مسعود يوسفي
روزنامه نگار
رضا رحمانی وزیر صنعت روز گذشته در گفتگو با ایلنا به بیان حکایت دلگزای دیدار خود با یک فرد بازنشسته پرداخت و گفت:« من قبل از عید به فروشگاه رفاه جمهوری رفتم، یک فرد بازنشسته آمد و گفت که دخترم میخواهد برای مهمانی پیش ما بیاید و من 4 روز است که میآیم، اما نتوانستم .....گوشت بگیرم. بعد یک بسته گوشت آورد و گفت من نمیتوانم این را بخرم، برای همین تو صف میایستم. با گذشت چند ماه از آن روز هنوز حرف آن بازنشسته در ذهن من هست، ایکاش تند حرف میزد، یا دعوا میکرد اما با چنان درماندگی و استیصالی به من این حرفها را گفت که روی روحیه من تا به حال اثر گذاشته است، بنابراین دولت باید از این افراد حمایت کند». این بار شاهد یک وزیر کابینه و از بدنه دولت است و ظاهرا هیچ سیاه نمایی هم در کار نیست. البته آنچه را که وزیر صنعت عنوان کرده است امروزه به یک امر شایع تبدیل شده و متاسفانه رو به گسترش است؛ شرمندگی پدران و مادران بازنشسته و سرپرستان تهیدست خانواده ها در برابر فرزندان شان که هیچ پایان و حد یقفی هم برای آن وجود ندارد، آن هم در سرزمینی که سرشار از منابع غنی خدادادی است و از این جهت یک کشور بسیار ثروتمند محسوب می شود. این تطاول و این خون جگر را که بر فرزندان این آب و خاک می رود چگونه باید شرح کرد؟ جز این که بگوییم رفاه و آسایش مردم اولویت مسئولان نیست. بدتر از همه این که همین مسئولان بعضا منکر فقر و ضعف مالی مردم می شوند. به یاد بیاوریم حدود 6 ماه قبل را که یک نفر از وزرای دولت احمدی نژاد گفته بود: «امروز مردم ما از نظر رفاه از اروپا وضعیت بهتری دارند». عذر بدتر از گناه این که افزوده بود: «فقر ایران، فقر گرسنگی نیست بلکه فقر تمتع و رفاه و فقر اشتغال مطلوب است چرا که نوع توقعات بر اساس مطالبات جدید است». حالا کجا هستند جناب وزیر پیشین که ببینند یک فرد بازنشسته ایرانی که به تعبیر ایشان باید رفاه بیشتری از یک فرد اروپایی داشته باشد از خرید حتی یک مقدار گوشت برای پذیرایی از دختر دلبندش ناتوان است؟ پس این رفاه مورد نظر ایشان کجاست که دیگران نمی بینند؟ آیا اساسا این قبیل مسئولان متوجه هستند که گرسنگی و فقر و نداری چیست؟ البته نمی توان و نباید منکر تلاش های اخیر تعدادی ازمسئولان برای اصلاح نظام توزیع و برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی شد، اما جبران غفلتی که طی این همه سال صورت گرفته و باعث شده تا آن فرد بازنشسته و بسیاری بازنشسته های دیگر برای تامین مایحتاج خود و خانواده های شان احساس شرمساری کنند تلاش و کوشش مضاعفی می طلبد.