کد خبر: ۲۰۱۱۶۱
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۶

رئیسعلی نام کوچک همه ایرانی‌ها است

سیدحسین خدنگ

روزنامه نگار

برخی قصه ها هیچوقت کهنه و تکراری نمی شوند. انگار همیشه و در همه زمان ها اتفاق می افتند و درس های آموزنده بسیاری در خود دارند. قصه رئیسعلی دلواری هم یکی از همین قصه هاست. روایتی قصه گونه اما واقعی از زندگی بزرگمردی که همه مادران ایرانی آن را در گوش فرزندانشان زمزمه کرده اند و همه پسرها در رویایشان آرزو داشته اند بزرگ که شدند رئیسعلی دلواری باشند و نامشان زنده بماند.

داستان رئیسعلی را همه ایرانی ها می دانند. داستانی که آنقدر سرشار از دلاورمردی و شجاعت است که به اسطوره بیشتر می ماند تا ماجرایی واقعی.

جنگجویی که هنوز هم شب ها می توان صدای گام های اسبش را بر سنگ فرش کوچه های دلوار شنید که با برنو و قطار بلند فشنگ پرچم ایران را بر دوش گرفته و به سمت میدان نبرد می رود. مردی که در برابر هجوم دشمن از تمام دلبستگی ها گذشت و نگذاشت یک وجب از خاک و ثروت ایران را بیگانگان به تاراج ببرند.

انتخاب آن روزهای رئیسعلی قصه امتحان امروز ما ایرانی هاست. درست مثل آن روزها که ماموران اجنبی به رئیسعلی پیشنهاد رشوه ای 40 هزار پوندی دادند تا دست از قیام و مخالفت با انگلیسی ها بر دارد این روزها بسیاری از ما هم در معرض همین امتحان و پیشنهاد رشوه هستیم. آن روز رئیسعلی تن به خفت نداد و اعتقادش را نفروخت و خدا کند امروزما هم به پیروی از او آزادی و آرمان هایمان را نفروشیم تا از آزمون سربلند بیرون بیاییم.

داستان مبارزه رئیسعلی هم داستان امروز ماست. رئیسعلی با 300 نفر از همرزمانش در برابرارتشی تا بن دندان مسلح ایستاد و نترسید و امروز ما هم تنها در برابر فوجی از دشمنان در شرایط سخت تحریم ایستاده ایم و نباید بترسیم.

در داستان شهادت رئیسعلی هم رازی بزرگ است که امروز به ما تلنگر می زند تا از نفوذ و خیانت غافل نشویم. رئیسعلی دلواری در 33 سالگی و در اوج به خاطر خیانت یک وطن فروش که پشت نقاب و لباس دوستی پنهان شده بود از پشت سر تیر خورد و شهید شد و امروز ما هم در جبهه نبرد باید حواسمان به منافقان نفوذی باشد. بی شک آخر داستان ما و رئیسعلی هم از همین حالا مشخص است. در روزگار تهدید و تحریم دنیا دوباره خواهد دید خون رئیسعلی در جان همه فرزندان ایران ریشه دارد و نام کوچک همه ما ایرانی ها رئیسعلی است.

نام:
ایمیل:
* نظر: