به گزارش تجارت آنلاین از خبرگزاری فارس، سالهاست که در عرصههای مختلف بازیگری و در شاخههای متعدد، هنرمندان پیشکسوت و حرفهای و جمعی از اساتید بازیگری مشغول به تدریس این حرفه هستند، هر چند در این بین بازارهای سیاهی نیز برای جلب مخاطب پیدا میشود اما همین نکته چالش برانگیز میتواند برای علاقهمندان به آموزش بازیگری در کلاسهای آزاد دردسرهایی را ایجاد کند.
یکی از کسانی که در عرصه تدریس بازیگری مدتی است وارد شده، انوش معظمی نویسنده و بازیگر تئاتر است. وی که در نقش «حرمله» در سریال مختارنامه خوش درخشید، پیش و پس از آن نیز نمایشنامههای زیادی را کار و بازی کرده است.
معظمی یکی از بازیگران قدیمی تئاتر و یکی از کارگردانان صاحبسبک در نمایش کودکان به شمار میرود. نمایشنامه «یونس و بلقا» نوشته او است. وی هم اکنون مدتی است که کلاسهای حرفهای بازیگری برای سطوح مختلف سنی برگزار میکند. به همین بهانه، درباره چالشها، آفتها و مسائل مختلفی که در این عرصه وجود دارد با معظمی به گفتوگو نشستیم.
*آقای معظمی شما برای چه رده سنی کلاسهای بازیگری برگزار میکنید و چقدر این کلاسها می تواند در بازیگر شدن و ورود جوانان به عرصههای مختلف بازیگری نقش موثر دارد؟
مدتی است که دورههای بازیگری را در محدوده پل سیدخندان برگزار میکنم، بیشتر کلاسهایم تا به حال برای بزرگسالان بوده است، از این ترم هم برای هفت تا دوازده سالهها ترم جدید برگزار میکنم، به دلیل اینکه فقدان این رده سنی در سینما و تئاتر مشهود است. برای بزرگسالان هم هر دوره 160 ساعت (حدود 5 ماه) کلاس برگزار میکنم.
درباره سوال دوم شما باید بگویم که از زوایای مختلف میتوان به این بحث ورود کرد، یکی اینکه عدهای به این کلاسها میآیند اما واقعا دوست ندارند که بازیگر شوند. در واقع به بهانههای دیگری در این کلاسها شرکت میکنند، مثلا اینکه اعتماد به نفسشان پایین است و به انواع درمانها دست زدهاند مثل روانپزشکی و مشاوره اما جواب نداده است. خب این کلاسها جایگاه خوبی برایشان است تا با دیگران شور کرده، اعتماد به نفسشان را به دست آورند و در جمع شرکت کنند.
عده دیگری هم به این کلاسها میآیند، چون تأخیرات فیزیکی دارند مثلا لکنت زبان دارند و در بیان برخی حروف دچار مشکل هستند، برای اینها هم کلاسهای بازیگری مثمرثمر است.
یک عده هم واقعا میآیند تا خود را آزمایش کنند، در واقع دل به دریا بزنند و ببینند که شناگر میشوند یا خیر. این دسته آخر آرزوی بازیگری دارند و تلاش میکنند خود را در این کلاسها پیدا کنند. اینها ممکن است توان یا امکان دانشگاه رفتن را نداشته باشند بنابراین در کلاسهای آزاد شرکت میکنند. از این دسته کسانی که پشتکار داشته باشند به کارهای مختلف معرفی میشوند.
*آیا مدرک گرفتن هم در کلاسهای آزاد اهمیتی دارد؟
واقعیت این است زمانی من کارم را به دیگران معرفی میکنم برخی از من این را میپرسند و این هم یک اشتباه استراتژیک است که دنبال مدرک هستند، یعنی درد مدرک گرایی دارند ، من معتقدم که مدرک یک کاغذ گلاسه صِرف است که جایی هم قرار نیست آن را ارائه کنند.
من شاید بیست و اندی سال پیش مدارک بازیگری ام را گرفتهام و آنها را سالهاست از کشو هم بیرون نیاوردم در واقع اصلا به دردم نخورده است این چیزها را هم برخی آموزشگاهها به جوانان میگویند در واقع به لحاظ روانی تبلیغات میکنند که ارائه مدرک رسمی میدهند و خیلی هم خوب است درحالیکه هیچ تأثیری هم ندارد.
قرار نیست هیچ بازیگری کارمند بشود یا در دفتری کار کند، هر فردی برای بازیگری لازم است چند خط دیالوگ بگوید، اگر توانست که ممکن است کار را به او بسپارند وگرنه هیچ کس از فردی نمیپرسد که آیا مدرک داری یا خیر؟ درحالیکه اگر توانایی داشته باشد کافی است! در نهایت شاید از فرد بپرسند که استادت چه کسی بوده است وگرنه مابقی بی فایده است.
برخی هم از من میپرسند که مثلا آیا اگر در کلاسها شرکت کنیم، کار به ما معرفی میشود؟ من اینجا صادقانه میگویم که بستگی به خودشان دارد، اگر استعداد داشته باشند و کارشان دیده شود، آنها را به دوستان کارگردان معرفی میکنیم و اولویت هم با شاگردان خودمان است. اما لزوما چون در یک کلاسی فردی شرکت میکند دلیل بر تضمین بر حضور در کارهای مختلف نیست و این امر تنها به تلاش هنرجو مرتبط است هر کسی ک تلاش کند بالاخره میتواند به این وادی وارد شود.
*شما خودتان چطور وارد این عرصه شدید؟
من جز خدا هیچ پارتی دیگری نداشتم، آرام آرام و با تلاش خودم گام برداشتم و صبور بودم تا اینکه الان بهرحال در این موقعیت قرار دارم. امروز نسل جدید تصور میکند مقوله بازیگری، مقوله فیلم ماتریکس و دو نوع قرص آبی و قرمز است که آن را بخوریم و بازیگر شویم.
نکتهای که در این زمینه وجود دارد اهمیت مطالعه است. من واقعا در کلاسهایم حتی شده از کتابخانه شخصی خودم بچهها را به کتابخوانی دعوت میکنم، بنابراین در طول دوره سی تا چهل جلد کتاب مطالعه میکنند که قدری سواد تئوریکشان هم بالا برود، این خیلی خوب است که عادت به مطالعه پیدا کنند.
*آقای معظمی! اطلاع دارید چقدر از این مؤسساتی که در زمینه بازیگری فعالیت میکنند مجوز رسمی دارند؟
خیلی از این موسسات رسمی و توسط هنرمندان زبده هدایت میشوند اما در بینشان جاهایی هم هستند که سوءاستفادههایی میکنند، من الان با مؤسسهای که مجوز دارد کار میکنم و تمام تلاشم این است که به سمت کارآفرینی سوق پیدا کنیم، اگر فردی دلسوز واقعا دغدغهاش آموزش باشد و فقط به مسائل مالی فکر نکند، بچهها را به خوبی تربیت خواهد کرد وگرنه میشود همین نگاه شانسی و رعد و برقی و با پارتی بازی وارد شدن به این عرصه.
من حتی نقدی به وضعیت دانشگاهها هم در عرصه بازیگری دارم، بچهها آنقدر که درگیر مسائل تئوریک میشوند تا هفتاد ـ هشتاد واحد پاس کنند بازیگری یاد نمیگیرند، من ادعا میکنم که در یک آموزشگاه خوب شاید بتوان اطلاعاتی بیش از یک مدرک کارشناسی برای بچهها تدریس کرد.
در هر صورت این شاخه هم چون دیگر شاخهها سوداگرانی دارد که سوءاستفاده میکنند چرا که به لحاظ مالی برایشان میتواند سود داشته باشد، من معتقدم هنرجو باید با یک معلم آموزش ببیند تا اینکه برایش صد معلم در یک آموزشگاه یا دانشگاه بگذارند و با هیچ کدام هم هماهنگ نشود.
در تبلیغات برخی مؤسسات میبینم که 15 معلم برای یک دوره 60 ساعته مشخص کردند، بهرحال این اساتید اگر خود را هم معرفی و دو خاطره تعریف کنند، کلاسها تمام شده و چیزی بچهها یاد نگرفتهاند! یک معلم میبایست صد ساعت برای یک دوره وقت داشته باشد تا چیزی را به آنها آموزش دهد.
البته معتقدم که کلاسهای بازیگری همواره باید ادامه داشته باشد و با چند ماه هم اتفاق فرخندهای رخ نمیدهد و میبایست ترمهایی هم به آنها اضافه شود.
*به لحاظ مالی شاهد هستیم که خیلی از این موسسات رقمهای نجومی از افراد برای یادگیری دریافت میکنند...
بله سوءاستفاده مالی از این جریان زیاد است، پشت پرده زد و بندهایی دارند، پولها و رقمهای غیر معقولی دریافت میشود تا مثلا فلان فرد به پروژهای معرفی شود، اینها درست و اخلاقی نیست. ما باید از صنفمان به لحاظ اخلاقی دفاع کنیم، یعنی این امنیت را برای آدمها به وجود آوریم تا با خیال راحت بیایند و تصور نکنند کسی قرار است جیب آنها را بزند. من گاهی رقمهایی را مثلا برای پنج جلسه با فلان خانم یا آقا میشنوم که سرم درد میگیرد!
*برای کسانی که تمایل دارند در کلاسهای بازیگری شرکت کنند چطور میتوانند موقعیت و فرد مناسب را برای شروع کار انتخاب کنند؟
ببینید من یک تبلیغات کوچکی برای کارهایم در فضای مجازی داشتم البته کلاسهای خودم به دلیل محدودیت نمیتواند زیاد باشد و البته نمیخواهم هم تمام زمانم را به آموزش اختصاص دهم، تلفنم را هم شخصاً جواب میدهم و به هنرجوها هر چیزی که لازم باشد را توضیح میدهم، به سوالات همه آنها پاسخ میدهم و هیچ چیز را ناگفته نمیگذارم.
برخی میگویند که فلان مؤسسات این چیزها را به آنها گفته است، من هم می گویم که البته برخی چیزها را هم نگفته و تضمینی وجود ندارد که شما بعد از دوره سر فیلمبرداری سینمایی یا تئاتر باشید، این بستگی به خودتان دارد! بهرحال هنرجویی که با دید باز وارد کلاسی میشود، خیلی فرق دارد تا اینکه تنها با رنگ و لعاب وارد یک مؤسسهای بشود.
*درباره کارهای شخص خودتان هم توضیح دهید سر فیلم سینمایی یا کار تئاتری نیستید؟
من یک فیلم به اسم «سمور» کاری از آقای محمدرضا آهنج کار کردم که احتمالا در ایام تعطیلات ماه شعبان از تلویزیون پخش شود؛ این کار در زاهدان فیلمبرداری شد
یک مینیسریال تلویزیونی به نام «دختر گمشده» هم به مناسبت هفته نیروی انتظامی با آقای احمد کاوری کار کردیم که در هفته نیروی انتظامی از یکی از شبکههای سیما پخش خواهد شد.
همکاریام با سریال «از یادها رفته» آقای بهرام بهرامیان هم در یک نقش ادامه دارد. تئاتری هم سال گذشته به کارگردانی خانم اعظم بروجردی کار کردیم که پیش از عید اجرایش تمام شد.
*تئاتر جدید در دست ندارید؟
منتظر هستیم که اتفاقات تئاتر را ببینید، یک سوژههایی ذهنم را درگیر کرده است، صحبتهایی هم برای یکی دو کار شده که البته ترجیح میدهم تکلیفش مشخص شود بعد صحبت کنم.
من امروز شرایط تئاتر را فاجعهآمیز میبینم البته یک کارهایی با سروصدا و تبلیغ صورت میگیرد اما واقعیت این است که تعادلی در این کارها وجود ندارد، اگر قرار باشد ما حمایت دولتی داشته باشیم، آنقدر این حمایت و دخالت زیاد است که رسالتی انجام نمیگیرد یا اگر قرار است حمایت دولتی کم شود و تئاتر خصوصی کار شود، دولت خود را کنار میکشد و از این سمت بام میافتیم و شاهد کارهای درجه چندم تئاتری میشویم.
شاید از بین سالنهای خصوصی چند سالن داریم که کارهای با کیفیت انجام دهند و بقیه ضربه به تئاتر است. آنقدر این سیاست به تئاتر ما، طراحی صحنه، تماشاگر و بازیگر ضربه زده که من نگران آینده تئاتر هستم هر چند تئاتر چون آب جاری راه خود را پیدا میکند و نباید ناامید بود اما شرایط کنونی هم اسفبار است، امیدوارم با آمدن آقای شهرام کرمی خون تازهای به بدنه تئاتر تزریق شود.