حسين خدنگ
روزنامه نگار
برنامهريزي براي کنترل نقدينگي در اقتصاد ايران طي سالهاي اخير هيچگاه موفق نبوده و بر اساس آمارها هر روز 800 ميليارد تومان به نقدينگي متورم در جامعه اضافه ميشود. در تازهترين گزارشها بانک مرکزي حجم نقدينگي در آذرماه سال جاري را بيش از هزار و ۷۶۴ هزار ميليارد تومان اعلام کرده که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۲۲.۱ درصد افزايش نشان ميدهد. اين حجم از نقدينگي را اقتصاددانان به سوناميوحشتناکي تعبير ميکنند ... که هر چند وقت يکبار با سرازير شدن موج نقدينگي به سمت بازارهايي همچون طلا، سکه، ارز، مسکن و يا خودرو تعادل عرضه و تقاضا را به هم ميريزد. در تازهترين اين اتفاقها طي يکسال اخير ورود موج نقدينگي به بازار ارز و سکه سبب شده تا با کاهش شديد ارزش پول ملي قيمت دلار از 4 هزار تومان به 18 هزار تومان برسد و سکه يک ميليون و 200 هزار توماني حالا در کانال 5 ميليون توماني جاخوش کند. اين سيل پيش تر بازار زمين و مسکن را با تورميوحشتناک مواجه کرده بود و حالا بازار خودرو را هم دستخوش دلال بازي و واسطه گري و احتکار کرده است. اما به راستي منشا اين موج نقدينگي سرگردان کجاست؟ پاسخ اين سوال در فرهنگ ما نهفته است. ما ايرانيها همواره بيش از سرمايه گذاري در توليد و اقتصاد به سمت پس انداز پول در بانکها و حتي گاوصندوقها گرايش داريم و اين مساله از آموزههاي فرهنگي مان نشات ميگيرد. براي بسياري از ايرانيها همين که سرمايه زندگي خود را به ريسک نسپارند کافي است. آنان هنوز به بازار سهام و بورس و يا سرمايه گذاري در تعاونيها و کارگاههاي صنعتي و توليدي باور ندارند و همين هم سبب ميشود بانکها اولين انتخابشان باشند. حالا با کاهش چشمگير نرخ سودهاي بانکي و ماجراي موسسات اعتباري ورشکسته و غيرمجاز هم کمتر کسي به اين نوع سرمايه گذاري رغبت دارد. بر اين اساس است که با وجود تورم 30 درصدي ايرانيها تلاش ميکنند هر بار با کوچ دادن نقدينگي خود با بازاري که سود بيشتري دارد در حفظ ارزش پول و افزايش سرمايه خود بکوشند. براي اين کار هم چه چيزي راحت تر از خريد سکه و دلار و طلا که هميشه حاشيه امن داشتهاند و انتخاب اول هر ايراني محسوب ميشوند. اين يک واقعيت است که وقتي سود بانکي بسيار کمتر از نرخ تورم باشد سرمايه دارها پولهاي خود را از بانکها بيرون ميکشند و اين کوچ نقدينگي به سمت ميدان فردوسي و بازار ارز يا سبزه ميدان و بازار زرگرها به راه ميافتد و باعث ظهور دلار 18 هزار توماني و سکه 5 ميليوني و يا حتي فروش هزاران خودروي پيش فروش شده در 30 ثانيه ميشود. بي شک تا وقتي ايرانيها فرهنگ سرمايه گذاري و اقتصاد بورس محور را در خود نهادينه نکنند در همواره بر اين پاشنه خواهد چرخيد و موجهاي نقدينگي اقتصاد را آشفته خواهد کرد. به نظر ميرسد تنها راه گريز از اين وضعيت فعلا افزايش دوباره نرخ سود بانکي براي گردآوري کوتاه مدت سرمايههاي سرگردان در نظام بانکي و تلاش براي فرهنگ سازي در برنامهاي 5 ساله با محور تقويت بورس و بازار سرمايه باشد. شايد اين تنها راهي است که پيش پاي دولت است تا با مهار موج نقدينگي با کمترين هزينه شايد در يک دهه آينده بهترين دستاورد را داشته باشد و يک بار براي هميشه اقتصاد ايران را سامان دهد.