصد دستفروشان از شهرستان آمدهاند
روي صندلي انتظار مسافر براي ورود مترو به ايستگاهامام (ره)مينشينم، اين ايستگاه بيشترين تردد ايستگاههاي مترو پايتخت را به خود اختصاص داده است، چند دقيقه بعد دستفروش ديگر در کنارم مينشيند تيغ يک بار مصرف ميفروشد، او نيز هم صحبت خوبي برايمان ميشود، لهجه اش گوياي اين است که اهل يکي از شهرهاي غربي کشور باشد، اين بار از او ميپرسم از کجا اجناس تان را تهيه ميکنيد که انقدر ارزان قيمت است، در جواب ميگويد:« خريد مان بيشتر محله 15 خرداد، مسجدشاه، مولوي و...است.»او ميگويد:« بيشتر اجناسي که ما به فروش ميرسانيم چيني و از کيفيت پاييني برخوردار است، اما ارزان بودن موجب ميشود تا هم دستفروشان که سرمايه کمتري دارند روبه اين محصولات آورند و هم اينکه مسافران از ارزان بودن اين محصولات استقبال کنند.»اين فروشنده که نزديک به 5سال است دستفروشي در مترو را به عنوان شغلش انتخاب کرده و از اين راه خرج زندگي خانواده چهارنفره اش را تامين ميکند، ميگويد:« نزديک به 80 درصد دستفروشان در متروتهران اهل شهرستان هستند و به دليل بيکاري در شهرهايشان رهسپار تهران ميشوند، اين افراد يک خانه کوچک در جنوب تهران اجاره ميکنند و در آن خانه نزديک به 10تا15 نفر شبها استراحت ميکنند وصبح تا شب را براي کسب و کار راهي مترو ميشوند و هزينه اجاره خانه را تقسيم ميکنند البته در طول هفته چند باري هم به بازار ميروند تا اجناس شان را تهيه
کنند.»
*سود بالا عامل فروش در مترو
مترو وارد ايستگاه ميشود و ما همانند مسافران و دستفروشان وارد واگنها ميشويم، جهت حرکت مترو به سمت ميدان «تجريش» است. در داخل واگن تعداد قابل توجهي دستفروش وجود دارد و هر کدام از آنها يک محصول را به فروش ميرسانند، در ايستگاه تجريش که از واگن پياده ميشوم، به سراغ يکي از آدامس فروشان دستفروش که درصندلي ايستگاه نشسته ميرويم، او علاقه زيادي به کار خبرنگاري دارد و با استقبال به سوالات ما جواب ميدهد، ميگويد:« اهل يکي از شهرهاي غربي کشور هستم، آدامس فروشي سود خيلي خوبي دارد، آدامسها به شکل قاچاق وارد کشور شده است، هر يک از آدامسها را يک هزار تومان ميفروشم و خودم هر يک بسته را 500تومان ميخرم، يعني اگر در طول روز بتوانم صد تا از اين آدامسها را بفروشم روزانه حدود50 هزارتومان درآمد دارم، البته گاهي اوقات بيشتر فروش ميکنم، سود بالاي فروش کالاهاي قاچاق باعث رونق فروش کالاي قاچاق در بين دستفروشان ميشود، به طور مثال همين نوع محصول که در بازار وجود دارد و به شکل قاچاق وارد نميشود قيمت زيادي دارد، براي نمونه همين آدامس که ما يک هزار تومان ميفروشيم در صورتي که از مبادي رسميبه کشور وارد شود قيمت آن به 2هزار و 500 تومان ميرسد در حال حاضر اين محصول در فروشگاههاي سطح شهر با همين قيمت به فروش ميرسد.» او که آدامس فروشي را يکي از شغلهاي پر درآمد ميداند، درپاسخ به سوال خبرنگار«تجارت» درباره اينکه اين محصولات را از کجا تهيه ميکنيد؟ ميگويد:« دربازار انواع گوناگون کالاي قاچاق موجود است و بنکداران زيادي هستند که اين کالاها را ميفروشند، اما کار به شکل تخصصي انجام ميشود، به اين شکل که يک عده تنها آدامس ميفروشند، عده ديگر اسباب بازي و افراد ديگر لوازم آرايشي ومحصولات ديگر به شکل انحصاري کالاي قاچاق در بازار عرضه ميشود، يعني اينکه من و شما نميتوانيم برويم آن سوي مرزها کالاي مورد نظرمان را به اين سوي مرز بياوريم و به راحتي در تهران که قلب اقتصاد کشور است به فروش رسانيم، در نتيجه افراد خاصي با روشهاي خاص دست به ورود کالاي قاچاق ميزنند.»او درپاسخ به سوال ديگر خبرنگار«تجارت» درباره اينکه حضور چند دستفروش در کنار هم در يک واگن موجب تداخل در کسب و کار تان نميشود؟ پاسخ ميدهد:« اگر صنف مان يکي باشد چرا، مثل چند جوراب فروش نميتوانند در يک واگن قطار باشند، اما چند دستفروش که محصول مختلف ميفروشند حضورشان کنار يکديگر بلامانع است، البته در گذشته به دليل زياد نبودن دستفروشان تعدادي از دستفروشان يک خط مترو را از آن خودشان ميدانستند و اجازه فعاليت به فرد ديگري نميدادند.»
*بيشتر اجناس قاچاق، چيني هستند
بر اساس آمارهاي معتبر هر يك ميليارد دلار واردات ۱۰۰ هزار فرصت شغلي را از بين ميبرد. با اين حساب دستفروشي كه آدامسهاي خارجي هزار توماني در مترو عرضه ميكند و به گفته خود به ازاي هر آدامس سود500 توماني ميبرد، با فروش هر 50 آدامس در مترو يك فرصت شغلي را به نابودي ميكشد. با توجه بهامار و ارقام ميتوان گفت به ازاي هر دستفروش مترو، سالانه 2 تا 3 فرصت شغلي واقعي از بين ميرود.گويا شبکه ارتباطي گستردهاي ميان فروشندگان مترو وجود دارد. چند دقيقه حضور در يکي از واگنهاي مترو کافي است تا با جمعيت زيادي از فروشندگان روبهرو شويم که هر کدام با در دست داشتن کالايي راهشان را از ميان جمعيت مسافران باز ميکنند و با تبليغ محصولاتشان به بازاريابي و فروش اجناس مشغول هستند.
بعد از کلي پرس و جو نشاني چند نفر از عمده فروشان کالاي قاچاق که به دستفروشان مترو اجناس شان را ميفروشند، به دست ميآوريم، خودمان را به بيرون از مترو در ايستگاه 15 خرداد ميرسانيم.يکي از عمده فروشان کالاي قاچاق لوازم التحرير که خود را «آرش» معرفي ميکند خيلي تمايل ندارد با ما هم صحبت شود، بعد از اينکه متوجه ميشود خطري تهديدش نميکند، ميگويد:« اجناسي که به دستفروشان مترو فروخته ميشود، 3 دستهاند، يک دسته توليدات داخلي اند که کمتر از 10 درصد حجم کالاي بازار مترو را به خود اختصاص ميدهد و 90 درصد اجناس توليدات خارجي هستند، که از اين حجم 40 درصد آن به شکل رسميوارد کشور ميشوند و 50 درصد ديگر به شکل قاچاق به بازار داخلي وارد ميشود.»به گفته اين عمده فروش لوازم التحرير بيشتر کالاهاي قاچاق که وارد کشور ميشود از کشور چين صورت ميگيرد و بسيار از کالاهاي قاچاق بي کيفيت هستند، برخي ازاين کالاها مرجوعي کشورديگر است و به جاي برگشت به کشور توليد کننده به شکل قاچاقي وارد کشور ميشوند، به طور نمونه فلش کامپيوتر که توليد چين است و از کشورهاي ديگر مرجوع ميشود از طريق مرزهاي غربي کشور وارد کشور ميشود، به دليل اينکه اين نوع کالاها از حجم و وزن زيادي برخوردار نيستند به راحتي از هر مرزي قابل جابه جايي به داخل کشور هستند.»
يکي ديگر از عمده فروشان کالاهاي قاچاق به دستفروشان مترو «شهاب» است، او نيز که در خريد و فروش اجناس خرازي فعاليت دارد، به خبرنگارما ميگويد:«با اين که اغلب جنسهايي که ميفروشند چيني است، اما به گفته تعدادي از مشتريان کار راهانداز و سود خوبي را براي دستفروشان به دنبال ميآورد. از گل سري که ميتوان با ۵۰۰تومان خريد تا انواع لوازم خياطي و خوراکي و لوازم آرايش که تا ۱۰هزار تومان و حتي ارزانتر از آنچه تصور کنيم يافت ميشود.»
او در ادامه صحبتهايش ميگويد:« حتي جوراب نيز که از سوي دستفروشان مترو به فروش ميرسد به شکل قاچاق وارد کشور ميشود، چرا که يک جوراب در توليد کشور با جنس مرغوب نزديک به 5هزارتومان قيمت گذاري ميشود، اما دستفروشان جوراب را يک هزار تومان ميفروشند، که براي دستفروشان 300تومان و 200تومان براي عمده فروش و آن فردي که اين کالا را به کشوروارد ميکند سود آور است، بنابراين يک جوراب که از چين خريداري ميشود بين 300تا500تومان قيمت گذاري ميشود.»
اين عمده فروش کالاهاي قاچاق ميافزايد:«گاهي اوقات هدف از ورود کالاها به کشور به دست آوردن ارز است، چرا که بعضي از کالاها مانند ساعت مچي، فلش کامپيوتر، کابل رابط تلفن همراه، جوراب، لوازم التحرير به شکل گوني و حتي کيلويي به عمده فروشان از سوي قاچاق چيان کالا به فروش ميرود و اين قاچاق چيان کالا به دنبال به دست آوردن ارز هستند و اين نشان دهنده بي کيفيتي محصولات است.»آن طور که وي ميگويد:« دلايل گوناگوني وجود دارد که قاچاق چيان و عمده فروشان اجناس ممنوع شان را به دستفروشان مترو ميدهند، نخستين دليل برميگردد به اينکه دستفروشان در مدت زمان کوتاه اجناس را به فروش ميرسانند و اجناس را به پول تبديل ميکنند، دومين دليل برميگردد به اينکه دستفروشان مترو جا و مکان خاصي ندارند که نيروي انتظاميو ستاد مبارزه با قاچاق کالا بتوانند با آنها برخورد کنند.سومين دليل اينکه به دليل ارزان بودن اين محصولات دستفروشان که از سرمايهاندکي برخوردار هستند از اين محصولات استقبال ميکنند و دليل آخر را ميتوان به استقبال مردم براي خريد اين کالاها به دليل ارزان بودن اشاره کرد.»