کد خبر: ۱۸۳۳۸۶
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۰ - ۱۸:۱۵
تجارت آنلاین ریشه های مشترک حاشیه نشینی و طرد شدگی را بررسی کرد:
براساس مطالعات انجام شده، تا قبل از سال ۹۰، در هزار و ۱۰۰محله از ۱۱۰شهر کشور، حدود ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر ساکن سکونتگاه‌ های غیر رسمی بوده‌ اند که با تطبیق آن با آمار سرشماری سال ۱۳۹۵، این تعداد به بیش از ۱۱میلیون نفر رسیده است.

مشکلات حاشیه نشینی و هشدار برای ساخت مسکن در حاشیه شهرها

تجارت آنلاین: هر کس را که جامعه پس می زند به حاشیه پناه می برد، مشکلات اقتصادی، مهاجرت،  تجربه های ناموفق در زندگی و بروز بدهی های هنگفت، تجربه زندان، شکست و ورشکستگی، اعتیاد و بزه عواملی هستند که یک فرد را از شهر فراری می دهد به سوی حاشیه های شهر، حاشیه هایی که مشکلات در آنها کمتر از داخل شهر نیست اما حداقل آنکه با کسانی هم کاسه می شود که از جنس خودش هستند و قضاوت نمی شوند. در این میان  بیش از هر چیزی فقر و توزیع ناعادلانه درآمد در این بخش از شهرها به چشم می خورد. امید به زندگی بسیار پایین است، یافتن شغل بسیار مشکل و داشتن رفاه و آرامش از آن هم مشکلتر. در این مناطق محرومیت فریاد می زند و همین امر آدمهایی می سازد نا به هنجار، میزان آسیب‌های اجتماعی و جرم در این مناطق افزایش یافته و رفته رفته تضاد فرهنگی میان آنها با مردمان داخل شهر ایجاد می شود، به این تضاد فرهنگی باید شکاف عمیق اقتصادی و رفاهی را هم اضافه کرد که بستر ساز رفتارهای ضد اجتماعی می شود.

 

26 میلیون یا 38 میلیون حاشیه نشین؟ مساله این است!

براساس مطالعات انجام شده، تا قبل از سال ۹۰، در هزار و  ۱۰۰محله از  ۱۱۰شهر کشور، حدود ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر ساکن سکونتگاه‌ های غیر رسمی بوده‌ اند که با تطبیق آن با آمار سرشماری سال ۱۳۹۵، این تعداد به بیش از ۱۱میلیون نفر رسیده است. در سال 1397 یعنی 2018 میلادی حدود 19 میلیون نفر از ایرانیان در سه هزار منطقه حاشیه‌نشینی سکونت داشتند اما بعد از دو سال همزمان با وقوع بحران‌های مالی و اقتصادی در کشور، این جمعیت بسیار بالا رفته که این خبر از وقوع نابرابری‌های اجتماعی و تبعیض در داخل سیستم اقتصادی کشور  می‌دهد. البته آمار رسمی رقمی را اعلام می کند که چندان مورد قبول کارشناسان نیست؛ آنگونه که در سال ۱۳۹۹ وزارت راه و شهرسازی آمار داد، تعداد حاشیه ‌نشینان در ایران را ۲۶ میلیون نفر اعلام کرد. یعنی از هر چهار نفر ایرانی یک نفر در سکونت‌ گاه غیررسمی ساکن است؛ البته در همان زمان  محمد رضا محبوب ‌فر، عضو انجمن آمایش سرزمین ایران، با اشاره به وضعیت حاشیه‌نشینی در کشور گفته بود: در سال 1396 حدود 40 درصد از جمعیت شهری ایران حاشیه ‌نشین و بد مسکن بودند اما امروز پس از سه سال یعنی در سال 1399 همزمان با تورم و گرانی در بخش مسکن، افزایش اجاره بها و... میزان حاشیه ‌نشینی در کشور به 45 درصد رسیده است.

اگر این 45 درصد را نسبت به جمعیت 85 میلیون نفری ایران حساب کنیم، امروز بیش از 38 میلیون نفر حاشیه ‌نشین و بد مسکن هستند که نشان می‌ دهد میزان حاشیه نشینی در کشور به دلیل سیاست‌ های غلط و مشکلات اقتصادی افزایش معنا داری داشته است.

 

چرا هر روزه جمعیت حاشیه نشینان بیشتر می شود؟

واقعیت این است که ما یک تصویر کلی از حاشیه نشینی داریم، اما نمی دانیم فقر به چه میزان بروز و ظهور داشته، حتی تصوری از چگونگی گذران زندگی‌ شان، مشکلات روزانه، روش درمان بیماری ها، تغذیه ، وضعیت برق، آب شرب، فاضلاب، محل درآمد ... نداریم. آنچه می دانیم این است که روز به روز به جمعیت افراد حاشیه نشین افزوده می شود و هر روزه کیفیت زندگی آنها پایین تر می آید.

آنگونه که شکوه فر رئیس اندیشکده حقوق شهری و شهروندی گفته در کشور ما هم حاشیه‌ نشینی یکی از پنج مسئله و چالش اصلی است و به ‌معنی اسکان اجباری شهروندان‌ فاقد درآمد و ناتوان از تامین مسکن مناسب است که در سکونت‌ گاه‌ های غیر رسمی ساخته شده، با مصالح غیر استاندارد و نا ایمن در حومه‌ شهر. مفهوم شغل در داخل شهر تعریف شده است ، در حالی که در  جامعه حاشیه ‌نشینی این تعریف وجود ندارد و فقط یک مساله هست و آن اینکه پول به دست بیاید راه و روشش چندان مهم نیست به همین جهت شاهدیم که  یک ‌سری از بچه‌ ها مسئول تأمین معاش بقیه از هر راه ممکن هستند و بخشی دیگری از هزینه ها هم از کار های غیررسمی زنان تامین می شود. عده‌ای هم که شرایط مالی بهتری دارند، دست ‌فروشی می‌ کنند. تهران، مشهد، اهواز، چابهار، بندرعباس دارای  بیشترین سکونت ‌گاه‌های غیررسمی هستند، این شهرهای بزرگ دارای سکونت ‌گاه‌ هایی هستند که به علت شکاف عمیق اجتماعی بین ساکنان این سکونت‌ گاه‌ ها و مناطق رسمی شهر، آبستن تنش‌ های خطرناکی اند و هر از گاهی خبرهای ناخوشایندی از آنها به گوش می‌ رسد. عواملی مانند سطح نازل سواد، گسترش اعتیاد، کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست، کار کودکان، قاچاق مواد مخدر، تن‌فروشی و انواع فسادهای جنسی، جنایت، قتل از پیامدهای فقر است و چه ‌بسا آن چیزهایی که زیر پوست این مناطق در جریان است و به چشم غریبه‌ ها نمی‌ آید.

 

زمین رایگان اطراف شهرها بهانه خوبی برای ساخت مسکن نیست

حالا که شناخت کاملی از حاشیه نشینی به دست آمد برای حل این بحران عظیم چه باید کرد؟ بیشتر کارشناسان این معضل را در ضعف مدیریت شهری می دانند و اعتقاد دارند تمرکز شهردارها در دهه های اخیر به ساخت مترو و تونل و بزرگراه معطوف بوده و همین امر سبب شده تا از حاشیه شهرها غفلت شود و همین غفلت به بزرگتر شدن این بخش از شهرها انجامیده است، البته باید این نکته را در نظر داشت که هر چه حاشیه نشینی بیشتر شود مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که برای حاکمیت ایجاد می شود هم بزرگتر است.

کارشناسانی که در مورد نحوه برخورد با این معضل اظهار نظر می کنند به دو دسته تقسیم می شوند، دسته اول معتقدند باید به این بخش از افراد بی توجه بود تا خودشان رو به نابودی بروند و حذف شوند، از سوی دیگر کارشناسانی هستند که معتقدند حتی اگر حاشیه نشینان را تبعیدی هم فرض کنیم باید از حقوق اولیه برخوردار باشند. لذا حاکمیت موظف است نیازهای اولیه آنها را مرتفع کند. اما آنچه از وضعیت حاشیه نشینی در کشور پیداست نگاه اول به بحث حاشیه نشینی در کشور ما وجود دارد چرا که نظام مدیریتی ما چندان اعتباری برای حاشیه نشین ها قائل نیست؛ اما این تفکر سبب نشده تا این افراد حذف شوند بلکه هر ساله به تعداد آنها افزوده شده است.

از سوی دیگر گرانی مسکن را داریم که چاره ای جز حاشیه نشینی برای دهکهای متوسط و پایین جامعه نگذاشته است؛ دولت برای رفع این معضل به ساخت خانه در اطراف شهرها که زمین رایگان وجود دارد پناه آورده، ولی زیر ساختهای لازم برای زندگی افراد را فراهم نیاورده است، لذا در اطراف بسیاری از شهرها با سکونت گاه هایی مواجه هستیم که در شکل و شمایل امروزی و مرکز شهری حاشیه نشینی در آنها اتفاق افتاده است چرا که امنیت، آب، برق، پلیس، مسجد، مدرسه و ... در آنها ایجاد نشده و پر از ساختمان های نیمه کاره ای است که سکونت گاه بزه کاران شده و فضای مساعدی برای زندگی شهری نیست. با وجود تجربه مسکن مهر در حاشیه شهرها که نه تنها منازلی مستحکم نبود بلکه به دلیل عدم ایجاد زیر ساختهای الزامی، سالها بدون سکنه ماند و مکانی شد برای اختفای بزهکاران این مساله باید مورد توجه دولت سیزدهم نیز قرار بگیرد که تنها به ساخت یک میلیون مسکن در سال تمرکز نکنند و برای ایجاد هر واحد نیازهای اولیه آن را در نظر گرفته و مکانی برای زندگی بسازند نه خوابگاهی برای در امان ماندن از بی سقفی! ساخت مسکن در حاشیه شهر ها باید همراه با در نظر گرفتن شان و کرامت انسانی باشد لذا باید به حاشیه شهرها بیشتر توجه شود و تنها  به ساخت مسکن بسنده نشود. چر که بیم آن می رود با ساخت مسکن در حاشیه شهر ها نا خواسته به تب حاشیه نشینی دامن زده شود، لذا توجه همه جانبه و سنجیدن همه جوانب کار بسیار مهمتر از رسیدن به هدف ساخت یک میلیون مسکن در سال است. چنانچه دلت سالانه 500 هزار مسکن با ایجاد زیر ساختها، خیابان کشی های استاندارد، سیستم جمع آوری زباله، ساخت مدرسه، حمل و نقل عمومی، فاضلاب بهداشتی، آب و برق و تلفن و دل مخابراتی بسازد بسیار قابل حمایت تر از آن است که تنها یک میلیون مسکن برای رفع تکلیف ساخته شود.

 

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار