کد خبر: ۵۴۹۲۳
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۲

مسعود یوسفی

روزنامه نگار

معاون اول رییس جمهوردرهفته گذشته ودردیداربا اعضای فراکسیون اشتغال مجلس شورای اسلامی گفت:کشورازناکارآمدی مدیریت اقتصادی رنج می برد.اذعان نفردوم اجرایی کشورکه ازقضا ازمدیران با سابقه و با تجربه اقتصادی و اجرایی کشوراست به ضعف و ناکارآمدی مدیریت اقتصادی،ازحقیقت تلخی خبر می دهد که دیریست بر ارکان و اجزاء دستگاه ها و بنگاه های اقتصادی وتولیدی و صنعتی کشورسایه انداخته وتبعات ناگوار اقتصادی و اجتماعی آن همچون بیکاری، گرانی،فقر،طلاق،فروپاشی خانواده ها،اعتیاد وبسیاری آسیب های روحی وروانی دامن گیر اجتماع شده است. طی سال های اخیر صاحب نظران واقتصاددانان پیشنهادها و راهکارهای بسیاری به منظوررفع بحران اقتصادی ارائه داده اند اما درمجموع هیچ آبی از این راهکارها و پیشنهادها گرم نشده و گره های اقتصادی کم و بیش فروبسته مانده اند. در این میان اما کمتر کسی به این صرافت افتاده است که برای داشتن یک اقتصاد خوب و پربار باید مدیران اقتصادی خوب و کارآمد داشت و تا کارگردانان و مجریان محکم و قوی پای کار نیایند کار اقتصاد مملکت هم راست نخواهد آمد و بهبود پیدا نخواهد کرد؛ هرچند بهترین برنامه ها و راهکارها و پیشنهادها هم در دسترس متولیان و دست اندکاران امر اقتصاد و معیشت مردم وجود داشته باشد. اذعان معاون اول رییس جمهوری به ضعف و ناکارآمدی مدیریت اقتصادی در کشور را باید از معدود دفعاتی دانست که یک مقام ارشد اجرایی و دولتی به آن اشاره کرده است. حالا این اقرار و اعتراف را چه در زمره خود انتقادی های اخیر بهارستان نشینان همچون مسعود پزشکیان و محمود صادقی و مصطفی کواکبیان و دیگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی بدانیم که فریادشان از بابت بیعدالتی ها و مشکلات موجود جامعه بلند شده بود و حالا به دولت هم تسری پیدا کرده است و چه ناشی از واقعیت های بغرنج اقتصادی و اجتماعی بدانیم که اسحاق جهانگیری را مجبور به بیان آن کرده است و چه به هردلیل دیگر، در هر حال یک امر مسلم و بدیهی است که برای اجرای یک هدف و برنامه خوب به یک مجری توانمند و کارآمد نیاز هست. از این رو همان طور که سردار سرلشگر حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک ژنرال ورزیده و مقتدر نظامی توانسته است صفحه جدیدی در مناسبات دفاعی و نظامی کشور و منطقه بگشاید و دوست و دشمن را به تحسین و تمجید خود وادارد تا آنجا که باراک اوباما رییس جمهور پیشین آمریکا در دیدار با حیدر العبادی نخست وزیر عراق در سال 2014 گفته بود: « او دشمن من است ولی من برای او احترام قائل هستم» و همانطور که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه فرهیخته و توانمند کشورمان پس از یک دوره طولانی تحمل تحریم های سنگین و ظالمانه قدرت های غربی و علی رغم همه سنگ اندازی ها و هجمه های شمنان خارجی و بدخواهان داخلی با قبول یک مسئولیت سنگین و طاقت فرسا و در پیش گرفتن یک دیپلماسی هوشمندانه و مهندسی شده نه تنها موجبات تنش زدایی میان ایران و غربی ها را فراهم آورد، که انزوای آمریکا و رژیم صهیونیستی را نیز باعث شد و اقدامات او تا آنجا تاثیرگذار بود که دشمن قسم خورده ای همچون هنری کسینجر استراتژیست قهار و کهنه کار آمریکایی را ناچار به تحسین کرد؛ آنجا که او در صفحه نخست کتابی که به وزیر امور خارجه کشورمان هدیه کرد نوشت: «تقدیم به دشمن قابل احترامم؛ محمدجواد ظریف». بر اساس این، اگر سرلشگر قاسم سلیمانی و محمد جواد ظریف وزیر را دو راس مثلث توسعه کشورمان محسوب کنیم، راس سوم آن به طور حتم بایستی یک مدیراقتصادی کاربلد، دوراندیش، اصلح و شایسته باشد. پس در شرایط فعلی به نظر می رسد اولی ترین و منطقی ترین اقدامی که مسئولان بایستی در پی آن باشند کادرسازی و شناسایی و انتخاب افراد با استعداد و تربیت آن ها برای در دست گرفتن مناسب اقتصادی در آینده ای نزدیک و زمینه سازی برای تامین امنیت اقتصادی کشور است. نقل است که ماهاتیر محمد معمار مالزی نوین و نخست وزیر پیشین این کشور وقتی به نخست وزیری رسید، یک اقتصاد دان عملگرا را بعنوان وزیر اقتصاد برگزید و به او گفت: « من از اقتصاد هیچ نمی دانم، فقط یک چیز می دانم. توسعه اقتصادی نیاز به آرامش و امنیت دارد. من این دو را فراهم می کنم و تو کشور را توسعه ببخش». همین تدبیر باعث شد تا مالزی از یک کشور تک محصولی به یک کشور توسعه یافته در جنوب شرق آسیا تبدیل شود.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار